جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: سی و شش وضعیت نمایشی

معرفی کتاب: سی و شش وضعیت نمایشی کتاب «سی و شش وضعیت نمایشی» اثر ژرژ پولتی نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم میلادی است. او با مطالعه‌ی تعدادی از نمایشنامه‌ها، تلاش کرده وضعیت‌های نمایشی موجود در آن‌ها را براساس یک طبقه‌بندی از گوتزی، در سی و شش وضعیت جا دهد. پولتی بیان می‌کند: «این ادعای قطعی که فقط سی و شش وضعیت نمایشی وجود دارد دارای مزیتی منحصربه‌فرد است و آن اینکه در زندگی نیز فقط سی و شش وضعیت عاطفی وجود دارد.» اما صحت چنین ادعایی، آن هم با این قاطعیت، در زمینه ناشناخته‌ای چون عواطف انسانی جای تأمل دارد. انسانی که در طول زندگی جنبه‌های متفاوتی از عواطف و احساسات خود را کشف می‌کند، به‌سختی می‌تواند در یک قالب سی و شش عددی خلاصه شود. کما اینکه، پس از مطالعه فهرست کتاب در می‌یابیم که منظور نویسنده بیشتر از آنکه «عاطفه» باشد، «غرایز بشری» بوده است. گوتزی، نویسنده محبوب پولتی، که او در اثبات دسته‌بندی‌اش این همه رنج به خود تحمیل کرده، نویسنده قرن هجدهم میلادی و صاحب نمایشنامه‌هایی کمدی و تراژدی است. توراندخت یکی از بزرگ‌ترین نمایشنامه‌های اوست که آن را بر پایه داستانی ایرانی نوشته است؛ اثری که منبع اقتباس بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویسان گذشته و معاصر بوده و برتولت برشت، شیلر و دیگران نیز نمایشنامه‌هایی براساس آن نوشته و اجرا کرده‌اند؛ اما نویسنده‌ی کتاب حاضر، با افتخار یا شاید با اقرار به ضعف موجود در اثر خود، بیان می‌کند که «نمایش‌های مذهبی ایرانی و قرون وسطایی را در مطالعات خود کاملاً کنار گذاشته است!» قطعاً این نمایش‌های مذهبی، هم از لحاظ محتوای دراماتیک، هم از نظر تعدد مخاطب حائز اهمیت بوده‌اند که نویسنده به چشم‌پوشی از آن‌ها اقرار کرده است. نویسنده در بخشی از مقدمه خود تلاش‌هایی را که پیش از او در دسته‌بندی وضعیت‌های نمایشی صورت گرفته یادآور می‌شود و ظفرمندانه‌ترین تلاش‌ها را متعلق به ژرار دو نروال می‌داند که به «قانون سی و شش وضعیت نمایشی» وی نزدیک شده، و بیست و چهار کنش نمایشی را پیدا کرده است. اما ژار دو نروال پس از آن، سه - چهار وضعیت خود را به کلی حذف کرد، چرا که آن‌ها از میان «هفت گناه کبیره» بودند. در کتاب سی و شش وضعیت نمایشی پولتی، گناهان کبیره را به عنوان وضعیت‌هایی نمایشی به‌وفور ملاحظه می‌کنیم، اما او هیچ‌کدام را حذف نکرده است. البته شاید اگر چنین می‌کرد، چیز زیادی از کتابش باقی نمی‌ماند. عداوت و رقابت و حسادت میان اعضای یک خانواده، جای عشق و فداکاری و غیرت را در وضعیت‌های او گرفته‌اند. انسانی‌ترین حالات، شرایطی است که شخصیت یک گناه کبیره را با گناه کبیره دیگری دفع می‌کند. برای مثال، دختر برای گریز از زنای با محارم ( توسط پدر خود)، مبادرت به قتل وی می‌کند. در بیشتر وضعیت‌ها، شخصیت‌ها در نهایت فاعل یا مفعول قتل می‌شوند. درحالی‌که نویسنده بن‌مایه یک داستان را نمی‌تواند به کلی به هم بزند، وقتی به سراغ مصادیق وضعیت‌ها می‌رویم در بسیاری موارد مشاهده می‌کنیم که یک نمایشنامه را نمایشنامه‌نویسان متعدد نوشته‌اند. برای مثال، نمایشنامه «اودیپوس» از بیست نویسنده مختلف در کتاب تکرار شده است. همچنین ملاحظه می‌کنیم که مصادیق موجود اکثرأ از ۷ نویسنده هستند، تا جایی که تنها در یکی از وضعیت‌ها ۱۷ نمایشنامه از این ۷ نویسنده آمده است. در واقع، اگر این هفت نویسنده با آثارشان از کتاب حذف شوند، کتاب تقریباً از مصادیق تهی خواهد بود. جدال نافرجام آدمی با سرنوشتی که خدایان یونان باستان برای او رقم زده‌اند و انتخاب ناگزیر میان بد و بدتر، نه‌تنها مخاطب را از آثاری تقلیدی و تکراری دلزده می‌کند، بلکه روح مبتکر هنرمند را در قالبی سی و شش تایی محبوس می‌سازد. پولتی صادقانه اعتراف می‌کند که تنها ۱۲۰۰نمایشنامه از نویسندگان قرن‌های ۱۳ و ۱۴ به علاوه آثار نویسندگان عصر احیای رومانتیسم و ادبیات نمایشی دوران معاصر خودش را مطالعه، و جدول گوتزی را با آن‌ها پر کرده است. همچنین، نمایشنامه‌ها از تنها چهار کشور اسپانیا، فرانسه، آلمان و ایتالیا هستند. همین به‌سادگی نشان می‌دهد که دامنه مطالعات نویسنده چه میزان بسته بوده و تنوع موجود در آن تا چه حد اندک است. پولتی با استفاده از شیوه استدلال استقرایی بیان می‌کند که آثار نمایشی سی سال اخیر در زمان خودش ثابت می کند که این قانون -یعنی خلاصه‌ شدن وضعیت‌های نمایشی در سی و شش عدد- صحت دارد. کتاب پولتی با وجود تمام اوصاف بیان‌شده یکی از جدی‌ترین و غنی‌ترین منابع موجود برای آشنایی با وضعیت‌های گوناگون نمایشی است.

قسمتی از کتاب سی و شش وضعیت نمایشی:

پیرنگ‌ها از کجا می‌آیند؟ آیا واقعاً پیرنگ‌های بکری برای داستان و نمایش وجود دارد؟ نویسندگان رمان، نمایشنامه و داستان کوتاه غالباً پرسش‌هایی درباره‌ی پیرنگ‌های بکر مطرح می‌کنند و می‌شنوند که هیچ پیرنگ جدیدی وجود ندارد. مؤلفان، پیرنگ‌های خود را از چرخش تعداد نسبتاً اندکی از وضعیت‌های اصلی به دست می‌آورند، شخصیت‌ها را تغییر می‌دهند، نقش‌ها را جابه‌جا می‌کنند و به درون‌مایه‌های کلاسیک شکل جدید می‌بخشند. ژرژ پولتی در کتاب «سی و شش وضعیت نمایشی» بیان می‌کند که کلیه‌ی پیرنگ‌های ممکن تنها گونه‌های مختلف سی و شش پیرنگ اصلی است. پژوهش اساسی وی به تعیین و تعریف این پیرنگ‌ها می‌پردازد که در واقع تعارض‌های بنیادین عاطفی-انسانی بوده و کلیه‌ی آثار ادبی بر آن‌ها استوار است. پولتی با ذکر نمونه‌هایی از ادبیات شرح می‌دهد که چگونه برخی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین رمان‌ها، داستان‌ها و نمایشنامه‌ها از این وضعیت‌های اصلی نشأت گرفته و پرورش یافته‌اند و چگونه نویسندگان از درون این وضعیت‌های اصلی منبع تقریباً پایان‌ناپذیری از پیرنگ‌مایه را استخراج می‌کنند. وضعیت‌هایی که پولتی بیان می‌کند هر کدام معرف رویکردی نو است که بینش‌ها و چشم‌اندازهای تازه‌ای بر کنش و واکنش‌های انسانی پی می‌ریزد. این طبقه‌بندی‌ها سکوی پرشی برای یافتن حوزه‌های «بکر» پیرنگ‌سازی ایجاد می‌کند که در آن‌ها مؤلفان، تخیل، مهارت و ابداعات خود را به نگرش‌های پولتی در رفتار انسانی اضافه می‌کنند. نمونه هایی اندک از کتاب «سی و شش وضعیت نمایشی» نشان می‌دهد که چگونه طراحی پیرنگ‌های «اصلی» پولتی به‌خوبی در خدمت داستان‌نویس یا نمایشنامه‌نویس قرار می‌گیرد. در وضعیت ششم، یعنی «بلا»، بخشی به بلای طبیعی مربوط می‌شود. این بلای طبیعی آثار کلاسیک بسیاری را در بر می‌گیرد، از جمله رمان جنگ دنیاها اثر اچ .ج. ولز که در آن عوامل داستان عبارت‌اند از: قدرتی مغلوب، دشمنی پیروز، ترس، فاجعه، عوامل نامنتظره، جابه‌جایی عظیم نقش‌ها، سرنگونی صاحب قدرت و سرافرازی ضعیف، ... ریچارد دوم و شاه لیر نوشته شکسپیر نمونه‌های دیگر هستند. در رمان‌های جدید، پیرنگ‌های مبتنی بر بلا موفقیت‌های بسیاری به دست آورده‌اند مانند: رمان «برج» نوشته ریچارد مارتین اشترن. این رمان حکایت آتش‌سوزی مهیب در یک آسمانخراش بزرگ است که از ترکیب آن با رمان «جهنم شیشه‌ای» نوشته توماس اسکورتیا و فرانک رابینسون که درباره‌ی آتش‌سوزی مشابهی است، فیلم معروف «آسمانخراش جهنمی» ساخته شد. تغییر علل بلا و صحنه‌پردازی مبتنی بر شخصیت‌ها، که کاملاً جدید است، درونمایه‌ی بلا را برای مخاطب امروزی دلپذیر می‌سازد. رمان پر فروش «برآمدن تایتانیک از قعر دریا» نوشته کلایو کاسلر نمونه‌ی نوین دیگری است براساس وضعیت بلا، در زمان حال و آینده که با لحنی سیاسی نگارش شده است. در «برباد رفته» اثر مارگارت میچل دو وضعیت در هم تنیده شده است تا پیرنگش شکل بگیرد. این دو وضعیت عبارت‌اند از: «تهور جسورانه » (وضعیت نهم) و «موانع عشق ورزیدن» (وضعیت بیست و هشتم). بسیاری از رمان‌ها و داستان‌های ماجراجویانه جدید شکل‌های دیگری از تهور جسورانه هستند. در بعضی از این آثار مانند «روز شغال» نوشته فردریک فورسایت انگیزه شر است. «جست‌وجوی سیارات دور دست با ساکنان ترسناک»، که دستمایه‌ی نمایش‌های تلویزیونی و داستانهای علمی-تخیلی بسیار است، نیز در این مقوله می‌گنجد و علاوه بر اینکه مثال خوبی از کاربرد یک وضعیت اصلی در مکان‌های ناشناخته است، پس‌زمینه‌ی علمی و شخصیت‌های تخیلی است که نویسنده ابداع کرده است. وضعیت بیست و یکم یعنی «فداکاری به سبب خویشاوندی»، در رمان‌ها، نمایشنامه‌ها و داستان‌های فراوانی یافت می‌شود که از جمله عبارت‌اند از: چشم در برابر چشم از شکسپیر، سیرانو دو برژاک اثر روستان، انتظارات بزرگ اثر دیکنز، Eatnan Forme نوشته ادیت دارتون (در این اثر انگیزه عشق نیست بلکه گناه و وظیفه است). در رومئو و ژولیت اثر شکسپیر و خانم تامپسون داستان مشهور سامرست موام (براساس این اثر نمایشنامه و فیلم «باران» ساخته شد) نمونه های بسیار گوناگونی از وضعیت بیست و دوم یعنی «همه‌چیز فدای هوس» را مشاهده می‌کنیم.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.