12 قصه از منطق الطیر (قصه های قشنگ و قدیمی12)،(16*16)
(داستانهای کوتاه فارسی،گروه سنی:ب،ج(7تا11سال)،تصویرگر:نجوا عرفانی،12جلد در 1جلد)
موجود
ناشر | قدیانی |
---|---|
مولف | مژگان شیخی |
قطع | خشتی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 156 |
شابک | 9786000807894 |
تاریخ ورود | 1400/03/22 |
نوبت چاپ | 3 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 207 |
کد کالا | 103958 |
قیمت پشت جلد | 800,000﷼ |
قیمت برای شما
800,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
کتاب 12 قصه از منطق الطیر عطار نیشابوری، جلد دوزادهم از مجموعه ی قصه های قشنگ و قدیمی است که با روایت مژگان شیخی از سوی انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.
عطار از عارفان و شاعران بنام و شهره قرن ششم و هفتم هجری ایران است که منطق الطیر از شناخته شده ترین آثار ایشان به شمار می آید. منطق الطیر داستان پرندگانی است که برای انتخاب کردن پادشاهی برای خود گرد هم می آیند و سرانجام تصمیم می گیرند سیمرغ را حاکم خود قرار دهند و برای یافتن او به راه می افتند. تعدادی از آن ها در این مسیر جان خود را از دست می دهند و در نهایت تنها سی مرغ (سی پرنده) به سیمرغ می رسند...
منطق الطیر از حکایت های گوناگونی شکل گرفته که برخی از آن ها به شکل بازنویسی شده در کتاب پیش رو گنجانده شده اند؛ این حکایات عبارتند از: سلطان و پسر ماهیگیر، سلطان و خارکن، قصر بی نظیر شاه، پادشاه نادان و سگش، خفاشی به دنبال خورشید، شاه در زندان، یوسف و پیرزن، مهلتی برای بت پرستی، کاسه ی مسی چه گفت؟، مرد عابد و ریشش، سلطان و مرد دانا، مگس در کندوی عسل.
عطار از عارفان و شاعران بنام و شهره قرن ششم و هفتم هجری ایران است که منطق الطیر از شناخته شده ترین آثار ایشان به شمار می آید. منطق الطیر داستان پرندگانی است که برای انتخاب کردن پادشاهی برای خود گرد هم می آیند و سرانجام تصمیم می گیرند سیمرغ را حاکم خود قرار دهند و برای یافتن او به راه می افتند. تعدادی از آن ها در این مسیر جان خود را از دست می دهند و در نهایت تنها سی مرغ (سی پرنده) به سیمرغ می رسند...
منطق الطیر از حکایت های گوناگونی شکل گرفته که برخی از آن ها به شکل بازنویسی شده در کتاب پیش رو گنجانده شده اند؛ این حکایات عبارتند از: سلطان و پسر ماهیگیر، سلطان و خارکن، قصر بی نظیر شاه، پادشاه نادان و سگش، خفاشی به دنبال خورشید، شاه در زندان، یوسف و پیرزن، مهلتی برای بت پرستی، کاسه ی مسی چه گفت؟، مرد عابد و ریشش، سلطان و مرد دانا، مگس در کندوی عسل.
بخشی از کتاب
همراهان شاه، با حیرت به کارهای او نگاه می کردند. از یک طرف جرئت حرف زدن نداشتند و از طرف دیگر، دلیل این کارش را نمی فهمیدند. بالاخره یکی از همراهان نزدیک شاه، جلو رفت و با صدای آرامی پرسید: «ای پادشاه! همه ی ما در حیرتیم! راز این کارتان در چیست؟ آن همه زیبایی ها و تزیینات جورواجور را در شهر دیدید و از کنارشان گذشتید. من که واقعا خودم از دیدن آن همه حریرهای رنگارنگ و پارچه های گران قیمت و زربافت، به وجود آمدم. چه تزیینات قشنگی با آنها درست کرده و به در و دیوار شهر آویزان کرده بودند! دلم می خواست پیاده شوم و از نزدیک آنها را ببینم. بعضی از آن تزیینات را حتی با طلا و جواهرات درست کرده بودند. در هوا مشک و عنبر دود می کردند. واقعا همه چیز زیبا و دیدنی بود. شما از کنار همه ی آن چیزها گذشتید و رفتید؛ ولی وقتی به زندان رسیدید، ایستادید تا سرهای بریده و بند و زنجیرها را ببینید؟! واقعا که عجیب است!»
در این موقع، یکی دیگر از همراهان پادشاه که مرد قدبلندی بود، به خودش جرئت داد، جلو آمد و گفت: «ای پادشاه! اینجا که چیز زیبایی وجود ندارد! جز سرهای بریده و دست و پاهای زخمی که چیز دیگری نیست. این کسانی که به این روز افتاده اند، همه خلاف کار هستند. چرا باید نزد اینها می آمدیم؟»
در این موقع، یکی دیگر از همراهان پادشاه که مرد قدبلندی بود، به خودش جرئت داد، جلو آمد و گفت: «ای پادشاه! اینجا که چیز زیبایی وجود ندارد! جز سرهای بریده و دست و پاهای زخمی که چیز دیگری نیست. این کسانی که به این روز افتاده اند، همه خلاف کار هستند. چرا باید نزد اینها می آمدیم؟»
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر