چگونه اوضاع چنین شد
(برنده جایزه TURNER TOMORROW FELLOWSHIP AWARD)
موجود
ناشر | گویا |
---|---|
مولف | دانیل کوئین |
مترجم | هنگامه آذرمی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 318 |
شابک | 9786227786453 |
تاریخ ورود | 1400/11/05 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1400 |
وزن (گرم) | 291 |
کد کالا | 110411 |
قیمت پشت جلد | 900,000﷼ |
قیمت برای شما
900,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
کتاب چگونه اوضاع چنین شد: اثر دانیل کوئین است با ترجمهی هنگامه آذرمی و چاپ انتشارات گویا.
این اثر فوقالعاده که جایزهی تومارو ترنر را به خود اختصاص داده است، داستان مردی در جستجوی کشف حقیقت است. داستان حاضر بین راوی که مردی بینام است و گوریلی بهنام «ایشماعیل» که نقش سقراط را بازی میکند، شکل میگیرد. اثر پیشِ رو گفتوگو و مکالمات میان این دو شخصیت پیرامون مسائلی همچون: وضعیت بشر، تکامل، نوع بشر، جهان هستی، جایگاه بشریت، سرنوشت بشر، اصول معنوی زندگی و… است. ایشماعیل موجودی با حکمت و دانش وسیع است که قصد دارد درمورد داستانی که تاکنون به گوش هیچ بشری نرسیده است با او گفتوگو کند. مولف با استفاده از قدرت ایشماعیل حقیقتی را برای خواننده بازگو میکند. این اثر حاوی پیامهای بسیار مهمی است که به آن ارزش و اهمیتی دوچندان میبخشد.
این اثر فوقالعاده که جایزهی تومارو ترنر را به خود اختصاص داده است، داستان مردی در جستجوی کشف حقیقت است. داستان حاضر بین راوی که مردی بینام است و گوریلی بهنام «ایشماعیل» که نقش سقراط را بازی میکند، شکل میگیرد. اثر پیشِ رو گفتوگو و مکالمات میان این دو شخصیت پیرامون مسائلی همچون: وضعیت بشر، تکامل، نوع بشر، جهان هستی، جایگاه بشریت، سرنوشت بشر، اصول معنوی زندگی و… است. ایشماعیل موجودی با حکمت و دانش وسیع است که قصد دارد درمورد داستانی که تاکنون به گوش هیچ بشری نرسیده است با او گفتوگو کند. مولف با استفاده از قدرت ایشماعیل حقیقتی را برای خواننده بازگو میکند. این اثر حاوی پیامهای بسیار مهمی است که به آن ارزش و اهمیتی دوچندان میبخشد.
بخشی از کتاب
بعدازظهر برای پیادهروی از خانه بیرون زدم. قدم زدن صرفا برای اینکه پیادهروی کرده باشم کاری است که به ندرت انجام میدهم. در داخل آپارتمانم شدیدا نگران و مضطرب بودم. احتیاج داشتم با کسی صحبت کنم که به من اطمینان قلبی بدهد. یا شاید احتیاج داشتم به گناهانم اعتراف کنم. دوباره افکار آشفتهای درباره نجات دنیا داشت به سرم میزد. یا شاید هم هیچکدام اینها نبود- میترسیدم که همه اینها را در خواب و خیال دیده باشم. درواقع، مرور ماجرای آن روز برایم درست مانند خواب و رویا بود. بعضی وقتها خواب میبینم که دارم پرواز میکنم و هربار به خودم میگویم: «بالاخره، میرسه روزی که توی واقعیت هم پرواز میکنی و نه فقط توی رویا.»
احتیاج داشتم هرطور شده با کسی حرف بزنم ولی تنها بودم. وضعیت عادی زندگیای که خودم انتخابش کردهام همین است- یا اینطور به خودم میگویم. آشنا شدن با دیگران بهتنهایی مرا راضی نمیکند، از سوی دیگر کم هستند افرادی که خطر و مسئولیت دوستی را آنگونه که من درک میکنم بپذیرند.
همه میگویند ترشرو و مردم گریزم و من هم میگویم که حق با آنهاست، چرا؟ چون بحث کردن در مورد هرموضوعی همیشه برایم نوعی هدر کردن وقت است.
صبح روز بعد بیدار شدم و فکر کردم: «بههرحال، آنچه را که دیروز تجربه کردم میتوانست یک رویا باشد. آدم میتواند در رویا هم به خواب برود و حتی رویا در رویا ببیند.» در حین تهیه صبحانه، خوردن و شستن ظروف، قلبم به شدت میتپید. انگار داشت به من گفت: «چهطور میتوانی وانمود کنی که نترسیدهای؟»
زمان داشت میگذشت. با ماشین به طرف شهر راندم. ساختمان هنوز سر جایش بود. ادارهای که در انتهای راهرو در طبقه همکف قرار داشت هنوز همانجا بود و قفلی هم در کار نبود.
احتیاج داشتم هرطور شده با کسی حرف بزنم ولی تنها بودم. وضعیت عادی زندگیای که خودم انتخابش کردهام همین است- یا اینطور به خودم میگویم. آشنا شدن با دیگران بهتنهایی مرا راضی نمیکند، از سوی دیگر کم هستند افرادی که خطر و مسئولیت دوستی را آنگونه که من درک میکنم بپذیرند.
همه میگویند ترشرو و مردم گریزم و من هم میگویم که حق با آنهاست، چرا؟ چون بحث کردن در مورد هرموضوعی همیشه برایم نوعی هدر کردن وقت است.
صبح روز بعد بیدار شدم و فکر کردم: «بههرحال، آنچه را که دیروز تجربه کردم میتوانست یک رویا باشد. آدم میتواند در رویا هم به خواب برود و حتی رویا در رویا ببیند.» در حین تهیه صبحانه، خوردن و شستن ظروف، قلبم به شدت میتپید. انگار داشت به من گفت: «چهطور میتوانی وانمود کنی که نترسیدهای؟»
زمان داشت میگذشت. با ماشین به طرف شهر راندم. ساختمان هنوز سر جایش بود. ادارهای که در انتهای راهرو در طبقه همکف قرار داشت هنوز همانجا بود و قفلی هم در کار نبود.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر