حزب جمهوری اسلامی (گفتارها،گفتگوها،نوشتارها)،(دوره آثار10)
(نظریه درباره اسلام،نظریه سیاسی و اجتماعی)درباره کتاب
گزاف نیست اگر گفته شود در میان رهبران انقلاب اسلامی و معماران نظام جمهوری اسلامی، در فهم اهمیت، جایگاه و نقش تشکل و تحزب در حرکت به سوی جامعهای که آرمانهای مردم در آن تبلور پیدا کند، شهید آیتالله دکتر بهشتی گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی که ضرورت کار تشکیلاتی را طی بیش از سی سال تجربهی فعالیت اجتماعی و سیاسی آزموده بود، به همراه تعدادی دیگر از همفکران خود، ماهها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 1357، دستبهکار ایجاد تشکلی شد که سرانجام در 29 بهمن 1357 با نام «حزب جمهوری اسلامی» اعلام موجودیت کرد.
آیتالله دکتر بهشتی در طی ماههای نخستین پس از پیروزی، تمامی وقت خویش را صرف دو کار بنیادینی که به اعتقاد او پایایی و پویایی جمهوری اسلامی در گرو آن بود، کرد: ادامهی کار تحقیقاتی سترگی که در زمینهی اجتهاد در اصول فقه با همفکرانش از سال 1349 در مرکز تحقیقات اسلامی آغاز کرده بود، و رسیدگی به حزب جمهوری اسلامی و تقویت و تهذیب تشکیلات آن. چنین بود که پذیرفتن مسئولیت دیوان عالی کشور از سوی امام خمینی را مشروط به ادامهی تلاش برای ادارهی حزب در خارج از وقت اداری دادگستری کرد.
چنانکه در این کتاب خواهید دید، دیدگاه انسانگرایانهی شهید بهشتی در ترسیم اهداف و تعیین ضوابط و تنظیم ارتباطات درونی و بیرونی حزب نیز هویداست. تلاش او بر آن بود که حزب معبد بماند و به معبود تبدیل نشود، جایگاه و روابطش در جامعهی چندصدایی براساس ملاکها و معیارهای روشن و شفاف استوار بماند، بستری مناسب برای کشف، جذب و پرورش استعدادها باشد، بهعنوان نردبان ترقی افراد به مناصب قدرت قرار نگیرد، و اگر داعیهی تلاش برای برپایی جامعهای اخلاقبنیاد دارد، خود نیز نمونهی کوچکی از آن جامعهی ایدهآل شود.
آیتالله دکتر بهشتی در طی ماههای نخستین پس از پیروزی، تمامی وقت خویش را صرف دو کار بنیادینی که به اعتقاد او پایایی و پویایی جمهوری اسلامی در گرو آن بود، کرد: ادامهی کار تحقیقاتی سترگی که در زمینهی اجتهاد در اصول فقه با همفکرانش از سال 1349 در مرکز تحقیقات اسلامی آغاز کرده بود، و رسیدگی به حزب جمهوری اسلامی و تقویت و تهذیب تشکیلات آن. چنین بود که پذیرفتن مسئولیت دیوان عالی کشور از سوی امام خمینی را مشروط به ادامهی تلاش برای ادارهی حزب در خارج از وقت اداری دادگستری کرد.
چنانکه در این کتاب خواهید دید، دیدگاه انسانگرایانهی شهید بهشتی در ترسیم اهداف و تعیین ضوابط و تنظیم ارتباطات درونی و بیرونی حزب نیز هویداست. تلاش او بر آن بود که حزب معبد بماند و به معبود تبدیل نشود، جایگاه و روابطش در جامعهی چندصدایی براساس ملاکها و معیارهای روشن و شفاف استوار بماند، بستری مناسب برای کشف، جذب و پرورش استعدادها باشد، بهعنوان نردبان ترقی افراد به مناصب قدرت قرار نگیرد، و اگر داعیهی تلاش برای برپایی جامعهای اخلاقبنیاد دارد، خود نیز نمونهی کوچکی از آن جامعهی ایدهآل شود.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر