اینجا شب هایش بلند است
(داستانهای فارسی،قرن 14)
موجود
ناشر | کوله پشتی |
---|---|
مولف | بهمن کامیار |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 224 |
شابک | 9782000721437 |
تاریخ ورود | 1398/01/24 |
نوبت چاپ | 3 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 216 |
کد کالا | 76504 |
قیمت پشت جلد | 1,670,000﷼ |
قیمت برای شما
1,670,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
کامیار که هنرمند سینمای ایران است و تاکنون در قامت کارگردان و تهیهکننده در آثاری سینمایی ایفای نقش داشته و همچنین بهعنوان فیلمنامهنویس نیز فعالیت داشته، اثر پیش رو را بهعنوان نخستین کتاب خود منتشر کرده است.
او در این کتاب داستان خود را با تولد 34سالگی زنی آغاز میکند که زندگیاش از وجود دو مرد که هر دو را در دوران تحصیل خود ملاقات کرده، تاثیر پذیرفته است. او که خود راوی ماجرا است، در گذشته و حال پرسه میزند و با روایت آنچه که پشت سر گذاشته مخاطب را به خود جذب میکند بهگونهای که مایل شود تا پایان با او همراه شود و از آنچه جریان داشته و دارد آگاه شود.
او در این کتاب داستان خود را با تولد 34سالگی زنی آغاز میکند که زندگیاش از وجود دو مرد که هر دو را در دوران تحصیل خود ملاقات کرده، تاثیر پذیرفته است. او که خود راوی ماجرا است، در گذشته و حال پرسه میزند و با روایت آنچه که پشت سر گذاشته مخاطب را به خود جذب میکند بهگونهای که مایل شود تا پایان با او همراه شود و از آنچه جریان داشته و دارد آگاه شود.
بخشی از کتاب
میخواهم فردا سهم بیشتری از خودم را در وجودم ببینم، فقط باید حواسم باشد رویا نبافم! عادت شبانهای که زمانی دوست میداشتم و برایم شیرین بود.
رویا دشمن شماره یک ما است. رویاهایی که بافته میشود و بافته میشود و یک روز میبینی چنان در اطرافت پیله بسته که تنها راه گریز از آن پروانه شدن است که شاید تنها با جدا شدن روح از بدن رهایت کند؛ البته گاهی برای مرگ هم رویا بافتهای. برای لحظه مرگ، لحظه گذاشتنت در تابوت، حتی لحظه نشستن و خوابیدن روی تخت سنگی غسالخانه و یورش دستان زمخت غسال برای شستن هرچه در طول عمر بر پیکرت بار کرده ای. کاش غسال می توانست فرق سرت را بشکافد و از داخل مغزت بشوید هرچه انباشه شده را، تا شب اول قبر بدون رویا بخوابی، تا یک شب هم که شده بدون رویا بگذرد.
رویا دشمن شماره یک ما است. رویاهایی که بافته میشود و بافته میشود و یک روز میبینی چنان در اطرافت پیله بسته که تنها راه گریز از آن پروانه شدن است که شاید تنها با جدا شدن روح از بدن رهایت کند؛ البته گاهی برای مرگ هم رویا بافتهای. برای لحظه مرگ، لحظه گذاشتنت در تابوت، حتی لحظه نشستن و خوابیدن روی تخت سنگی غسالخانه و یورش دستان زمخت غسال برای شستن هرچه در طول عمر بر پیکرت بار کرده ای. کاش غسال می توانست فرق سرت را بشکافد و از داخل مغزت بشوید هرچه انباشه شده را، تا شب اول قبر بدون رویا بخوابی، تا یک شب هم که شده بدون رویا بگذرد.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر