تاریخ اندیشه فلسفی در غرب (از یونان باستان تا قرن بیستم)

مزیتی که مسیحیان بر غیر مسیحیان دارند عبارت است از شناخت قانون الهی از طریق وحی. البته قانون الهی اساساً برای رستگاری است. با اینکه اجرای قانون الهی موجب حیات خیر است اما غیر مسیحیان نیز می‌توانند از طریق تصدیق عقلانی قانون طبیعی، شناخت کافی به‌دست آورند. بار دیگر، ما یک هماهنگی ملاحظه می‌کنیم: [یعنی] استقلال نسبی زندگی اخلاقی-سیاسی درحالی‌که هم‌زمان هر چیزی، درنهایت، تابع نظم الهی است.
الاهیونی که اراده را متعلق به وجود خدا می‌دانند، خیر را به‌منزلۀ ارادۀ خدا درک می‌کردند. بنابراین، اگر ما ارادۀ خدا را نشناسیم، نمی‌توانیم خیر را بشناسیم و اگر خدا چنین اراده کرده باشد، می‌توانست معیارهای مختلف خیر را مقرر دارد پس مسیحیانی که ارادۀ خدا را می‌شناسند، دارای بینش یکسانی نسبت به خیر هستند و تشخیص خیر چندان ربطی به تأمل عقلانی ندارد بلکه به ایمان درست مرتبط است. به عبارت دیگر، تشخیص خیر به‌واسطۀ وحی و فیض است. از نظر آکوئیناس، خدا عقل کل است. ارادۀ او عقلانی و خیر است. خدا نمی‌تواند به شر تمایل پیدا کند. او تمایل به خیر دارد زیرا خیر خیر است. خیریتِ خیر به‌خاطر خود خیر نیست بلکه به‌خاطر ارادۀ خداست.