جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
موشی که غرّید/ یک رمان طنز خواندنی از لئونارد ویبرلی
رمان طنز «موشی که غرّید» نوشتۀ لئونارد ویبرلی، به همت انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. موشی که غرید رمانی سیاسی و طنزگونه است که در هجو حال و هوای جنگ سرد دهۀ ۱۹۵۰ و قدرت پوشالی ابرقدرتهای شرق و غرب آن دوران نوشته شده است.
این کتاب نخستینبار به شکل پاورقی و با نام روزی که به نیویورک حمله شد، در روزنامۀ ساتردی ایونینگ پست منتشر شد.
موفقیت کتاب نویسندهاش را بر آن داشت که پیشدرآمدی (با نام از موش بر حذر باش) و سه دنباله (با نامهای موش در ماه، موش در وال استریت و موشی که غرب را نجات داد) بر آن بنویسد.
براساس این کتاب فیلم کمدی موفقی هم با شرکت پیتر سلرز و جین سیبرگ در سال ۱۹۵۹ ساخته شد.
در میانۀ دهۀ پنجاه، کشور کوچکِ دوکنشین فنویک کبیر، که دچار کسری بودجه شده بود، دو راه پیش رو داشت: آب بستن به محصولات کشور یا اخاذی از ایالات متحدۀ امریکا به شیوهای شرافتمندانه یا در صورت لزوم غیر شرافتمندانه!
موشی که غرید یکی از درخشانترین رمانهای طنز قرن بیستم، هجوی است گزنده بر مناسبات سیاسی عصر جنگ سرد. زمانهای که به قول استنلی کوبریک: کشورهای بزرگ مانند گانگسترها عمل میکردند و کشورهای کوچک همچون خودفروشان.
قسمتی از کتاب موشی که غرید:
احتمالاً در طول تاریخ بشریت، برای کمتر کسی به اندازۀ دکتر کوکنیتز پذیرش اسارت به دست نیروهای دشمن به این اندازه دشوار بود. دکتر کوکنیتز درست زمانی که بیصبرانه منتظر ساندویچهای لذیذش بود، با دو خارجی مسلح مواجه شده بود که قصد داشتند به نام دوکنشین فنویک کبیر اسیرش کنند. آدمهای عجیب و غریبی که روی لباسهای رزمشان تصویر عقاب دو سری نقش بسته بود. «ساندویچ نیاوردین؟» برای بار سوم این عبارت را تکرار کرد و پلک زد، انگار داشت تالی یک جور توهم بصری باشد و با پلک زدن غیب شود. تالی هم با لحنی محترمانه و جدی برای بار سوم گفت: «خدمتتون عرض کردم، ما براتون ساندویچ نیاوردیم و شما هم اسیر جنگی ما هستید.» دکتر با ناباوری سری تکان داد و آهسته و آرام گفت: «اصلاً نمیتونم شرایط الانم رو درک کنم. اصلاً نمیتونم باور کنم. حتماً از شدت خستگی، بابت کار شبانهروزی دچار توهم شدم. شما دو تا وجود ندارین. ساختهپرداختۀ ذهن خسته از کار و شکم خالی از غذای من هستید. همۀ محققهای معتبر میدونن، این یه حقیقت ثابت شدۀ عالم روانپزشکیه. ذهن از یه جایی دیگه، قدرت فکر کردنش رو از دست میده و خیالبافی میکنه و دچار توهم میشه. شاید هم بابت کمبود ویتامین بدنم باشه. من درست علتش رو نمیدونم اما شک ندارم اگه چشمهام رو ببندم، نفسهای عمیق بکشم و بتونم روی هشیاریم تمرکز کنم، وقتی که چشمهام رو باز کنم حتماً ناپدید میشید.» دکتر چشمانش را بست، چند نفس عمیق جانانه کشید و بعد با امیدواری چشمانش را گشود، اما دو مرد مسلح همچنان روبهرویش ایستاده بودند و با نگاهی خصمانه و متعجب به او خیره شده بودند. موشی که غرید را حسین یعقوبی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۱۸۶ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۲۹۵۰۰ تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...