جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: جامعهشناسی ادراک عاشقانه
کتابی است به قلم مشترک مهرداد ناظری و مارال فروغی. این کتاب به بررسی و تحقیق درباره مفهوم ادراک عاشقانه از منظر اجتماعی و فرهنگی میپردازد و نشان میدهد که چگونه کنشگر در روندهای اجتماعی، ذهن و احساس عاشقانهاش شکل میگیرد. این کتاب تبیین میکند که عشق در انسان، هزاران راه برای رشد و تجربه کردن دارد و میتواند در قالبهایی نظیر نابالغ، تروماتیک (آسیبزا) و بالغ شکل گیرد که البته ممکن است فردی در رابطهای حتی از منظر بیرونی آسیبزا حضور داشته باشد و احساس لذت کند؛ لذا آنچه این اثر بر آن صحه میگذارد، درک عشق در معنای متکثر و امروزین آن است. همهچیز در حال حرکت و تغییر است. تغییر در زندگی انسان چیز جدیدی نیست، اما در عصر مدرن این تغییرات شتاب بیشتری گرفته است. از طرف دیگر پیچیدگی تغییرات باعث شده که انسان با مسائل، فرصتها و چالشهای متفاوتی روبهرو شود. تصور کنید امروزه فردی تصمیم میگیرد جشن تولدی برای فرزندش بگیرد با زدن چند دکمه میتواند همهی امکانات را برای خود فراهم کند و به نیازهایش پاسخ دهد؛ اما همهچیز به این آسانی نیست، در کنار دسترسی آسان، چالشهای بسیاری نیز پدید آمده است. هر روز تکنولوژی بیشتر ما را درمینوردد و در عین حال مفاهیم جدیدی را برای ما مطرح میکند. انسان امروز وابسته به تکنولوژی است؛ اما روشنفکران دلشان میخواهد که انسان مستقل از تکنولوژی را نیز مورد کندوکاو و بررسی قرار دهند. هرچه زمان میگذرد تابوها و غذای فوری در کنار هم بر ذهن بشر فرود میآیند. ما با دکمهها به اوج میرویم، اما همچنان ارزشهای سنتی در اطراف زندگی ما وجود دارد. بشر امروز راحتتر از هر زمان دیگری با دیگران ارتباط برقرار میکند؛ اما در این ارتباط تنهایی را نیز احساس مینماید. در چنین شرایطی، کنشگر اجتماعی ملزم است که بین خواستهها و نیازهایش، تناسبی برقرار کند. یکی از موضوعاتی که بشر همواره با آن مواجه میشود، مسئله عشق است. عشق از جمله موضوعاتی است که از گذشتههای بسیار دور تا به امروز وجود داشته، اما بهطور حتم، امروزه درک و دریافت ما از عشق بسیار تغییر کرده است، ما با فهمهای جدیدی از عشق مواج هستیم. برای فهم عشق همواره از اصطلاح ادراک استفاده میشود. این کتاب قصد آن را دارد که مفهوم ادراک، بهویژه ادراک عاشقانه را تجزیه و تحلیل و تفسیر کند.قسمتی از کتاب جامعهشناسی ادراک عاشقانه:
عقل سلیم در واقع همان عقاید روزمرهی افراد جامعه است که به نسل دیگر منتقل میشود و طبیعتاً در هر جامعهای این عقاید در شکلگیری ادراک عاشقانه، نقش تعیینکنندهای را دارا است. عقل سلیم ممکن است باعث رشد قوممداری و تعصبات در جامعه شود. بنابراین میتواند روندهای رشد ادراک عاشقانه را با مانع مواجه سازد. بر این اساس محتاج آن هستیم که عمیقتر به کنشگر اجتماعی و عواملی که او را در برابر جامعه، عشق، آزادی و... متعهد میسازد، بنگریم. باید در فضایی قدم برداشت تا فرد قادر باشد تصمیمهای توسعهگراتری اتخاذ کند و اینگونه محتاطانه قدم برداشتن، منجر به آن میشود تا کمتر دچار رفتارهای قوممدارانه شود و بیشتر در چهارچوبهای عینی حرکت کند. مورتی در این خصوص اشارهی جالبی دارد: زندگی کردن واقعی محتاج مقدار زیادی عشق، احساس، علاقه به سکوت و سادگی به همراه تجربهی فراوان است؛ احتیاج به ذهنی که قادر باشد بهروشنی و وضوح فکر کند و اسیر تعصب و خرافات، امید یا ترس نباشد. زندگی از اینها تشکیل شده است و اگر برای زندگی کردن آموزش ندیده باشید، پس آموزش چه بیهوده است! ممکن است بیاموزید منظم و مرتب باشید و از عهدهی امتحانات برآیید، اما با دادن حق تقدم به این چیزهای ساختگی درحالیکه پایههای اجتماع متزلزل است، مانند این است که موقعی که منزلتان به کلی در حال سوختن است، شما در حال لاک زدن ناخنهایتان باشید. میبینید که هیچکس با شما دربارهی این چیزها صحبت نمیکند و هیچکس با شما به کنه مطلب نمیرود. همانطور که روزهای متوالی را به فراگرفتن دروس خاصی میگذراندید باید مدت زیادی را صرف بحث و صحبت دربارهی این مطالب عمیق کنید؛ زیرا این موجب رونق زندگی میشود. بنابراین میتوان گفت که زندگی کردن از هر چیزی مهمتر است و با آموختن چگونه زیستن میتوان به پاسخ سؤالاتی که همواره در ذهن بشر است، دست یافت. از نمونههای آن میتوان با انیمیشن مرگ صمیمی -که انیمیشنی کوتاه و فلسفی است- اشاره کرد. در این انیمیشن، شاهد تقابل دیالکتیکی بین مرگ و زندگی هستیم. کودک در این انیمیشن نماد زندگی است و هنگامی که فرشتهی مرگ حاضر میشود، تقابل آنها دیدنی است و در پایان دست به دست یکدیگر حرکت میکنند. نکتهی مهم آن است که هرگاه به عشق فکر میکنیم میتوانیم به مرگ نیز فکر کنیم و بالعکس. اگر با نگاه به ادراک عاشقانهی فرابلوغانه موضوع را بنگریم، نمیتوان گفت که عشق یا مرگ کدام پیروز خواهند شد. در برهههای مختلف زندگی، هر کدام از آنها به نوعی بر دیگری غلبه میکند و در نهایت مرگ ما را از زندگی جدا میکند؛ اما اثرگذاری انسانها، تعامل و تقابلشان با زندگی همواره موجود است؛ بهگونهای که تا بعد از مرگ آنها، این اثرگذاری ادامه خواهد داشت. به همین دلیل، نمیتوان انسان را جدا از جریانات حواشی خودش بدانیم.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...