جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: بررسی پرونده یک قتل (زیر نظر میشل فوکو)
سالها پیش جوانی از روستای اونه، در ایالت کالوادوس فرانسه، مادر و خواهر و برادرش را به قتل رساند. دستگاه قضایی فرانسه برای دستگیری، محاکمه و مجازات متهم، و اجرای عدالت بهگونهای عمل کرد که در حال حاضر نیز از حیث دقت در رسیدگی و جلوگیری از تجاوز به حقوق متهم شگفتانگیز است. تحقیقات رئیس دادگاه صلح به محض وقوع قتلها، تحقیقات بازپرس، معاینه اجساد از سوی پزشکان قانونی، اظهار نظر پزشکان در نزد بازپرس و در دادگاه جنایی، قرار مجرمیت صادره از سوی بازپرس، اظهار نظر هیئت تشخیص اتهام، رسیدگی در دادگاه جنایی، استماع شهادت شهود، دفاع وکیل، اظهارنظر نامدارترین روانشناسان آن عصر فرانسه، قرار صادره از دیوان کشور و ... به کیفیتی است که نمیتواند موجب اعجاب و تحسین نشود. نقش روزنامهها در انعکاس اخبار دادگاهها و تشریح نظریات افراد در آن سالهای دور، در یکی از ایالات فرانسه به کیفیتی است که واقعاً حسرتآور است. میشل فوکو میگوید: «غرض ما این بود که تاریخ دخالت و ورود روانپزشکی را در امر دادرسی جزایی مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم و ارتباط این دو را با هم بشناسیم. همینطور که در جستوجو و کاوشمان پیش میرفتیم، به پرونده ریوییر دست یافتیم.» ماجرای پرونده ریوییر، در سالنامه بهداشت عمومی و پزشکی قانونی سال ۱۸۳۶ منتشر شده بود. مثل تمام پروندههایی که بهوسیله این سالنامه منتشر شده است، ابتدا خلاصهای از ماجرا و سپس نظر پزشکان قانونی چاپ شده بود. با وجود آنکه، آنچه در سالنامه بهداشت عمومی و پزشکی قانونی منتشر شده بود، خلاصهای بیش نبود، معالوصف در آن مطالب جالبی به چشم میخورد: ۱- وجود سه نظریه و گزارش پزشکی درباره متهم پرونده که نهتنها ازنظر تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری یکسان نبودند، بلکه هریک از نظریهها، از طرف پزشکانی ابراز شده بود که اساس و طبع کارشان کاملاً با دیگری متفاوت بود: یکی از این نظریهها و گزارشها را پزشک دهکده و دیگری را یک پزشک شهری که رئیس یکی از دیوانهخانههای مهم فرانسه بود، و سومی را عدهای از بزرگترین روانپزشکان و پزشکان قانونی امضا کرده بودند. ۲- اظهارات شهود جنایت که جملگی ساکن همان دهی بودند که متهم در آن ساکن بود یا ساکن دهات اطراف بودند. این اظهارات در اطراف زندگی متهم، خصوصیات اخلاقی، دیوانگی یا ضعف عقل او دور میزد. ۳- مهمتر از همه یادداشتها، یا به عبارت دیگر قسمتی از یادداشتها، بود که در زندان و به قلم متهم ۲۰ ساله نوشته شده بود که خواندن و نوشتن را هم خوب نمیدانست. متهم در این یادداشتها جزئیات جنایتش، یعنی قتل مادر و خواهر و برادرش را به تفصیل بیان کرده بود. بررسی ابعاد گوناگون این جنایت از دیدگاه میشل فوکو متفکر بزرگ فرانسوی، کتابی جذاب و خواندنی را پیش روی ما گذاشته است.قسمتی از کتاب بررسی یک پرونده قتل:
بعضی از جزئیات زندگی او در دوران بچگی و بعضی از خاطرات ناچیز و بیاهمیت همسایگان و آشنایان دربارهی متهم، سبب شد که در افکار عمومی این فکر ایجاد شود که متهم دیوانه است. همه در این گمان متفق بودند تا اینکه متهم، بعد از یکماه سردرگمی و این طرف و آن طرف رفتن، در بخش لانگانری دستگیر شد و این دستگیری تا حدودی ناشی از عمل خود متهم بود که بههیچوجه کوششی در مخفی کردن خود به خرج نمیداد. این بیاعتنائی ظاهری متهم به سرنوشتش و نحوه اظهارات اولیه او در محضر بازپرس، سبب شد که همه در عقیدهای که نسبت به دیوانگی متهم داشتند پابرجا بمانند. اما هیچ نقشی مشکلتر از این نیست که آدم سالمی، نقش آدم دیوانهای را بازی کند. از همان ابتدا، با پاسخهای سنجیده و منطقی، متهم خودش را لو میداد و نمیتوانست روش متزلزلی را که در دفاع از خودش پیش گرفته بود و میگفت که از طرف خداوند فرمان داشته است، ادامه دهد. بنابراین حقیقت امر و علت ارتکاب جنایت را اعتراف میکند: مادرش را برای این کشته بود تا انتقام پدرش را از او، به خاطر لجاجتها و اذیت و آزارهایی که درباره او، در تمام زندگیاش روا داشته بود، بگیرد و پدرش را از شر زن سلیطهای رهایی دهد. قتل خواهرش به خاطر این بود که مشارالیها همیشه جانب مادرش را میگرفت و هم دست او بود و کشتن برادرش به سبب علاقهای بود که مقتول، به مادر و خواهرش داشت. این قتلها، پس از تعمق بسیار و از روی نقشه و حساب دقیق صورت گرفته است و خاطرات این و آن و اظهارات همسایگان درباره بعضی از حالات و روحیات متهم، نمیتواند تغییری در واقعیت امر بدهد. متهم، با طرح نقشه قبلی، در کمال خونسردی و با وقوف کامل به آنچه انجام میداده است، مرتکب این قتلها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...