جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: با جعبه بازی کن
کتابی است نوشتهی ست گودین با زیر عنوان «آخرینباری که کاری را برای اولینبار انجام دادید،کی بود؟» این روزها تبوتاب راهاندازی کسبوکارهای نو و خلاق و ایدههای متفاوت بسیار داغ است. در هر محفلی، صحبت از ایدهای نو میشود و کسبوکاری که قرار است در راستای آن ایده خلق شود؛ ولی خیلی از این ایدهها، عمرشان به اندازه همان محفل است و هیچگاه مجال قرارگرفتن در بوته آزمون را ندارند؛ ایدههایی چون راهاندازی یک سرویس نرمافزار روی گوشی همراه، یا ایده تولید محصولی جدید و... که مسلسلوار بر زبان خالقش جاری میشود و دریغ از جسارت و جرئت اجرای آن. و مشکل بزرگ این ایدهپردازان آن است که از ترس احتمالی شکست ایدهشان، هیچگاه قدم در راه نمیگذارند. به همین دلیل، هدف اصلی این کتاب، تشویق خواننده به اقدام عملی در راستای ایجاد تغییر و تحول و بسنده نکردن به ایدهپردازی است. تأکید ست گودین بر این است که برای آغازگری، لازم نیست منتظر بهترین ایده باشیم. او پیشنهاد یا به گفتۀ بهتر، تذکر میدهد که بد نیست با قبول امکان شکست ایدهای کار را شروع کنیم؛ حتی اگر ایدهی ما کاملاً پخته نباشد. از نظر گودین، اگر عملکرد ما به نتیجه دلخواه هم نرسد، شکستی در کار نیست؛ چراکه ما با درسی که از این تجربه میگیریم، قویتر میشویم و پروژه بعدی را بهتر اجرا خواهیم کرد. این نگرش نویسنده، البته به این معنا نیست که بدون تفکر، بررسی و برنامهریزی، کاری را شروع کنیم. اتفاقاً او با ذکر مثالهای متعدد، جایگاه آمادگی پیش از شروع را به ما گوشزد میکند. او میخواهد توجه ما را به اهمیت گذر از ایدهپردازی بیپایان و پرداختن به آغازگری جلب کند.قسمتی از کتاب با جعبه بازی کن:
وجه تمایز افراد موفق و افرادی که فقط حسرت میخورند همان تفاوت سادهای است که سازمانهای مهیج و رو به رشد را از سازمانهایی که فقط در جا میزنند و در حال رکود هستند جدا میکند. برندهها آغازگری را راه و روش خود قرار دادهاند. فهرستی از افراد و سازمانهایی که به نظرتان موفقاند تهیه کنید. پیداست که چالش اصلی، این نیست که مهارتتان را در تشخیص زمان شروع کردن و دست نگه داشتن به حد کمال برسانید. چالش، این است که آغازگری را ملکه ذهنتان کنید. شخصی که توالی ژنوم انسان را رمزگشایی کرد، فهمید که چطور از یک کامپیوتر استفاده کند تا بتواند کد ژنتیکی یک موجود زنده را بهطور کامل طراحی کند. او و تیمش میتوانند، به همان سادگی که شما در نرمافزار ورد یک مقاله را ویرایش میکنید، ژنها را دستکاری کنند. بااینحال، وقتی که رشته ژنوم تولید و در ظرف آزمایشگاهی به ماده آلی تبدیل میشود، در همین حد همان جا میماند. زنده نیست، نیروی محرکه یا جرقهای که زندهاش میکند وجود ندارد. هنوز باید یک بافت ارگانیک، یک چیز جاندار یا یک چیز زنده به ترکیب اضافه شود تا خروجی پروژه به چیزی بیشتر از توده بیجانی از ژنها تبدیل شود. جالب است بدانید، این دقیقاً همان فرصتی است که شما دارید. نه اینکه بروید یک ظرف آزمایشگاهی و مقداری مواد آلی بخرید، نه! فرصت، بزرگتر از اینهاست. اطرافتان پر از زمینهها، فرصتها و سازمانهایی است که وقتی میتوانند زنده شوند و به کار بیایند که شما بتوانید به اندازه کافی شجاع و محرک باشید تا آغازگریای را که ندارند ایجاد کنید.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
حمید
4 سال پیش
کتاب Poke the Box کتاب ساده و فوق العاده ایی است با ترجمه ای روان. به نظرم می تونه یه تلگنر باشه برای افرادی که فقط ایده پردازی می کنند وعمل نمی کنند. به من که خیلی کمک کرد. امیدوارم به بقیه هم کمک کنی