جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
سیگار و سیاست/ حضور پررنگ صنعت دخانیات در سیاست آمریکا
کتاب "سیگار و سیاست" نوشتهی سارا میلاو به همت انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. پیش از این، برخی پژوهشگران و مورخان حوزهی دخانیات مجموعهها و آثاری در باب تاثیر صنعت دخانیات بر حوزههای علوم و سیاست در ایالات متحدهی آمریکا نگاشتهاند. اما آنچه این اثر را از آثار پیشین متمایز میکند مهارت نویسنده در پرداختن به جنبههای سیاسی و اجتماعی نفوذ صنعت دخانیات از دریچهی واحد است. سارا میلاو در این اثر روایتی جذاب از برجسته شدن نقش صنعت دخانیات در سیاست آمریکا با تمرکز بر حضور فراگیر محصولات دخانی در جامعهی آمریکا و نقش محوری این صنعت در شعور سیاسی و اجتماعی مردم به دست میدهد. نویسنده برخلاف بسیاری آثار مرسوم در حوزهی تاریخ سیاسی، این صنعت را از بدو شکلگیری بررسی میکند که این کار مستلزم ابداع راهکاری نو است. نویسنده میکوشد به استناد مدارک موجود نشان دهد صنعت دخانیات آنطور که در اذهان جاافتاده، شکستناپذیر نبوده، و حتی بسیار نفوذپذیر و آسیبپذیرتر بوده و از چالش در امان نمانده است. ماجرا از اوایل قرن بیستم آغاز میشود، زمانی که سیگار هنوز در آمریکا مرسوم نبود و بیشتر علاقهمندان به دخانیات عادت به جویدن توتون داشتند. چند سالی مانده به آغاز جنگ جهانی اول، سیگار کمکم در جامعهی آمریکا جا باز کرد، طوری که نویسنده اذعان میکند در سراسر قرن بیستم، سیگار نقش محوری در نهادهای سیاسی آمریکا داشت. خالق این اثر ارتباط میان توتونکاران، تولیدکنندگان سیگار، سیاستمداران، داعیهداران مبارزه با دخانیات با هدف حفظ سلامت جامعه، اصناف کارگری و بنگاههای آمریکا را بررسی میکند که هریک در سیاستگذاریهای حوزهی دخانیات سهمی داشتهاند. نویسنده در روایت این ماجرای تاریخی از تلاشهای موفق و نافرجام در منع مصرف دخانیات در محیطهای کار، رستورانها و وسایل حملونقل عمومی سخن میگوید و در اقدامی بدیع، غیرسیگاریها را نیرویی سیاسی توصیف میکند که همواره علیه فراگیری سیگار مبارزه میکردند. صنعت دخانیات برخلاف تصور معمول بیرقیب و دور از کشاکشها و تحدیدها نبوده است و این یکی از مضمونهای اصلی کتاب سیگار و سیاست است که آن را اثری مهم و خواندنی میکند.قسمتی از کتاب سیگار و سیاست:
مصرف سرانهی سیگار طی سالهای ۱۹۵۰ روند افزایشی به خود گرفت. با وجود گزارشهای متعدد، در احساس خطر آمریکاییها از سیگار تغییر آنی ایجاد نشد. از سال ۱۹۵۴ تا سال ۱۹۶۲، نظرسنجیهای گالوپ نشان میداد درصد آمریکاییهایی که باور داشتند سیگار سبب سرطان ریه و امراض قلبی میشود فقط پنج درصد رشد کرده و از ۴۲ درصد به ۴۷ درصد رسیده بود. اعتبار این دستاورد مشکوک به حساب تولیدکنندگان سیگار میرفت. پل هان، مدیر شرکت دخانیات آمریکا بر این باور بود که تولیدکنندگان سیگار باید یکصدا شوند و برنامهی اقدامی طراحی کنند که با نگرانیهای دانشمندان دربارهی تاثیر صنعت دخانیات بر سلامت متناسب باشد. مسئولان دخانیات طی گردهمایی در هتل پلازای شهر نیویورک در دسامبر ۱۹۵۳، توافق کردند استفادهی ابزاری از موضوع سلامت را علیه شرکتهای رقیب کنار بگذارند. در عوض، بر سر اقدام جمعی توافق کردند. آنان به کمک حقوقدانان و کارگزاران روابط عمومی در هیلاندنولتون راهبردی را برای پیشبرد صنعت دخانیات طی چهار دههی آینده طرح کردند. تولیدکنندگان سیگار هم پس از لفاظی شروع به تشکیک در یافتههای علمی کردند. این تولیدکنندگان یافتههای تحقیقاتی صنعت دخانیات را در مقابل یافتههای علمی قرار میدادند و سپس با ارجاع به مطالعات خود، اصل علم را زیر سوال میبردند. نمایندگان شرکتها با تقلید از ادبیات علم، حقیقت را مخدوش میکردند. بدینمنظور، خواهان قطعیت بیشتر در نتایج تحقیقات و اثبات رابطهی عِلّی بین سیگار و بیماری بودند. کمیتهی تحقیقات صنعتی دخانیات مهمترین ابزار آنان برای این کار بود. از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۹۷، این کمیته حدود ۳۰۰ میلیون دلار صرف پروژههای علمی کرد؛ پروژههایی با موضوع دخانیات و سلامت با هدف جهت اثبات عدم ارتباط بین سیگار و سرطان و پروژههایی که بدون هیچ هدفی پیگیری میشدند. منافع کشاورزی از زمان شکلگیری صنعت دخانیات بخشی از توطئهی این صنعت بود. مسئولان صنعت دخانیات در هتل پلازا تنها نبودند: جک هاتسون نیز در مقام رئیس همکار توتون در آنجا حضور داشت. آنطور که از یادداشتهای مربوط به جلسه برمیآید، تصمیم بر آن شده بود که هاتسون پلِ ارتباطی با دیگر انجمنهای زارعان شود. او در زمان اصلاحات روزولت این ارتباطات را ایجاد کرده بود. صرفنظر از اینکه زارعان خرد از آن خبر داشتند یا نداشتند، ساختار تامین مالی همکار توتون که بر تولیدکنندگان دخیل در طرح همهپرسی بازاریابی فدرال مالیات اجباری وضع میکرد، سرنوشت همهی توتونکاران را به طرحهای غولهای دخانیات گره میزد. این نهاد در ابتدا قرار بود به زارعان کمک کند تا بر نقاط ضعفشان مقابل اغلب تولیدکنندگان سیگار فائق آیند، اما در نهایت به نفع تولیدکنندگان تمام شد. ماحصل دیدار در پلازا فقط قدری تبلیغات بود. در ژانویهی سال ۱۹۵۴، مطلبی با عنوان بیانیهی صریح خطاب به سیگاریها در صدها روزنامه منتشر شد. در این مطلب تبلیغاتی، از سلامت جامعه ابراز نگرانی میشد، اما همزمان برای یک طرح بلندمدت فریبکاری عملی زمینهسازی میکردند. از سویی دیگر، این بیانیه به خوانندگان این اطمینان را میداد که صنعت دخانیات سلامت مردم را وظیفهی اساسی میداند و وعده میداد با کسانی که وظیفهی حفاظت از سلامت جامعه را بر دوش دارند، همکاری نزدیکی داشته باشد. بر همین اساس بود که کمیتهی پژوهش صنعت دخانیات در قالب کنسرسیوم پژوهشی صنعتمحور تشکیل شد تا به تحقیقات در همهی مراحل مصرف توتون و سلامت کمک کند. اعضای هیئت مدیرهی اولیهی آن متشکل از اشخاص سرشناس در زمینههای پزشکی، علوم پایه و علوم تربیتی بودند. پوشش گستردهی بیانیهی صریح در مطبوعات سبب شد صنعت دخانیات مسئولیتپذیر و روشنبین تلقی شود. در حقیقت، کمیتهی پژوهش صنعت دخانیات نظریهی روبرت پراکتور براساس تحقیقات گمراهکننده را مطرح کرد که هدف آن تردید دربارهی ارتباط عِلّی میان سیگار و بیماری بود. در انتهای بیانیهی یادشده، فهرستی از حامیان آن ذکر شده بود. طبعا نام کسانی چون روسای شرکتهای سیگارسازی مانند آمریکن توباکو، براون اند ویلیامسون، آر.جی.رینولدز، فیلیپ موریس و پی لوریلارد آورده شده بود. اما نام جی.بی.هاتسون در مقام رئیس همکار توتون نیز به چشم میخورد. هاتسون در طول دورهی مسئولیت خود موفق شده بود وارد حوزهی تجارت کشاورزی شود و حمایت شرکت تعاونی توتونکاران برلی، انجمن توتونکاران مریلند و همچنین نمایندگان تعدادی از انجمنهای انبارداریها را کسب کند. فعالیت سازمانی که در طول دورهی اصلاحات روزولت در نواحی کشت توتون ثبات ایجاد کرد، به توتونکاران نیز این امکان را داد در پروژهی بغرنجسازی و فریبکاری سیاسی، مالی و فرهنگی ایفای نقش کنند. سازمانهای توتونکاری پس از تثبیت درآمد توتونکاران مهارتهای خود را متوجه حمایت از سیگار در برابر شواهد روزافزون مرگبار بودن آن کردند. سیگار و سیاست را کیانوش امیری ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۶۳ صفحه وزیری با جلد سخت و قیمت ۱۵۰ هزار تومان چاپ و عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...