عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
راهنمای مارکتپِلِیسها/ آیندهی فروش محصولات
کتاب «راهنمای مارکتپلیسها» نوشتهی آنجلا ترن کینگینس و بوریس ورتز به همت انتشارات برآیند به چاپ رسانده است. موضوع این کتاب دربارهی مارکتپلیسهای آنلاین است و سادهترین تعریفی که از آن میتوان داشت یک پلتفرم مجازی است که دو سمت دارد؛ در یک سمت آن عرضهکنندگانی وجود دارند که محصولات یا خدمات خود را عرضه میکنند و در سمت دیگر مشتریانی هستند که این محصولات یا خدمات را خریداری میکنند.
نسخهی اول کتاب راهنمای مارکتپلیسها برای اولینبار در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. سپس در سال ۲۰۱۸ نسخهی دوم آن منتشر شد که این کتاب ترجمهای از همین نسخه است. البته در زمان چاپ این کتاب به زبان فارسی، نسخهی سوم راهنمای مارکتپلیسها هم منتشر شده است که در سایت versionone.vc در دسترس است. مهمترین تغییر نسخهی سوم کتاب، معرفی مارکتپلیسهای B2B و API به عنوان مارکتپلیس است.
نویسندگان این کتاب از بنیانگذاران و مدیران شرکت سرمایهگذاری Version oneهستند که روی بیش از هفتاد شرکت سرمایهگذاری کردهاند، از جمله دو استارتآپِ یونیکورنِ Ada Support و Shippo که یک مارکتپلیس فعال در حوزهی لجستیک و زنجیرهی تأمین است. همچنین بورس ورتز سابقهی راهاندازی یک مارکتپلیس فروش کتاب در سال ۱۹۹۹ را دارد که بعدها به آمازون فروخته شد.
این تجربیات نویسندگان باعث شده است تا بتوانند بینش و فهم دقیقی از مارکتپلیسها را به ما منتقل کنند. همچنین شناخت بالای آنها از این حوزه، موجب شده که نکات کاربردی و تجربی بسیار مفیدی از تولد تا موفقیت یک مارکتپلیس در این کتاب ارائه شود.
مزیت اصلی مارکتپلیسها اینجا مشخص است. برخلاف فروشگاه اینترنتی، کار جمع کردن مشتری، جلب توجه او و اعتمادسازی در ذهن مشتری را مارکتپلیس انجام میدهد؛ چون یک پلتفرم است، همهی کارهای زیرساختی را نیز مارکتپلیس انجام میدهد. برخلاف پلتفرم ، امکان دریافت وجه از مخاطب را نیز به صورت آنلاین دارد. بسته به نوع مارکتپلیس، ممکن است مانند دیجیکالا وظیفهی توزیع و لجستیک را نیز به عهده بگیرد یا مانند ایسام و باسلام، فقط بر انجام عمل ارسال نظارت داشته باشد.
برای کسبوکارهای بسیاری، از کسبوکارهای کوچک و خانگی گرفته تا کسبوکارهای بزرگ و کارخانهها، امروزه اهمیت مارکتپلیسها کاملاً واضح است. کار فروش اینترنتی را که پیچیدگیهای زیادی دارد برای تولیدکننده و تأمینکننده بسیار ساده میکنند و به آنها اجازه میدهند به جای اینکه بر موضوعات تخصصی مانند بازاریابی محتوایی، سئو، شبکههای اجتماعی و مانند آن تمرکز کنند، تمرکز خود را بر محصول یا خدمتی که ارائه میکنند بگذارند.
مارکتپلیسها بهعنوان مدل دیجیتالشدهی تجارت در جهان امروز، منافع پُرشماری برای ذینفعان مختلف دارند. این مدل وقتی رشد میکند و مقیاسپذیر میشود که منافع همهی طرفها تأمین شود. برخلاف مدلهای سنتی، سود یک طرف در گروی زیان طرف مقابل نیست و اگر چنین اتفاقی رخ دهد آن مارکتپلیس خیلی زود شکست میخورد یا مقیاسپذیر نمیشود. ذینفعان یک مارکتپلیس رشدیافته، مشتریان یا خدماتگیرندگان، فروشندگان یا خدماتدهندگان، صاحبان و کارکنان کسبوکار پلتفرمی، دولتمردان و بهطور کلی اقتصاد کشور است. در این بستر مشتریان به میلیونها کالا یا خدمت دسترسی دارند و مدل بازار رقابت کامل ایجاد میشود و کاربر به بهترین کالا یا خدمت با کمترین هزینه دسترسی خواهد داشت. فروشنده با دسترسی به میلیونها مشتری به بازاری دسترسی دارد که مرز یا محدودیت فیزیکی ندارد و با رشد این مدل، اقتصاد و زنجیرهی تأمین و توزیع خدمات و کالاها در شفافترین و بهینهترین حالت خود قرار میگیرد و منجر به رشد اقتصادی میشود.
قسمتی از کتاب راهنمای مارکتپلیسها:
بهترین مارکتپلیسها آنهایی هستند که تناوب خرید بالایی دارند و مرتب مورد استفاده قرار میگیرند. اغلب ساکنان شهرها و کسانی که زیاد این طرف و آنطرف میروند، روزانه یا حداقل هفتهای یکبار از تاکسی استفاده میکنند؛ این خدمت جزء معدود خدماتی است که تا این حد تناوب خرید دارد. علاوه بر این، Uber با جابهجایی مسافران از یک مکان به مکان دیگر، از اثرات سرریز قابلتوجهی نیز برخوردار میشود.
در مواردی که تناوب خرید یک مارکتپلیس بالا باشد، مشتریان تا زمانی که راضی هستند به استفاده از خدمات آن پلتفرم ادامه میدهند. این امر، قرار گرفتن آن استارتآپ را در صفحهی اول اپلیکیشنهای مشتری راحتتر میکند. در مقابل، در مواردی که تناوب خرید کم است، حفظ ذهنیت مشتری بسیار سخت است. مثلاً، اگر مشتریان تنها دوبار در سال نیاز داشته باشند که حیاط خانهشان را پاکسازی کنند، به احتمال زیاد، هربار که بخواهند این خدمت را بخرند، از ابتدا شروع به تحقیق میکنند و به دنبال یک ارائهدهنده میگردند.
در حقیقت بسیاری از خدماتی که در دستهبندی خدماتِ موبایلی درخواست آنی قرار میگیرند، درخواست آنی نیستند. در بیشتر اوقات، شما نیاز ندارید تا خدماتی مانند تمیز کردن خانه یا نقاشی منزل را در کمتر از چند دقیقه یا حتی در همان روز دریافت کنید، اما تاکسیها داستان متفاوتی دارند.
یک مارکتپلیس مبتنی بر درخواست آنیِ واقعی، نیازمند نقدشوندگی کافی در طرف عرضه است. مثلاً، بدون وجود رانندههای کافی در یک مارکتپلیس خدمات خودرو، مشتریان باید یک پا در هوا منتظر بمانند. مبحث نقدشوندگیِ کافی، مانع بزرگی را برای ورود رقیب جدید به بازار ایجاد میکند، زیرا رقیب جدید باید با صدها عرضهکننده و نه تعداد محدود، شروع به کار کند.
از سوی دیگر، وقتی خدمات را میتوان با زمانبندی انعطافپذیرتری ارائه کرد، ورود به یک بخش خاص یا ورود به یک محل جدید برای رقبا راحتتر است و اثر مکانیزم «برنده صاحب همهچیز است» کمتر میشود. به این ترتیب، ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که تنها یک یا دو بازیگر اصلی برای یک سرویس درخواست آنی وجود داشته باشد، درحالیکه، بازارهایی که به زمان حساسیت کمتری دارند، با شرکتهای کوچکتر پر خواهند شد.
راهنمای مارکتپلیسها را مجتبی ذوالفقاری ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۱۵۷ صفحهی وزیری با جلد نرم و قیمت ۶۷ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
خرید کتاب راهنمای مارکتپلیسها