جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

ذهن‌خوانی/ افراد واقعاً به چه می‌اندیشند؟

ذهن‌خوانی/ افراد واقعاً به چه می‌اندیشند؟

کتاب «ذهن‌خوانی» با زیرعنوانِ علم جدید رمزگشایی از آنچه افراد واقعاً می‌اندیشند، آنچه واقعاً می‌خواهند و آنچه واقعاً هستند، نوشته‌ی دیوید جی لیبرمن به همت نشر سنگ به چاپ رسیده است. «ذهن‌خوانی» حوزه‌های جدیدی را پوشش می‌دهد و زیاد به نشانه‌ها و علائم قدیمی و منسوخ زبان بدن تکیه نمی‌کند. مثلاً متخصصان بسیاری ادعا می‌کنند وضعیت دست‌به‌سینه نشانه‌ی حالت تدافعی یا مخالفت است. این تفسیر از نظر فنی غلط نیست، ولی اگر فرد در اتاقی سرد روی صندلی بدون دسته نشسته باشد به فرض‌های اشتباه زیادی می‌رسید. به‌علاوه نبود ارتباط چشمی یکی از علائم کلاسیک فریب است؛ ولی آدم‌های شرور از قبل این موضوع را می‌دانند. پس این بینش تنها زمانی به دردتان می‌خورد که مخاطبتان کودکی پنج ساله باشد که حین دزدی کلوچه مچش را گرفته‌اید. در غیر این‌صورت، به تاکتیک‌های پیچیده‌تری نیاز دارید. چطور می‌توانید ذهن بیمار روانی‌ای را بخوانید که به دروغ‌های خود باور دارد؟ جامعه‌ستیزی را تصور کنید که به چشمانتان زل می‌زند و مدام قسم می‌خورد که حقیقت را به زبان می‌آورد.

حالا می‌توانیم برای «ذهن‌خوانی»، فراتر از استراتژی‌های کلیشه‌ای قدم بگذاریم که مدعی‌اند براساس پوشش افراد ما را به بینش‌هایی فوق‌العاده از ذهن می‌رسانند. آیا پلاکی مذهبی نمایانگر ارزش‌های روحی عمیق است؟ نه لزوماً. شاید این شخص برای رفع عذاب وجدان سراغ این پلاک رفته، چون زندگی‌اش در تضاد با این آرمان‌هاست. شاید دلایل احساسی دارد، چون این پلاک برای مادربزرگش بوده. آیا کت‌وشلوار و کفش‌های براق نشانگر جاه‌طلبی هستند و شلوار ورزشی علامت تنبلی است؟ اصلاً. شاید این شخص لباس‌های راحت می‌پوشد، چون اعتمادبه‌نفس دارد و به نظر بقیه اهمیت نمی‌دهد. از طرفی ممکن است شدیداً دچار تزلزل شخصیتی باشد، ولی نخواهد چیزی بروز بدهد.

نکته‌ی دیگر به فرض‌هایی برمی‌گردد که صرفاً بر پایه‌ی یک رفتار هستند؛ ولی این بی‌معنی است. شاید دوست‌تان همیشه دیر می‌کند، ولی الزاماً به این معنا نیست که آدم بی‌ملاحظه‌ای است. شاید کمال‌گراست و قبل از خروج از خانه همه‌چیز را مرتب می‌کند. شاید تا دقیقه‌ی نود صبر می‌کند تا سطح آدرنالینش بالا برود. شاید مادرش همیشه اصرار داشته سر وقت به قرارها برسد و حالا ناخودآگاه دنبال سرکشی و طغیان است. شاید کمی حواس‌پرت است و متوجه گذر زمان نمی‌شود. اگر روی فرض‌های سطحی تمرکز کنیم، به هزار شکل دچار سوءتفاهم می‌شویم.

پس چه کار باید کرد؟ نویسنده‌ی کتاب حاضر می‌گوید: «اینجا تکنیک‌هایی را آموزش می‌دهم که از حوزه‌های مختلف آمده‌اند. من این متدها را به واحد برجسته‌ی تحلیل رفتاری اف‌بی‌آی، سی‌آی‌ای، ان‌اس‌ای و بیشتر شاخه‌های ارتش امریکا و آژانس‌های قانونی سراسر دنیا یاد می‌دهم. فقط کافی است به چند عنصر کلیدی توجه کنید که مثل ذره‌بینی جادویی، وضعیت ذهن، افکار، احساسات و به‌ویژه میزان صداقت و بهداشت روانی فرد را نشان می‌دهند.»

در فصل‌های گوناگون این کتاب قدم‌به‌قدم یاد می‌گیرید در موقعیت‌های واقعی افکار اشخاص را بخوانید. مثلاً می‌فهمید یک فرد قابل‌اعتماد است یا دغل‌باز، همکارتان مشکل دارد یا صرفاً بی‌حوصله است، قرار اول موفقیت‌آمیز خواهد بود یا خیر. زمانی که در شرایطی با ریسک بالا قرار می‌گیرید -مثلاً در مذاکرات، بازجویی، سوءاستفاده، سرقت یا کلاهبرداری- در وقت، پول و انرژی صرفه‌جویی خواهید کرد، مانع از دل‌شکستگی می‌شوید و می‌دانید چه کسی همراه شماست و چه کسی در مقابلتان ایستاده است.

قسمتی از کتاب ذهن‌خوانی:

ویلیام جیمز روان‌شناسی تأثیرگذار است که می‌نویسد: «ما به دلیل شادی نمی‌خندیم. چون می‌خندیم شادیم.» تحقیقات متعدد نشان می‌دهند زبان بدن نه‌تنها افکار، احساسات و رفتارمان را منعکس می‌کند، بلکه روی آن‌ها اثر می‌گذارد. ذهن و تن با هم کار می‌کنند تا ادراک مجسم را شکل دهند. براساس این مفهوم ژست فیزیکی، حالات و حرکات، بازه‌ی گسترده‌ای از شناخت آنی و تغییرات رفتاری را تولید می‌کنند. در یک مطالعه، شرکت‌کننده‌ها به‌طور تصادفی انتخاب شدند تا سراغ ژست‌هایی آزاد و گسترده بروند (دست‌وپاهای باز و اشغال فضای بیشتر) یا ژست‌هایی بسته و محدود اتخاذ کنند. کسانی که شصت ثانیه حالات گسترده به خود گرفتند، نه‌تنها بیشتر احساس قدرت و اعتمادبه‌نفس کردند، بلکه مطابق با تأثیر قدرت رفتار کردند و تمایل بیشتری برای اقدام نشان دادند. در آزمایشی دیگر، سوژه‌های تصادفی حین پر کردن یک فرم کاری صاف نشستند یا قوز کردند. وقتی نوبت خودارزیابی صادقانه شد اعضای گروه اول، خود را شایسته‌تر و تواناتر از گروه دوم دانستند.

در مشاهده‌های عادی، سطح اعتمادبه‌نفس شخص از طریق رفتار کلی‌اش مشخص می‌شود، چون می‌توانیم متوجه تناسب رفتار با افکار فرد شویم. به عبارت دیگر، اگر سرش را زیر بیندازد، احتمالاً ناراحت است؛ ولی باید تأکید کنم این مسأله، تنها در مورد مشاهده‌ها یا تعاملات راحت صدق می‌کند. بنابراین به درد موقعیتی نمی‌خورد که در آن فرد می‌داند تحت نظر است، مثل بازجویی یا نزاع قدرت. چون می‌تواند نمایش بازی کند. وقتی نوبت تعاملات محتاطانه می‌شود، سرنخ‌های زبان بدن معمولاً گمراه‌کننده‌اند. اما بنا به همین دلیل است که به مزیتی قدرتمند دست می‌یازیم.

ذهن‌خوانی را محدثه احمدی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۱۹۲ صفحه‌ی رقعی با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب ذهن‌خوانی      

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.