عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ترکهای روی دیوار/ هفت جستار در سینمای اصغر فرهادی
کتاب «ترکهای روی دیوار» به قلم کیوان میرمحمدی و به همت نشر روزنه به چاپ رسیده است. این کتاب در تلاش است تا در هفت جستار، خطوطی از آناتومی سینمای اصغر فرهادی را ترسیم کند. جستارها در عین بررسی مضامین مشترک و تحلیل سیر تکاملی سینمای فرهادی به وجود تفاوتهای زیباییشناسی در نظام کارگردانی و تغییر نگرش این سینماگر نسبت به جامعه و پیچیدگیهای آن نیز میپردازد.
کیوان میرمحمدی، نویسندهی کتابهای «جستاری در تراژدی یونان» و «کمد دیواری»، اگرچه نقد را بر بنیاد نشانهشناسی استوار میکند، اما به آن محدود نمیماند و تحلیل فیلمیک را پابهپای بررسی محتوایی پیش میبرد تا از فراسوی آن معنای دقیقتر و جامعتری از مفهوم نقد و اساساً خوانش فیلم ارائه دهد. از این رو، در این اثر، آنجا که فرم اولویت مییابد زیباییشناسی راهگشاست و آنجا که محتوا، فیلمها بر بستری از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی مورد موشکافی قرار میگیرند.
نویسنده میگوید: وقتی در بهمنماه ۱۳۹۵ قرار شد فیلم فروشنده برای اولینبار در شهر کلن آلمان روی پرده برود، به دعوت انجمن دیوان، بعد از نمایش فیلم، دقایقی دربارهی این فیلم صحبت کردم. صحبتهای آن شب، بعدها به شکل مقالهای با عنوان هزارتوی آینهها در مجلهی نگاه نو، شمارهی ۱۱۴ به چاپ رسید. این دومین همکاری نگارنده با مجلهی نگاه نو بود و جالب آنکه نخستین همکاری نیز چاپ مقالهای دربارهی سینمای فرهادی بود. در شمارهی ۹۲ این مجله، با مقالهی «خانه جایی برای ترک کردن است» به تحلیل سینمای فرهادی و مفهوم سفر و مهاجرت پرداخته بودم. بعدها دو ایدهی جدید دربارهی سینمای این کارگردان به ذهنم رسید که میتوانست به شکلگیری دو مقالهی جداگانه بینجامد. مقالهی نخست ضرورت رفتن و مردانگی اخته نام داشت و مقالهی دوم با عنوان تَرَکهای روی دیوار بود. شاید ایدهی کتاب پیشرو از همینجا شکل گرفت، ایدهی نوشتن این دو مقاله و بازنگری در دو مقالهی پیشین. در نتیجه، خوانش دوبارهی فیلمهای فرهادی با ایدههای مشترک درون چهار مقاله، میتوانست وسوسهی خوبی برای آغاز یک کتاب باشد، کتابی که اکنون به چاپ رسیده است.
نگارش این کتاب از یک منظر سرنوشتی شبیه ساخت فیلم «فروشنده» را از سر گذراند. هنگامیکه فرهادی درگیر مراحل اولیهی فیلم «همه میدانند» در اسپانیا بود، ایدهی فیلم «فروشنده» به ذهنش میرسد و آنقدر برایش فشار ذهنی به همراه میآورد که مجبور میشود بر خلاف تعهداتش پروژهی اسپانیا را به تعویق بیندازد، به ایران بیاید و فروشنده را بسازد. او در مصاحبههایش تأکید کرده که در آن زمان نمیتوانسته فروشنده را نسازد و آن را به زمان دیگری موکول کند. «ترکهای روی دیوار» دقیقاً در شرایط ذهنی مشابهی نوشته شد. هنگام نگارش کتاب، درگیر نوشتن رسالهی دکترا بودم (و البته هستم) و هرگونه فاصله گرفتن از فضای مطالعاتی مرتبط با موضوع رساله میتوانست به لحاظ زمانی ماهها مرا به عقب بازگرداند و آن را به تعویق بیندازد. هرچه تلاش کردم تا وسوسهی نوشتن کتاب را به نگارش یادداشتهای پراکنده محدود کنم ناموفق بودم و در تصمیمی شاید غیرحرفهای و غیرعلمی، پروژهی دکترا را برای مدتی رها کردم و کتاب را نوشتم.
قسمتی از کتاب ترکهای روی دیوار:
در آغاز تاریکی بود و در دل تاریکی صدا. فیلمهای فرهادی از این حقیقت پیروی میکنند، با تاریکی آغاز میشوند و با صدایی از درون تاریکی ادامه مییابند، صدایی که تلاش میکند از میان تاریکی بیرون بیاید و پیش از تصویر به ذهن مخاطب برسد که خود یادآور نوعی فضای زهدانی و بیرون آمدن از دل سیاهی با صداست. این صداست که دست مخاطب را میگیرد و به جهان فیلم میبرد. چهارشنبهسوری نیز از این قانون مبرا نیست. در تاریکی، صدای موتورسیکلت میآید و بار دیگر نخستین تصویر فیلمهای فرهادی، تصویر یک انسان نیست بلکه تصویر یک شیء است: عکس. روحی پشت موتور نامزدش عبدالرضا (هومن سیدی) در حال تماشا کردن عکسهایش است و گاه آنها را به عبدالرضا هم نشان میدهد. معرفی این دو کاراکتر، رابطه و پیوند عاطفیشان برای مخاطب با یک عکس شروع میشود، با یک شیء با نوعی از انجماد سوژهها در ابژهای که میتواند زمان را در گذشتهی استمراری ثبت کند. برای مخاطب پیش از هر چیز رابطهی روحی و عبدالرضا در یخزدگی آنها در عکسها آغاز میشود، در لبخندها و شادیهای منجمدشدهشان در قاب دوربین عکاسی (و البته دوربین فرهادی) که تقارن بینقصی است بر پسزمینهی برفی و یخبستهی آنها در جادهای که در آن میرانند. نخستین تصویر فیلم، عکس یادگاری است که بهطرز معجزهآسایی میتواند هر سوژهی غمگینی را به ماسک لبخند بیاراید، درست مانند روحی و عبدالرضا که در عکسها شادند. در ادامه، مسئلهی عکسهای مژده و مرتضا برجسته میشود، زن و شوهری با رابطهای در حال فروپاشی و نابودی که از قضا در عکسهای یادگاری روی یخچال و دیوارهای خانه و از همه مهمتر در عکس بزرگ عروسیشان شاد و خندان هستند.
مسئلهی بنیادین در اینجا این است که آیا دوربین (دوربین در معنای کلی کلمه که شامل سینما نیز میشود.) دروغ میگوید؟ آیا ذات تصویر عکاسانه بر تحریف حقیقت استوار است؟ عکس برای نخستینبار انسان را بدل به سوژهی غایب کرد. این تصویرِ از خود دیگر انعکاس لحظهای در آینه و آب نبود. این تصویرِ از خود اعتبار و اقتدار سوژگی را در قرن نوزدهم از انسان سلب کرد. در لحظهی تماشای عکس (عکس یادگاری) سوژه به ابژهشدگی خود مینگرد. تماشای عکس رنج انسان مدرن است، شکنجهی احضار مداوم ارواحی از گذشته. عکسها (و در اینجا عکس یادگاری) معنای مفهوم گذشته را تغییر دادند. اکنون انسان با گذشتهای روبهرو بود که در هر لحظه به شکل عینی قابل دسترسی بود، در نتیجه، دیگر خلاصی از گذشته ناممکن گشت.
ترکهای روی دیوار در ۲۵۶ صفحهی رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۷۲۵۰۰ تومان عرضه شده است.