جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

آنان که نمی‌میرند/ اگر تاریخ مرگ‌تان را می‌دانستید، چگونه زندگی می‌کردید؟

آنان که نمی‌میرند/ اگر تاریخ مرگ‌تان را می‌دانستید، چگونه زندگی می‌کردید؟ کتاب آنان که نمی‌میرند، اثر کلوئی بنجامین، به همت نشر کتاب مرو به چاپ رسیده است. اگر انسان‌ها تاریخ مر‌گشان را می‌دانستند، چگونه زندگی می‌کردند؟ در سال ۱۹۶۹، در نیمۀ شرقی شهر نیویورک شایع می‌شود که زن مرموزی پا به شهر گذاشته، دوره‌گردی روانی که ادعا می‌کند می‌تواند تاریخ مرگ هر کسی را به او بگوید. بچه‌های خانوادۀ گلد -چهار نوجوان ازخودراضی- نزد او می‌روند تا از آیندۀ خود باخبر شوند. چه خواهد شد؟ کلوئی بنجامین با رمان آنان که نمی‌میرند شناخته شد. رمانی که در لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز هم قرار گرفت. همچنین رمان آناتومی رؤیاها نیز موفق شد جایزۀ ادنا فربر را از آن خود کند. آثار او تاکنون به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده‌اند. او هم‌اکنون به همراه همسرش در مدیسون زندگی می‌کند. آنان که نمی میرند

در بخشی از کتاب آنان که نمی میرند می‌خوانیم:

دانیل میرا را سه سال قبل از اینکه حتی با هم صحبت کرده باشند دیده بود: اولین‌بار در یک اتاقک مطالعه در کتابخانۀ رگنستین، داشت روی دفترچۀ یادداشت قرمز کوچکی چیزی می‌نوشت، بعد در کافۀ دانشجویی در زیر زمین کاب، وقتی با قهوه‌ای در دست از در کافه بیرون می‌زد. طرز راه رفتنش برانگیختگی خاصی داشت، وقتی آرام از کنارش گذشت این را حس کرد. چند هفته بعد، دوباره متوجه او شد، وقتی داشت اطراف استاگ‌فیلد می‌دوید، اما تا اوت ۱۹۸۷ به او نزدیک نشد. در یک غذاخوری عمومی نشسته بود و ساندویچ گوشت خشک‌شدۀ خوک می‌خورد. ساعت سۀ بعدازظهر، رستوران تقریباً خالی بود؛ دانیل اغلب همین ساعت غذا می‌خورد چون گردش کاری‌شان از شش صبح تا دو و نیم بود. در جلویی که باز شد سوزی از هوای سرد را حس کرد، سوزی دیگر هم آمد وقتی متوجه شد که زن جوان در چارچوب در است. زن دور اتاق چشم چرخاند، بعد به سوی دانیل حرکت کرد. دانیل وانمود کرد که متوجه او نشده تا اینکه او در مقابل میز چهار نفره‌اش ایستاد. کیف چرمی محکمی روی یک شانه و یک بغل کتاب در دست داشت. اشکالی نداره اینجا بنشینم؟ دانیل قبل از اینکه کمی خودش را مرتب کند، گفت: نه. و طوری به بالا نگاه کرد انگار تا همین حالا متوجه او نشده. یک قوطی کوکای له شده و لفافۀ پوست ماری‌نی، همچنین یک سبد پلاستیکی قرمز پر از خرده‌های ساندویچش: چکه‌های روغن خوک و سس ماردون را پاک کرد: البته که نه. زن با لحنی جدی و کاری گفت: متشکرم. و در گوشه‌ای روبه‌روی دانیل نشست، یک دفترچه و جامدادی از کیفش درآورد و شروع به کار کرد. دانیل متعجب شد. به نظر هیچ‌کاری با او نداشت. البته شاید دلایل دیگری برای انتخاب این میز داشته باشد: فاصله‌اش از بوفه یا این واقعیت که در کنار پنجره بود، در قسمتی با خورشید نایاب شیکاگو. آنان که نمی میرند او در کوله‌پشتی‌اش دنبال یک کتاب گشت و از گوشۀ چشم آن زن را زیر نظر داشت. زن ریزنقش بود اما نه لاغر. ساعت از سه‌و‌نیم گذشت، بعد چهار. چهار و پانزده دقیقه بود که دانیل گلویش را صاف کرد. چی می‌خونی؟ زن یک واکمن سونی آبی و نقره‌ای در دامنش داشت. هدفون را از گوشش درآورد و گفت: ببخشید؟ -فقط کنجکاو بودم که چی مطالعه می‌کنی. او گفت: اوه، تاریخ هنر. آنان که نمی‌میرند ترجمۀ فروزان صاعدی، در ۴۹۶ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۵۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشی‌ها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.