جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
گفتوگو با گدار/ پیرو خُلهی زمانهی ما
کتاب «گفتوگو با گدار»، مصاحبههای است که دیوید استریت آنها را گردآورهای کرده و ترجمهی آن را نشر شورآفرین منتشر کرده است. ژان لوک گدار همواره دوست دارد آشوب و هیاهو به راه اندازد و خود را به همان اندازه منتقد میداند که هم او و هم دیگران، وی را فیلمساز تلقی میکنند و واقعیت امر این است که این دو حوزه در نظر گدار جداییناپذیرند و او در هر دو حوزه رسالت اصلی خود میداند که قواعد و فرمولهای پذیرفتهشده و معمول را تا جای ممکن در هم شکند؛ همانطور که در مصاحبه با جن یانگبلاد در سال ۱۹۶۸ میگوید: «ما باید به جنگ مخاطب برویم.» البته واضح است که منظور او از این اظهارنظر، خصومتورزی در مواجهه با تماشاگران سینما نیست، بلکه برعکس؛ به باور او، باید بسی بیشتر از آنچه محصولات مرسوم هالیوودی ارائه میدهند، به سینماروها احترام گذاشت. رسالت اصلی فیلمساز هوشیار و اخلاقمدار باید ما را در جایگاه مخاطب سینما، به چالش کشد، برانگیزاند و ترغیب نماید تا خود را از بند عادتهای منفعلانهی فیلم دیدن رها کنیم؛ عادتهایی که عموماً از سوی تکنیکهای دستکاریکننده و فریبندهی استودیوهای سودمحور به ما تحمیل شده است و این فرایند همان هدف اصلی هنرمندانی چون گدار است و همانطور که در پایان مصاحبه سال ۱۹۶۸ با یانگ بلاد میگوید: «بله. من تلاش میکنم جهان را تغییر دهم.» علاقهی سرشار گدار به هنر تصاویر متحرک به همان اندازهی عشق او به کلمات است. گدار فعالیت حرفهای خود را با نوشتن برای مجلات سینمایی فرانسوی از جمله مجلهی مشهور و قابل احترام کایهدوسینما آغاز کرد، جایی که با مقالات پر مفهوم و تا حدی پیچیدهی خود، به شکلگیری نظریهی فراگیر مؤلف، کمک شایانی کرد و بر به راه افتادن موج نوی نگرش به سینما تأثیرات شایان توجهی گذاشت. او در مصاحبهای در سال ۱۹۷۹ به صراحت عنوان میکند که آغاز کارش در جایگاه کارگردان سینما، بیش از آنکه نقطهی عطفی یا تغییر بنیادینی در زندگی حرفهایاش باشد، اساساً تجربه کردن یک ابزار بیانی دیگر بوده و فیلمسازی هرگز برای او یک موفقیت قطعی یا هدف نهایی نبوده است و در صورتی که فرصت کار به عنوان مؤلف سینما برای او پیش نمیآمد، با خوشحالی و رضایتمندی به فعالیت خود به عنوان مؤلف نثرپرداز ادامه میداد. از این رو طبیعی است که دلبستگی وسواسگونهی او به مقولهی زبان توانسته است دستور زبان و واژگان هنر فیلمسازی را تا این اندازه تغییر دهد و او را به عنوان یکی از پیشگامان نوآور هنر سینما مطرح کند. اکثر شخصیتهای فیلمهای او آدمهایی بینهایت پرحرف و وراج هستند. دوربین او مدام به گوشه و کنار سرک میکشد، روی عنوان کامل یک کتاب یا گوشهای از متن یک نوشتهی تایپی، دفتر، دستنوشته یا بیلبورد تبلیغاتی تمرکز میکند. بسیاری از فیلمهای او بر دیالوگ، موسیقی یا افکتهای صدا تأکید میورزند و با این کار تلاش میکنند صدا را از بند ظلم تصویر برهانند. از این رو گدار با مجموعهی این مؤلفهها به نبرد فریبکاری تصویرسازیهای مادیگرایانه و اغلب غیرانسانی و کمعمقی میرود که صنعت فرهنگسازی تولید انبوه به مخاطب تحمیل میکند. با توجه به عشق دیرپای گدار به کلمات، جای هیچگونه شگفتی نیست که مصاحبههای او هم به اندازهی اظهارات سایر فیلمسازان بزرگ، هنرمندانه، تأثیرگذار و آگاهیبخش باشد. ردیابی و بازیابی دلایل این تأثیرگذاری کار چندان دشواری نیست. درحالیکه بسیاری از کارگردانها تجسمگرایی خیرهکننده و تصویرسازی صرف را اولویت خود میدانند، در نظر گدار کلمات به همان اندازهی تصاویر تأثیرگذار، بیانگر و قدرتمند هستند.قسمتی از کتاب گفتوگو با گدار:
-آیا شما آگاهانه سعی کردید به سبک آنتونیونی ارجاع بدهید؟ *ساختن فیلم تحقیر و ارتباط آن با آنتونیونی نکتهی جالبی دارد. وقتی که کار تولید تحقیر را آغاز کردم فیلم خاصی را در ذهن داشتم که مایل بودم آن را بسازم. اما وقتی فیلم ساخته شد، چیز کاملاً متفاوتی از کار درآمد. آنقدر متفاوت که من حتی فراموش کردم در ابتدا قصد داشتم چه فیلمی را بسازم. سپس زمانی که در جشنوارهی ونیز صحرای سرخ آنتونیونی را دیدم با خود گفتم این فیلم دقیقاً همان چیزی است که من میخواستم تحقیر به آن تبدیل شود. -بنابراین در زمان تولید تحقیر شما قصد نداشتید از سبک آنتونیونی تقلید کنید؟ *نه. به هیچ وجه. دقیقاً برعکس... -شما در جایی گفتهاید که یک نمای تراولینگ، یک عمل اخلاقی است. نماهای تراولینگ فیلم تحقیر از سایر فیلمهایتان بسیار بیشتر است. آیا پشت این انتخاب، دلیل خاصی وجود دارد؟ *خب، این حرف نه تنها یک لطیفهی درون گروهی است بلکه انتقاد از آدمهایی است که فرم یا محتوا را از هم جدا میکنند. ما به عنوان اهالی کایهدوسینما هرگز چنین نگرشی نداریم. در نظر ما فرم و محتوا همیشه یکی هستند. به همین دلیل است که ما میگوییم تکنیک با اخلاقیات ارتباطی مستقیم دارد. وقتی که فرم و محتوا یکی باشد شما نمیتوانید حرف سطحی یا تصنعی مطرح کنید. گفتوگو با گدار را آرمان صالحی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۲۲ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۵۴ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...