جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: لذت کار کردن

معرفی کتاب: لذت کار کردن «لذت کار کردن»، با زیرعنوانِ زندگی حرفه‌ای‌تان را ساماندهی کنید، عنوان کتابی است نوشته‌ی مشترک ماری کوندو و اسکات سانن‌شاین. ماری کوندو نویسنده‌ی ژاپنی و مشاور مرتب‌سازی است. روش نظم‌دهی او با نام «روش کن‌ماری» شناخته می‌شود. او یکی از صد چهره‌ی تأثیرگذار معرفی‌شده در مجله‌ی تایم بوده و در هزاران نشریه‌ی بین‌المللی و برنامه‌های رادیویی و نمایش‌های تلویزیونی مهم به آثار او پرداخته شده است. اسکات سانن شاین استاد مدیریت دانشگاه رایس است. آموزش‌ها، سخنرانی‌ها و تحقیقات او به افراد کمک می‌کند با گشودن قفل خلاقیت و تدبیرشان، معنا، رضایتمندی و موفقیت بیشتری را تجربه کنند. لذت کار کردن اثر مشترکی از این دو چهره‌ی نامدار است که آثار پرفروشی چون انبساط و دگرگونی زندگی با جادوی نظم را در کارنامه دارند. فضای کاری می‌تواند به‌سرعت به‌هم‌ریخته و نامرتب شود و این موضوع سردرگمی و آشفتگی ذهنی را در پی دارد و بازده کار را پایین می‌آورد. کدام‌یک از ما تابه‌حال از حجم مدارک انباشته‌شده، ایمیل‌های بی‌پایان و کارهای غیرضروری احساس خستگی نکرده‌ایم؟ نویسندگان این کتاب راهکارهای مفیدی برای رهایی از بی‌نظمی و نیز ایجاد فضایی مناسب برای انجام کار ارائه می‌دهند. آن‌ها به ما کمک می‌کنند از چالش‌های آشفتگی محیط کار عبور کنیم و از بهره‌وری، موفقیت و خوشبختی همراه با یک میز و ذهن مرتب لذت ببریم. البته این کتاب تنها درباره‌ی نحوه‌ی مرتب‌سازی فضای اطرافتان نیست، بلکه درباره‌ی این است که چگونه به هر دو جنبه‌ی ظاهری و غیرظاهری شغلتان، از جمله اطلاعات دیجیتالی، زمان، تصمیم‌گیری‌ها و شبکه‌های ارتباطی نظم بدهید و چگونه شادی را چاشنی کارتان کنید. بسیاری از افراد به محض شنیدن پیشنهاد مرتب‌سازی، فکر می‌کنند که حتماً شکست می‌خورند. شکایت آن‌ها این است: «من برای انجام دادن این کار وقت ندارم. سرم خیلی شلوغ است.» یا بعضی می‌گویند: «آن‌قدر مسئله برای تصمیم‌گیری دارم که حتی نمی‌توانم درباره‌ی مرتب‌سازی فکر کنم.» درحالی‌که برخی دیگر ادعا می‌کنند: «قبلا سعی‌ام را کرده‌ام. تمام مدارکم را مرتب کرده‌ام، ولی باز هم به هم ریخته است.» تنها تعداد کمی از افراد باور دارند که می‌توانند شادی را در فضای کار بیابند. بقیه پافشاری می‌کنند: من در تمام طول روز درگیر جلسات بی‌فایده هستم، مرتب‌سازی هیچ تغییری در این وضعیت ایجاد نمی‌کند. در ضمن مسائل زیادی از کنترل من خارج است. هیچ راهی برای خوشحالی در کار وجود ندارد. درحالی‌که حقیقت این است که آنچه نشاط را در فضای کار به وجود می‌آورد مرتب‌سازی صحیح است.  

قسمتی از کتاب لذت کار کردن:

ما به جای اینکه وقتمان را صرف عمیق شدن در کار کنیم و لذت حاصل از رسیدگی به یک کار مهم را تجربه کنیم، از کاری به‌ظاهر فوری به کار بعدی می‌پریم. این روند وقتِ بسیار کمی برای تفکر یا رشد ما باقی می‌گذارد. تحقیقات نشان می‌دهد نیمی از فعالیت‌های مدیران اجرایی کمتر از نه دقیقه طول می‌کشدکه باعث می‌شود آن‌ها وقت کافی برای تفکر عمیق نداشته باشند. سرکارگران کارخانه در یک شیفت هشت ساعته حدود ۵۸۳ فعالیت مختلف انجام می‌دهند. کارمندان معمولی به‌طور متوسط هر یک روز در میان فقط نیم ساعت بدون وقفه کار می‌کنند. اگر شما هم مثل اکثریت هستید، کارتان را به شکل خودکار پیش می‌برید و وظایف را براساس آنچه به نظر بیشترین فوریت را دارد می‌پذیرید و انجام می‌دهید نه براساس اهمیت بیشتر آن‌ها. بنابراین جای تعجب نیست که بیش از پنجاه درصد مردم دست‌کم در بعضی مواقع احساس سردرگمی می‌کنند که نتیجه‌ی آن اشتباه در کار، عصبانیت از کارفرمایان و کینه از همکاران است. از آنجا که ما تحت تأثیر تناقضات روان‌شناختی، تصور می‌کنیم که کارهای فوری‌تر مهم‌تر هم هستند، اغلب در اولویت‌بندی به اشتباه می‌افتیم. مسائل فوری و مهم را با هم اشتباه نگیرید. آن‌ها یکی نیستند. امور فوری اموری هستند که باید در یک زمان مشخص انجام شوند وگرنه دیگر نمی‌توان انجامشان داد؛ مثل: شام خوردن با یک مشتری در تنها روزی که او در شهر است، کمک به یک همکار تا به مهلت پایانی یک عملیات برسد یا شرکت در گردهمایی سالانه‌ی گروه. کارهای مهم متفاوت است. انجام دادن آن‌ها نتایج مثبت بزرگ و عمل نکردن به آن‌ها عواقب منفی بزرگی به همراه دارد. مثلاً می‌توان به پیشرفت فردی با مطالعه و تحصیلات، به‌روزرسانی یک محصول و توسعه‌ی یک رابطه‌ی خوب با همکاران اشاره کرد. بعضی از کارها، هم مهم‌اند و هم فوری، و بیشتر افراد آن‌ها را در اولویت قرار می‎دهند -از پر کردن برگه‌های مالیاتی و پاسخ به یک پیشنهاد شغلی تا برطرف کردن مشکلات با یک مشتری ناراضی. تعجبی ندارد که ما معمولاً و به‌درستی کارهای غیرضروری و غیرمهم، مثل چرخیدن بی‌هدف در شبکه‌های اجتماعی یا خرید آنلاین در ساعات کاری را از اولویت خارج می‌کنیم (حداقل بیشتر وقت‌ها). در مورد کارهایی که فوری اما کم‌اهمیت‌اند مثل شرکت در گردهمایی هفتگی شرکت یا پاسخ به تلفن یک همکار یا اموری که مهم‌اند اما فوری نیستند مثل برنامه‌ریزی درازمدت شغلی چطور؟ یک دقیقه به آن فکر کنید: امروز مایلید کدام کار را انجام دهید؟ احتمالاً کارهای فوری. اینکه چرا ما معمولاً کارهای فوری را در اولویت قرار می‌دهیم دلیلی دارد. انجام دادن کارهای مهم معمولاً دشوارتر است و باعث می‌شود تمایلی برای آغاز آن‌ها نداشته باشیم. بازده امور فوری سریع‌تر است و شروع آن‌ها را فریبنده‌تر و اتمامشان را خوشایندتر می‌کند. اگر می‌خواهید احساس خوبی داشته باشید -حداقل در کوتاه‌مدت- بررسی یک کار فوری منطقی است. البته در بلندمدت نوع کاری که انجام می‌دهید برای شغل و شرکت‌تان اهمیت چندانی ندارد.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.