جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
سینما-اقتباس: خانه دوشیزه پرگرین برای بچههای عجیب
فیلم خانه دوشیزه پرگرین برای بچههای عجیب، فانتزی ماجراجویانهای است محصول سال ۲۰۱۶ و به کارگردانی تیم برتون. در این فیلم، بازیگرانی همچون ایسا باترفیلد، اوا گرین، الیسون جنی و ساموئل ال.جکسون به نقش آفرینی پرداختهاند. اقتباس تیم برتون، کارگردان فانتزی ساز سینمای آمریکا از رمان رنسام ریگز، ۱۱۰ میلیون دلار خرج روی دست تهیه کنندگانش گذاشت اما در نهایت در گیشه ۲۹۶٫۴ میلیون دلار فروخت. فیلمی که کمپانی فاکس قرن بیستم توزیع کننده آن بود و ۱۲۷ دقیقه نیز زمانِ نمایشاش. جزیرهای اسرار آمیز، نوانخانهای متروک، مجموعهای از عکسهای عجیب و غریب، تمام اینها در بچههای عجیب و غریب خانم پرگرین انتظار شما را میکشند. رمان رنسام ریگز که منبع اقتباس این فیلم بوده، تجربهای فراموش نشدنی از رمانی است همراه با تصاویر عجیب و غریب. در آغاز داستان، ماجرایی غم انگیز باعث میشود تا جیکوب شانزده ساله راهی جزیرهای در آن سوی آبهای ولز شود. آنجا بقایای نوانخانهی بچههای عجیب و غریب خانم پرگرین را کشف میکند. جیکوب پس از تماشای اتاقها و راهروهای نوانخانه، به این نتیجه میرسد که شاید بچههای خانم پرگرین چیزی فراتر از بچههای عجیب و غریب بودهاند. شاید آنها خطرناک بودهاند، یا شاید آنها را بنا به مصلحت در چنین جزیرهی متروکی زندانی کرده بودند و شاید هم، هر چند باورش سخت است، هنوز هم زنده باشند. رنسام ریگز خالق دفتر یادداشت شرلوک هولمز و عکسهای سخنگو در قالب مجموعهای از تصاویر قدیمی است. او ساکن لس آنجلس است. این کتاب، اولین داستان بلند اوست.قسمتی از کتاب بچههای عجیب و غریب خانهی خانم پرگرین (منبع اقتباسی فیلم):
خیس و سرمازده در حالی که مثل احمقها نیشخند میزدم، دوان دوان به شهر برگشتم. هنوز چند کوچه با کافه فاصله داشتم که صدای عجیب و غریبی بلندتر از وزوز ژنراتورها شنیدم؛ کسی داشت صدایم میزد. بعد از صدا، پدرم را دیدم که در خیابان ایستاده بلوز پشمی خیسی داشت، نفسش مقابلش بخار کرده بود مثل اگزوز ماشین در یک صبح سرد. -جیکوب! دنبالت میگشتم! -گفتی تا وقت شام برگردم، بفرما اومدم! -شام رو ولش کن. با من بیا. پدرم هرگز شام را ترک نمیکرد. به احتمال زیاد مشکلی پیش آمده بود.. -چی شده؟ گفت: تو راه تعریف میکنم و مرا به سمت کافه برد. بعد با دقت براندازم کرد. غر زد : کاملا خیس شدی! محض رضای خدا، اون یکی کاپشنت رو هم گم کردی؟ -من... -چرا صورتت قرمزه؟ به نظر آفتاب سوخته میای. گندش بزند.تمام بعد از ظهر در ساحل، آن هم بدون کرم ضد آفتاب. گفتم: از دویدن داغ شدم. اگر چه پوست بازوهایم از سرما مور مور شده بود. چه خبره؟ کسی مُرده؟ چی شده؟ گفت: نه، نه، نه. خب یه جورایی. چند تا گوسفند!!!
در حال بارگزاری دیدگاه ها...