جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: بیشعوری
خطرناکترین عارضهای که بشر تاکنون به آن مبتلا شده، یا خطر ابتلا به آن او را تهدید میکند چیست؟ طاعون سیاه؟ آنفولانزای اسپانیایی؟ ابولا؟ کرونا؟ خاویر کرمنت معتقد است هیچکدام؛ فقط بیشعوری! او بیشعوری را بیماری اعتیاد به بیشعور بودن، یعنی سوءاستفاده از دیگران و پایمال کردن حق دیگران، به صورت کاملاً آگاهانه تعریف میکند و باور دارد که بیشعوری باید نه بهصورت یک نقص شخصیتی (آنگونه که تا حال میشناختهایم)، بلکه بهصورت بیماری اعتیاد تعریف شود. به این ترتیب، راه برای شناخت ویژگیهای این بیماریِ اعتیادگونه، همچون بیماران مبتلا به سوءمصرف الکل و مواد مخدر، باز و تلاش برای رهایی از آن هموار میشود. در این کتاب، خاویر کرمنت با زبان طنز به بیان نظریه خود میپردازد و محمود فرجامی، طنزپرداز ایرانی، آن را با کسب مجوز رسمی و پرداخت حقوق کامل نویسنده و ناشر اثر اصلی، به فارسی ترجمه و بازآفرینی کرده و نشر روزنه آن را به چاپ رسانده است. هر چقدر یک بیماری خطرناکتر و شایعتر باشد، شناخت و مقابله با آن ضروریتر است، اما بیشعوری مهلکترین عارضه کل تاریخ بشریت است که تاکنون راهکاری علمی برای مقابله با آن ارائه نشده است. بیشعوری حماقت نیست و بیشتر بیشعورها هم احمق نیستند؛ حتی از مردم عادی باهوشتر و بااستعدادترند. خودخواهی، وقاحت و تعرض آگاهانه به حقوق دیگران، که بنمایههای بیشعوری است، بیشتر از سوی کسانی اعمال میشود که از نظر هوش، معلومات، موقعیت اجتماعی و سیاسی و وضع مالی، اگر بهتر از عموم مردم نباشند، بدتر نیستند. واقعیت دردناک آن است که در طول تاریخ، مسببان بیشترین آسیبهایی که بشر متحمل شده است آدمهای بیشعور بودهاند، نه آدمهای نادان. جنایتکاران بزرگ تاریخ اکثراً آدمهایی باهوش و سختکوش بودهاند که حاصل ضرب استعدادهای شخصی متعدد مثبت آنها با خودخواهی، تعرض به حقوق دیگران و رذالتهای منفیشان، از آنها بیشعورهای بزرگ و ترسناکی ساخته که دنیایی را به آتش کشیدهاند.خاویر کرمنت
قسمتی از کتاب بیشعوری:
همانطور که میهنپرستی برای لاتها و آسمانجلها آخرین دستاویز است، مقدسمآبی هم آخرین دستاویز برای بیشعورهاست. بعضیها حتی معتقدند که بیشعور مقدسمآب عصاره بیشعوری است. خوشبختانه همۀ آدمهای مذهبی بیشعور نیستند و بسیارند آدمهایی که بر طبق آموزههای دینیشان کارهای خوب و مفید زیادی انجام میدهند؛ اما با وجود این، نباید از فجایعی که بیشعورهای مقدسمآب به اسم دین و مذهب انجام میدهند غافل شد. همانند هر چیز خوب دیگری، دین هم اگر به دست آدمهای نابکار بیفتد، به بیراهه خواهد رفت. این بیشعورها با دو مشخصه از بیشعورهای دیگر متمایز میشوند. نخست اینکه آنها میتوانند تقرب به خداوند و تبری از شیطان را دستاویزی برای رسیدن به نیات سوء و خواستههای غیر انسانیشان قرار دهند و هم از خدا و هم از شیطان برای ترور دشمنانشان مدد بگیرند؛ یعنی میتوانند. یکی از بیمارانم میگفت: «واقعاً آدم به کشیش ما حسودیاش میشود. هم خدا به کارش میآید هم شیطان. این همه امکانات برای یک آدم خیلی زیاد است. این عادلانه نیست.» دوم اینکه بیشعورهای مقدسمآب گمان میکنند وظیفه اخلاقی دارند تا افسردهحالی خودشان را به همه منتقل کنند. اکثر بیشعورها دوست ندارند که کسی سر از کارشان دربیاورد و به سِلک آنها درآید، اما بیشعورهای مقدسمآب در این زمینه استثنا محسوب میشوند. به عکس، آنها جد و جهد زیادی میکنند که همه آدمها را هممسلک خود کنند و برای این کار حتی خانه به خانه هم میروند!
در حال بارگزاری دیدگاه ها...