وقتی من بچه بودم
(داستانهای آلمانی،قرن 20م)
موجود
ناشر | محراب قلم |
---|---|
مولف | اریش کستنر |
مترجم | سپیده خلیلی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 256 |
شابک | 9786004132312 |
تاریخ ورود | 1397/03/27 |
نوبت چاپ | 3 |
سال چاپ | 1398 |
وزن (گرم) | 215 |
کد کالا | 65332 |
قیمت پشت جلد | 1,000,000﷼ |
قیمت برای شما
1,000,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
اثری است از اریش کستنر به ترجمهی سپیده خلیلی و چاپ انتشارات محراب قلم. این کتاب در کنار تصویری که از آلمان قرن نوزدهم ارائه میکند، شرحی از روزگار نویسنده در دوران کودکی و نوجوانی در اختیار میگذارد، کستنر خاطرات خود را با نوشتن از گذشتگان آغاز میکند و پس از آنکه بهطور خلاصه زندگی انسانهایی را که قبل از او زندگی میکردند توصیف کرد به خود میپردازد. رمان وقتی من بچه بودم به قلم پدر ادبیات کودک و نوجوان آلمان برای نوجوانان نگارش شده است.
بخشی از کتاب
خاطرات دوران کودکی چیز بخصوصی است. نمیدانم چرا چند خاطره از سه سالگیام به یاد میآوردم؛ ولی اصلا چیزی از چهار یا پنج سالگیام به یاد ندارم. چرا هنوز پزشک مسئول و پرستار دلسوز باغ کوچک کلینیک خصوصی را به یاد میآورم! جراحی کوچکی روی پایم انجام داده بودند. زخم باندپیچیشده، مثل آتش میسوخت. آن زمان من میتوانستم راه بروم، ولی مادرم من را بغل کرد و به خانه برد. من هق هق گریه میکردم. او دلداریام میداد. هنوز هم حس میکنم که چقدر سنگین بودم و دستهای او چقدر خسته شدند. درد و ترس، خوب در حافظهی آدم باقی میماند. چرا من آقای پاتیتس و آتلیهاش را به یاد میآورم؟ آتلیهی عکسهای پرترهی هنری که در خیابان بائتسنر بود. یک لباس دخترانهی ملوانی کوچک پوشیده بودم که یقهاش از پارچهی پیکه بود. یک جفت جوراب سیاه پوشیده بودم که پایم را میخاراند و یک جفت کفش بنددار. (امروز دختربچهها شلوار میپوشند. آن وقتها پسربچهها دامن میپوشیدند!)
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر