هنر رها سازی (نحوه رهاسازی گذشته،انتظار مشتاقانه برای آینده،و نهایتا حظ از آزادی عاطفی که سزاوارش )
(خودشازی،نجات)درباره کتاب
در کتاب "هنر رهاسازی" فرا میگیریم که چگونه تفکری ناوابسته را انتخاب کنیم و بتوانیم در روندهایی تعقلی، آن را در زندگی روزمره و تجربههای زیستهمان پیاده کنیم. این فراگیری نیز نوعی کسب مهارت است و نه چیزی دیگر. نویسنده و پژوهشگر ما، دیمن زهاری دیدس، در مقدمهی کوتاه کتابش تاکید میکند بیشتر ما آدمها با افکار و عواطفی منفی روبهرو میشویم که ریشه در فقدانها و یا در توقعات اشتباه و رویاهای مخدوشمان دارند. زهاری دیدس معتقد است زمانی که ما بتوانیم خود را از یاس و حسرت و خاطرات زجرآور رها کنیم، رهایی احساسی را تجربه خواهیم کرد که این حالت رهایی در تصمیمات و میزان خویشآگاهی ما بروز میکند.
اما پرسش اصلی اینجاست: "چگونه خود را به مرحلهی رهاسازی احساسی برسانیم؟"
به عبارتی این رهاسازی چگونه رخ خواهد داد. خود نویسنده_پژوهشگر ما میگوید هنر رهاسازی نه یک مباحثه پنداشتی که طرحی عملی جهت فائقآمدن بر موانعی ذهنی و عاطفی است که موجب ملال و آزار ما میشوند.
این کتابکار پایه و خودآموز است و روندی خودشمول دارد. مثل یک کارگاه آموزش فردی، مرحلهبهمرحله ما را پیش میبرد تا ذهنیت ناوابسته را تجربه و در خود پایدار کنیم. از مزایای تمرین و کسب مهارت ذهنیت ناوابسته میتواند این باشد که هدف خود را دنبال کنیم حتی زمانی که در تحققیافتنی بودن آن دچار تردید میشویم. این نگرش ما را از منت سرمایهگذاری خودمان بر خودمان و همچنین باور غلط هدررفتن سرمایهی مادی یا نمادینمان، برحذر میدارد.
از جمله مهارتهایی که در کتاب حاضر میآموزیم بالابردن عزتنفس است. چرا این موضوع مهم و ضروری است؟ نویسنده توضیح میدهد که چگونه عزتنفس ضعیف، باعث میشود روند عمل رهاسازی با مانع مواجه شود. تا زمانی که فضای ذهنی ما انباشته از اتهامزنی به خودمان باشد، مدام مورد نکوهش خود هستیم و خود را لایق شکست و بیمصرف میدانیم. این روحیه ما را مدام در بزنگاه اشتباهات و نومیدیها نگاه میدارد و مغاک گذشته هرآینه پیش روی ما گشوده است. ازاینرو چیزی به نام امکان فردا منتفی میشود و تجربهی حس رضایتمندی، دیریاب و دورازدست به نظر میرسد.
اما پرسش اصلی اینجاست: "چگونه خود را به مرحلهی رهاسازی احساسی برسانیم؟"
به عبارتی این رهاسازی چگونه رخ خواهد داد. خود نویسنده_پژوهشگر ما میگوید هنر رهاسازی نه یک مباحثه پنداشتی که طرحی عملی جهت فائقآمدن بر موانعی ذهنی و عاطفی است که موجب ملال و آزار ما میشوند.
این کتابکار پایه و خودآموز است و روندی خودشمول دارد. مثل یک کارگاه آموزش فردی، مرحلهبهمرحله ما را پیش میبرد تا ذهنیت ناوابسته را تجربه و در خود پایدار کنیم. از مزایای تمرین و کسب مهارت ذهنیت ناوابسته میتواند این باشد که هدف خود را دنبال کنیم حتی زمانی که در تحققیافتنی بودن آن دچار تردید میشویم. این نگرش ما را از منت سرمایهگذاری خودمان بر خودمان و همچنین باور غلط هدررفتن سرمایهی مادی یا نمادینمان، برحذر میدارد.
از جمله مهارتهایی که در کتاب حاضر میآموزیم بالابردن عزتنفس است. چرا این موضوع مهم و ضروری است؟ نویسنده توضیح میدهد که چگونه عزتنفس ضعیف، باعث میشود روند عمل رهاسازی با مانع مواجه شود. تا زمانی که فضای ذهنی ما انباشته از اتهامزنی به خودمان باشد، مدام مورد نکوهش خود هستیم و خود را لایق شکست و بیمصرف میدانیم. این روحیه ما را مدام در بزنگاه اشتباهات و نومیدیها نگاه میدارد و مغاک گذشته هرآینه پیش روی ما گشوده است. ازاینرو چیزی به نام امکان فردا منتفی میشود و تجربهی حس رضایتمندی، دیریاب و دورازدست به نظر میرسد.
بخشی از کتاب
بیشترِ ما آدمها با افکار و عواطف منفی روبهرو میشویم. برخی از این حالات، ریشه در خاطراتِ ناشی از فقدانهایی دارد که عمیقا احساس کردهایم. برخی دیگر نیز ریشه در یأسهای زجرآورِ ناشی از توقعات اشتباه و رؤیاهای مخدوشمان دارد. هرچند، بعضی دیگر، برآمده از خشم و رنجش و دلسردیِ ناشی از اضطرابها و بحرانهایی است که روزانه به ما حملهور میشود.
ما آدمها این افکار و عواطف منفی را در وجودمان نگه میداریم. و مادامی که چنین میکنیم، این حالات منفی بر رویکرد و سلامتی و روابطمان اثر میگذارد. این حالات منفی بهسان مانعی، سد راهمان میشود تا نتوانیم بهترین کاری را انجام دهیم که از دستمان برمیآید. افزونبر این، این حالات منفی به ما اجازه نمیدهد تا از وقتمان و منابع تمرکز حواسمان به نحو احسن استفاده کنیم.
این حالات منفی در نقش موانعی در زندگی ما ظاهر شده، چشماندازمان را مخدوش کرده، کارآمدیمان را مسدود کرده، و نهایتا در راستای کاهش کیفی زندگیمان عمل میکند.
بهمحض اینکه خودمان را از یأس و حسرت و خاطرات زجرآوری رها کنیم که بر وجودمان سنگینی میکند، بعد، رهاییِ احساسی را تجربه میکنیم. که این حالتِ رهایی در رفتارها و تصمیمات و میزان خویشآگاهیمان بروز میکند، و همچنین در روابطمان با عزیزان و دوستان و همسایهها و همکارانمان. ضمن اینکه این حالتِ رهایی در کیفیت کار ما و احساس رضایت ناشی از تکمیلِ وظایفمان نیز نمایان میشود.
بهمحض اینکه فضای ذهنی سرد و بیروح و شکستگرایمان را رها کنیم، بعد، چنین فضایی دیگر نمیتواند مانع پیشرفت ما شود. با رهاسازی چنین فضایی، آزاد میشویم تا بر امور مهمی متمرکز بشویم که بهواقع برایمان اهمیت دارد.
ما آدمها این افکار و عواطف منفی را در وجودمان نگه میداریم. و مادامی که چنین میکنیم، این حالات منفی بر رویکرد و سلامتی و روابطمان اثر میگذارد. این حالات منفی بهسان مانعی، سد راهمان میشود تا نتوانیم بهترین کاری را انجام دهیم که از دستمان برمیآید. افزونبر این، این حالات منفی به ما اجازه نمیدهد تا از وقتمان و منابع تمرکز حواسمان به نحو احسن استفاده کنیم.
این حالات منفی در نقش موانعی در زندگی ما ظاهر شده، چشماندازمان را مخدوش کرده، کارآمدیمان را مسدود کرده، و نهایتا در راستای کاهش کیفی زندگیمان عمل میکند.
بهمحض اینکه خودمان را از یأس و حسرت و خاطرات زجرآوری رها کنیم که بر وجودمان سنگینی میکند، بعد، رهاییِ احساسی را تجربه میکنیم. که این حالتِ رهایی در رفتارها و تصمیمات و میزان خویشآگاهیمان بروز میکند، و همچنین در روابطمان با عزیزان و دوستان و همسایهها و همکارانمان. ضمن اینکه این حالتِ رهایی در کیفیت کار ما و احساس رضایت ناشی از تکمیلِ وظایفمان نیز نمایان میشود.
بهمحض اینکه فضای ذهنی سرد و بیروح و شکستگرایمان را رها کنیم، بعد، چنین فضایی دیگر نمیتواند مانع پیشرفت ما شود. با رهاسازی چنین فضایی، آزاد میشویم تا بر امور مهمی متمرکز بشویم که بهواقع برایمان اهمیت دارد.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر