من مضطرب (با دلشوره و نگرانی های روزمره مان چه کنیم؟)،(کتاب های زندگی بهتر)
(جنبه های روانشناسی،راه و رسم زندگی،کنترل فشار روانی،اضطراب)
موجود
ناشر | شمعدونی |
---|---|
مولف | استفانی برتولون |
مترجم | مائده هروی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 216 |
شابک | 9786229600283 |
تاریخ ورود | 1399/02/06 |
نوبت چاپ | 10 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 181 |
کد کالا | 89477 |
قیمت پشت جلد | 1,620,000﷼ |
قیمت برای شما
1,620,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
چرا گاهیاوقات احساس میکنیم که بیدلیل دچار دلشوره و نگرانی هستیم؟ چطور میتوانیم آن را کاهش دهیم؟ این همه استرس و دلواپسی، چه تاثیری بر زندگی روزمره ما میگذارد؟ این اضطرابها با روابط شخصی، عاطفی و اجتماعی ما چه میکند؟ منشا نگرانی و اضطراب ما چیست؟
ما بیستوچهار ساعت شبانهروز در معرض رسانهها و اخبار هستیم و هیچ راه گریزی نیز در برابر آنها نداریم. از سوی دیگر بسیاری از کارهای خود را از طریق اینترنت انجام میدهیم. بنابراین چنین تصور میشود که بهطور کامل بر زندگی خود مسلط هستیم و کنترل تمام و کمال زمان و مکان را در اختیار داریم. اما واقعیت این است که انسانها برحسب نوع مواجههشان با فناوری، گاهی برده و گاهی وابسته آن میشوند. در نتیجه نمیتوانند تعادل کاملی میان باورها، احساسات و محیط اجتماعی خویش پدید بیاورند و همین موضوع به اضطراب و نگرانیهای روزمره آنها دامن میزند. این کتاب در پی بیان جنبههای منفی فناوری نیست، بلکه میخواهد با راهکارهای خود نشان دهد که چگونه میتوان در زندگی تعادل به وجود آورد. چگونه میتوان از اینترنت، تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره استفاده کرد و درعینحال دچار مشکلات کمتری شد. کتاب «من مضطرب» بدین موضوع میپردازد که چه رفتارهایی منشا تولید اضطراب هستند و آنها را تشدید میکنند. در پایان این کتاب، راهکارهایی برای زندگی بهتر در دنیایی پر از اضطراب و استرس ارائه میدهد و بخش پایانی کتاب پیشنهادهایی میدهد که باعث بهبود کیفیت زندگی ما میشود. در نهایت میتوانیم با آرامش بیشتر و ناراحتی کمتری زندگی کنیم.
ما بیستوچهار ساعت شبانهروز در معرض رسانهها و اخبار هستیم و هیچ راه گریزی نیز در برابر آنها نداریم. از سوی دیگر بسیاری از کارهای خود را از طریق اینترنت انجام میدهیم. بنابراین چنین تصور میشود که بهطور کامل بر زندگی خود مسلط هستیم و کنترل تمام و کمال زمان و مکان را در اختیار داریم. اما واقعیت این است که انسانها برحسب نوع مواجههشان با فناوری، گاهی برده و گاهی وابسته آن میشوند. در نتیجه نمیتوانند تعادل کاملی میان باورها، احساسات و محیط اجتماعی خویش پدید بیاورند و همین موضوع به اضطراب و نگرانیهای روزمره آنها دامن میزند. این کتاب در پی بیان جنبههای منفی فناوری نیست، بلکه میخواهد با راهکارهای خود نشان دهد که چگونه میتوان در زندگی تعادل به وجود آورد. چگونه میتوان از اینترنت، تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره استفاده کرد و درعینحال دچار مشکلات کمتری شد. کتاب «من مضطرب» بدین موضوع میپردازد که چه رفتارهایی منشا تولید اضطراب هستند و آنها را تشدید میکنند. در پایان این کتاب، راهکارهایی برای زندگی بهتر در دنیایی پر از اضطراب و استرس ارائه میدهد و بخش پایانی کتاب پیشنهادهایی میدهد که باعث بهبود کیفیت زندگی ما میشود. در نهایت میتوانیم با آرامش بیشتر و ناراحتی کمتری زندگی کنیم.
بخشی از کتاب
اگر برای رهایی از احساسات نامطلوبی چون تنهایی و طردشدگی (که در گذشته یا تجربههای قبلیمان حس کردهایم)، دستبهدامن شبکههای اجتماعی شویم، برخلاف تصورمان نهتنها نمیتوانیم بر احساس رنجش غلبه کنیم بلکه در واقع در خفا نیز آن را تشدید میکنیم.
در جامعهای بحرانزده، همه ما دوست داریم خوشبخت زندگی کنیم. اما مشکل ازآ نجا شروع میشود که هر یک از ما بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، محیطی و دنیوی، فقط به دنبال خو شبختی خودمان هستیم.
در شبکههای اجتماعی حتی اگر پیامهای کاملا خصوصی هم برای یکدیگر بفرستیم باز هم به آن صمیمیت لازم بین دو فرد نخواهیم رسید.
شبکههای اجتماعی حس مقایسه را در ما زنده میکنند، در واقع بهطور ضمنی و پنهان روی رفتار دیگری متمرکز میشویم. معمولا تصویر دیگری در ذهن ما ارزش بیشتری پیدا میکند و در نتیجه قضاوت نادرستی از خود یا حتی دیگران خواهیم داشت. در واقع، هنجارهای اجتماعی در دنیای مجازی، ابعاد روانی بهدنبال دارد که میتواند به روابط اجتماعی واقعی ما صدمه بزند و در برخی موارد حتی منجر به انزوا و گوشهگیری اجتماعی شود.
امروز دیگر جایی برای قضاوقدر باقی نمیگذاریم. گویا نوعی ارتباط علت و معلولی برای همهچیز وجود دارد. رسانهسازی روانشناسی، پویایی آن را بیشتر میکند. یعنی باید در پی یافتن علت هر چیزی باشیم : چرا مرد یا زن زندگیام را ملاقات نمیکنم؟ چرا به این پست و مقام دست نیافتم؟ چرا تصادف کردم؟ چرا سرطان دارم؟ چرا نمیتوانم بچهدار شوم؟
انسان مدرن با جریانی متناقض روبهروست: او برای دیرتر مردن دست به هر کاری میزند (با فرض اینکه روز به روز پیرتر میشود) اما از طرف دیگر، به راههای جوانسازی روی میآورد که منکر پیری شود.
در جامعهای بحرانزده، همه ما دوست داریم خوشبخت زندگی کنیم. اما مشکل ازآ نجا شروع میشود که هر یک از ما بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، محیطی و دنیوی، فقط به دنبال خو شبختی خودمان هستیم.
در شبکههای اجتماعی حتی اگر پیامهای کاملا خصوصی هم برای یکدیگر بفرستیم باز هم به آن صمیمیت لازم بین دو فرد نخواهیم رسید.
شبکههای اجتماعی حس مقایسه را در ما زنده میکنند، در واقع بهطور ضمنی و پنهان روی رفتار دیگری متمرکز میشویم. معمولا تصویر دیگری در ذهن ما ارزش بیشتری پیدا میکند و در نتیجه قضاوت نادرستی از خود یا حتی دیگران خواهیم داشت. در واقع، هنجارهای اجتماعی در دنیای مجازی، ابعاد روانی بهدنبال دارد که میتواند به روابط اجتماعی واقعی ما صدمه بزند و در برخی موارد حتی منجر به انزوا و گوشهگیری اجتماعی شود.
امروز دیگر جایی برای قضاوقدر باقی نمیگذاریم. گویا نوعی ارتباط علت و معلولی برای همهچیز وجود دارد. رسانهسازی روانشناسی، پویایی آن را بیشتر میکند. یعنی باید در پی یافتن علت هر چیزی باشیم : چرا مرد یا زن زندگیام را ملاقات نمیکنم؟ چرا به این پست و مقام دست نیافتم؟ چرا تصادف کردم؟ چرا سرطان دارم؟ چرا نمیتوانم بچهدار شوم؟
انسان مدرن با جریانی متناقض روبهروست: او برای دیرتر مردن دست به هر کاری میزند (با فرض اینکه روز به روز پیرتر میشود) اما از طرف دیگر، به راههای جوانسازی روی میآورد که منکر پیری شود.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر