لینکلن در باردو
(داستان های آمریکایی،قرن21م،برنده ی جایزه من بوکر2017)
موجود
ناشر | مجید |
---|---|
مولف | جورج ساندرز |
مترجم | مینا بیگی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 336 |
شابک | 9789644531231 |
تاریخ ورود | 1397/12/06 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1398 |
وزن (گرم) | 378 |
کد کالا | 75018 |
قیمت پشت جلد | 1,150,000﷼ |
قیمت برای شما
1,150,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
ساندرز رماننویس و مقالهنویس آمریکایی است که با نگارش رمان پیش رو موفق به دریافت جایزه ادبی “من بوکر” 2017 شده است. رمان حاضر با سبک و محتوایی خاص دربارهی رئیس جمهور اسبق آمریکا است که پساز درگذشت پسرش به آرامگاه او میرود و به مرگ فرزندش فکر میکند و خواننده را با صداهای متعدد به سفری به باردو (فضایی بین مرگ و زندگی) میبرد.
نویسنده قصهی خویش را با آوای ارواح، روایت راویان تاریخی و نزدیکان لینکلن شکل داده است.
لینکلن، شانزدهمین رییس جمهور آمریکا در نخستین شامگاه درگذشت پسر دُردانهی یازدهسالهاش بر اثر تیفوس، بر سر مزار او حاضر میشود، به مرگ میاندیشد و مویه میکند. داستان در عالم «باردو» رخ میدهد، باردو واژهای بودایی است به معنای برزخ. جاییکه ارواح اسیر در آن، نه میدانند و نه میپذیرند که مردهاند و چشمبهراه بهبودی خویشند و خویشان خویش، و هر دو بیحاصل است.
دربارهی نویسنده
جورج ساندرز، متولد ۲ دسامبر ۱۹۵۸ در آمریکاست. او علاوه بر نویسنده، استاد دانشگاه نیز هست. درونمایهی اغلب آثار او پوچی مصرفگرایی و نقش رسانههای جمعی در زندگی معاصر است.
نویسنده قصهی خویش را با آوای ارواح، روایت راویان تاریخی و نزدیکان لینکلن شکل داده است.
لینکلن، شانزدهمین رییس جمهور آمریکا در نخستین شامگاه درگذشت پسر دُردانهی یازدهسالهاش بر اثر تیفوس، بر سر مزار او حاضر میشود، به مرگ میاندیشد و مویه میکند. داستان در عالم «باردو» رخ میدهد، باردو واژهای بودایی است به معنای برزخ. جاییکه ارواح اسیر در آن، نه میدانند و نه میپذیرند که مردهاند و چشمبهراه بهبودی خویشند و خویشان خویش، و هر دو بیحاصل است.
دربارهی نویسنده
جورج ساندرز، متولد ۲ دسامبر ۱۹۵۸ در آمریکاست. او علاوه بر نویسنده، استاد دانشگاه نیز هست. درونمایهی اغلب آثار او پوچی مصرفگرایی و نقش رسانههای جمعی در زندگی معاصر است.
بخشی از کتاب
من قتل، دزدی، سوءاستفاده و کلاهبرداری نکردم. مرد زناکاری نبودم و همیشه سعی میکردم سخاوتمند باشم. فقط به خدا ایمان داشتم و همیشه تلاش میکردم در حد توانایی خود بهترین باشم و آنگونه که او میخواهد زندگی کنم.
اما اکنون دوزخی هستم. آیا به دلیل شک (گاهوبیگاه) من است؟ آیا به این دلیل است که گاهی هوسرانی کردم؟ آیا به خاطر تکبرم در زمان هوسرانی است؟ آیا به خاطر حجب و حیای من برای نرفتن به دنبال هواوهوس است؟ آیا به این دلیل است که زندگی خود را صرف امور ظاهری کردم؟ آیا به این دلیل است که در وظایف خانوادگی سهل انگاری کردم؟ آن هم شاید به شکل سهوی که اکنون به یاد نمیآورم. آیا به دلیل غرور (مطلق) من به خاطر این عقیده است که در آن مکان به طور موقتی در ذهن و جسم زندگی خواهم کرد و این که اینجا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یا گناهی بوده که خارج از قوهی درک من بوده است و حتی الان هم از آن آگاه نیستم و آمادهی ارتکاب دوبارهی آن هستم؟
نمیدانم.
اما اکنون دوزخی هستم. آیا به دلیل شک (گاهوبیگاه) من است؟ آیا به این دلیل است که گاهی هوسرانی کردم؟ آیا به خاطر تکبرم در زمان هوسرانی است؟ آیا به خاطر حجب و حیای من برای نرفتن به دنبال هواوهوس است؟ آیا به این دلیل است که زندگی خود را صرف امور ظاهری کردم؟ آیا به این دلیل است که در وظایف خانوادگی سهل انگاری کردم؟ آن هم شاید به شکل سهوی که اکنون به یاد نمیآورم. آیا به دلیل غرور (مطلق) من به خاطر این عقیده است که در آن مکان به طور موقتی در ذهن و جسم زندگی خواهم کرد و این که اینجا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یا گناهی بوده که خارج از قوهی درک من بوده است و حتی الان هم از آن آگاه نیستم و آمادهی ارتکاب دوبارهی آن هستم؟
نمیدانم.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر