شهروند افتخاری
(نمایشنامه ی انگلیسی،قرن 20م)
موجود
ناشر | قطره |
---|---|
مولف | برایان فریل |
مترجم | یدالله آقاعباسی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 108 |
شابک | 9786223080760 |
تاریخ ورود | 1402/03/06 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 110 |
کد کالا | 122595 |
قیمت پشت جلد | 800,000﷼ |
قیمت برای شما
800,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
شهروندِ افتخاری را برایان فریل، نمایشنامهنویسِ برجستهی ایرلندی، در سالِ 1973 نوشت، در میانهی گیرودارِ سیسالهی ملّی- نژادی در ایرلندِ شمالی، و براساسِ وقایعِ یکشنبهی خونینِ باگساید، محلهای کاتولیکنشین و جمهوریخواه، دیواربهدیوارِ شهرِ پروتستاننشین و سلطنتطلبِ دِری. در این روز، سربازانِ بریتانیایی 26 تن از راهپیمایانِ بیسلاحِ ایرلندی را به رگبار بستند؛ چهارده نفر کشته شدند. اکنون و گذشته، آغاز و پایان در این اثر به هم میآمیزند: اکنون و در آغاز، پیکرِ سه شهروندِ کشتهشده را میبینیم و تفتیشی قضایی را که در جریان است و تا آخرِ اثر بهتناوب ادامه مییابد و به سرانجام میرسد؛ و سپس گذشته را داریم که بدنهی اصلیِ اثر را تشکیل میدهد. سه تن از راهپیمایانْ ناخواسته به ساختمانِ شهرداری پناه میبرند و سر از اتاقِ شهردار درمیآورند: مایکل، جوانِ پرشروشورِ تحصیلکرده و بیکاری که به اعتراضِ مسالمتآمیز و قانونی باور دارد؛ لیلی، زنِ میانهسالی، مادرِ یازده فرزند، که در راهپیمایان بُر خورده است؛ و اسکینِر، جوانِ آسمانجُلی که لودگی سلاحش است، ولی زیرِ سطحِ لودگیاش خِرَدی فطری نهفته است. در جریانِ روایت، شخصیتهای گوناگونی پدیدار میشوند که هریک را میتوان نمایندهی دیدگاهی دانست: کشیش، نمایندهی دیدگاهِ چپستیز و ملّیگرایانهی قشرِ مذهبی؛ سربازانِ بیفکر و بددهن؛ قاضی، حافظِ منافعِ بیگانگانِ چیره بر میهن؛ دکتر دادز، جامعهشناسِ آمریکایی، که برخی از درخشانترین مونولوگهای داستان از زبانِ اوست؛ و حتّی آوازهخوانی که جا به جا در طیِ روایت تصنیفهای میهنپرستانهای را دَم میگیرد؛ و دیگر و دیگران. همه و همهی اینها روایتِ درخشان و همدلانهی برایان فریل را از حقطلبی و بیگناهی تشکیل میدهند.
بخشی از کتاب
در تمام جهان، شکاف بین غنی و فقیر رو به گسترشه. برای اینکه تصویر روشنی به دست داده باشم، اجازه بدین دو تا آمار ارائه کنم. در آمریکای لاتین، یک درصد از جمعیت مالک هفتادودو درصد از زمیناست و اکثریتِ کارگرای کشاورزی بهجای مزد کالا میگیرن. در کشور خود من، با «وفور ثروت»، که غنیترین کشور در کل تاریخ جهانه، بیست درصد از مردم درنهایت فقر زندگی میکنن.
پس پرسش اینه: آینده چه خواهد بود؟ راهحلایی که اقتصاددانا و سیاستمدارا از خودشون درمیآرن چیان؟ پاسخ اینه که به تعداد نظریهپردازا راهحل وجود داره، از نظریهای که میگه فقرا مسئول شرایط خودشونن و باید، با همون مختصری که دارن، خودشونو بالا بکشن، تا نظریهای که میگه تمام نظاماقتصاد آزاد باید از نو بازسازی بشه و همه سهم یکسانی از این کیک داشته باشن، چه در پختش سهیم بوده باشن چه نه. تا وقتی که این اختلافنظرها برطرف نشن، کسی کار مهمی برای نَدارا نخواهد کرد. آرایش نیروهای جهانی تأثیری بر زندگی اونا نخواهد داشت. تغییر حکومتا وضع اونا رو عوض نخواهد کرد. زندگی اونا بههمونترتیب ادامه خواهد یافت. تعدادشون بیشتر میشه. روزبهروز با نظام مسلط بیگانهتر میشن و در موقعیت ناامنتری قرار میگیرن. اونا، درواقع، هیچ آیندهای ندارن. فقط امروزو دارن و اگه نتونن خودشونو با امروز هماهنگ کنن، تنها سرنوشت محتومشون مرگه.
پس پرسش اینه: آینده چه خواهد بود؟ راهحلایی که اقتصاددانا و سیاستمدارا از خودشون درمیآرن چیان؟ پاسخ اینه که به تعداد نظریهپردازا راهحل وجود داره، از نظریهای که میگه فقرا مسئول شرایط خودشونن و باید، با همون مختصری که دارن، خودشونو بالا بکشن، تا نظریهای که میگه تمام نظاماقتصاد آزاد باید از نو بازسازی بشه و همه سهم یکسانی از این کیک داشته باشن، چه در پختش سهیم بوده باشن چه نه. تا وقتی که این اختلافنظرها برطرف نشن، کسی کار مهمی برای نَدارا نخواهد کرد. آرایش نیروهای جهانی تأثیری بر زندگی اونا نخواهد داشت. تغییر حکومتا وضع اونا رو عوض نخواهد کرد. زندگی اونا بههمونترتیب ادامه خواهد یافت. تعدادشون بیشتر میشه. روزبهروز با نظام مسلط بیگانهتر میشن و در موقعیت ناامنتری قرار میگیرن. اونا، درواقع، هیچ آیندهای ندارن. فقط امروزو دارن و اگه نتونن خودشونو با امروز هماهنگ کنن، تنها سرنوشت محتومشون مرگه.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر