شهامت بخشش (زندگی مثبت)
(گذشت)
موجود
ناشر | ابوعطا |
---|---|
مولف | ادوارد هالوول |
مترجم | مهسار مشتاق |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 224 |
شابک | 9789641700906 |
تاریخ ورود | 1393/07/08 |
نوبت چاپ | 2 |
سال چاپ | 1392 |
وزن (گرم) | 255 |
کد کالا | 40280 |
قیمت پشت جلد | 1,700,000﷼ |
قیمت برای شما
1,700,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
دکتر ادوارد هاوول روانپزشک و متخصص ADHD است. او فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد و دانشکدهی پزشکی تولین است و به مدت 21 سال عضو هیأت علمی دانشکده پزشکی هاروارد بود. او بنیانگذار مراکز ADHD هالوول در مترووست بوستون، شهر نیویورک، سانفرانسیسکو، پالو آلتو و سیاتل است.
برای بخشش به چه چیز نیاز است؟ آیا باید منتظر معجزه باشیم؟ فکر میکنید برای این کار به مهارتها و تواناییهای خاصی نیاز دارید؟ یا شاید فکر میکنید در برخی شرایط، بخشش غیرممکن است؟ آیا بخشش، ایدهای عجیب است که فقط افراد احساساتی به آن معتقدند؟
بخشش، راهحلی است که به ندرت، آن را بهکار میبریم. به همین خاطر عذاب میکشیم. همهی ما در زندگی با اتفاقات مختلفی روبهرو شدهایم. یک بحث و کشمکش ساده باعث کینه و لجبازی میشود؛ لجبازی و کینهای که آتش دشمنی را شعلهور میکند و در نهایت به جدایی منجر میشود. پدر و مادرها علاوه بر اموال و داراییشان، کینه و خشمی را به فرزندان خود میبخشند که خود، از پدر و مادرشان به ارث بردهاند. دوستیها به خاطر یک جروبحث ساده تمام میشود و معاملات تجاری به پایان میرسد. یک قتل، قتلهای دیگر را به دنبال دارد که در نهایت به جنگ منتهی میشود. چرا؟ راهحلی برای این مشکل نیست؟ چرا از این راهحل استفاده نمیکنیم؟ آیا بخشش بهتر از کینهتوزیهای خانوادگی، ورشکستگی، قتلهای زنجیرهای و جنگ نیست؟
برای رهایی از احساسات منفی، باید هنر بخشیدن را بیاموزیم. اگر بتوانیم به جای مقصر شمردن دیگران و محکوم کردن یکدیگر، به دنبال راهحلی منطقی باشیم، باید به ندای قلبمان گوش دهیم و خود را از چنگال خشم و تعصب کورکورانه رها سازیم. آن زمان قادر خواهیم بود تا شهامت بخشش را در وجودمان نهادینه سازیم.
دکتر ادوارد هالوول در کتاب شهامت بخشش با درایت و آگاهی بینظیر و قلمی شیوا به شما میگوید: بخشش نشانهی ضعف نیست بلکه مظهر قدرت است. او در این کتاب با دلایل مختلف به شما نشان میدهد چرا و چگونه باید دیگران را ببخشید زیرا بخشش، سلامت و شجاعت فرد را نشان میدهد و از او انسانی آزاده میسازد. همه به بخشایش نیاز دارند: پدر و مادر، زن و شوهر، همسایه، دوست، مردی که امروز صبح با ماشینش جلوی شما پیچید و حتی قاتل تنها فرزند شما. در این کتاب، او نهتنها توضیح میدهد که چرا بخشش یکی از بهترین چیزهایی است که میتوانید برای التیام زخمهای جسمی و روحی خود از آن استفاده کنید بلکه یک برنامهی عملی چهاربخشی برای دستیابی به آن ارائه میدهد. همچنین داستانهایی واقعی از قدرت بخشش در زندگی افراد بیان میکند.
برای بخشش به چه چیز نیاز است؟ آیا باید منتظر معجزه باشیم؟ فکر میکنید برای این کار به مهارتها و تواناییهای خاصی نیاز دارید؟ یا شاید فکر میکنید در برخی شرایط، بخشش غیرممکن است؟ آیا بخشش، ایدهای عجیب است که فقط افراد احساساتی به آن معتقدند؟
بخشش، راهحلی است که به ندرت، آن را بهکار میبریم. به همین خاطر عذاب میکشیم. همهی ما در زندگی با اتفاقات مختلفی روبهرو شدهایم. یک بحث و کشمکش ساده باعث کینه و لجبازی میشود؛ لجبازی و کینهای که آتش دشمنی را شعلهور میکند و در نهایت به جدایی منجر میشود. پدر و مادرها علاوه بر اموال و داراییشان، کینه و خشمی را به فرزندان خود میبخشند که خود، از پدر و مادرشان به ارث بردهاند. دوستیها به خاطر یک جروبحث ساده تمام میشود و معاملات تجاری به پایان میرسد. یک قتل، قتلهای دیگر را به دنبال دارد که در نهایت به جنگ منتهی میشود. چرا؟ راهحلی برای این مشکل نیست؟ چرا از این راهحل استفاده نمیکنیم؟ آیا بخشش بهتر از کینهتوزیهای خانوادگی، ورشکستگی، قتلهای زنجیرهای و جنگ نیست؟
برای رهایی از احساسات منفی، باید هنر بخشیدن را بیاموزیم. اگر بتوانیم به جای مقصر شمردن دیگران و محکوم کردن یکدیگر، به دنبال راهحلی منطقی باشیم، باید به ندای قلبمان گوش دهیم و خود را از چنگال خشم و تعصب کورکورانه رها سازیم. آن زمان قادر خواهیم بود تا شهامت بخشش را در وجودمان نهادینه سازیم.
دکتر ادوارد هالوول در کتاب شهامت بخشش با درایت و آگاهی بینظیر و قلمی شیوا به شما میگوید: بخشش نشانهی ضعف نیست بلکه مظهر قدرت است. او در این کتاب با دلایل مختلف به شما نشان میدهد چرا و چگونه باید دیگران را ببخشید زیرا بخشش، سلامت و شجاعت فرد را نشان میدهد و از او انسانی آزاده میسازد. همه به بخشایش نیاز دارند: پدر و مادر، زن و شوهر، همسایه، دوست، مردی که امروز صبح با ماشینش جلوی شما پیچید و حتی قاتل تنها فرزند شما. در این کتاب، او نهتنها توضیح میدهد که چرا بخشش یکی از بهترین چیزهایی است که میتوانید برای التیام زخمهای جسمی و روحی خود از آن استفاده کنید بلکه یک برنامهی عملی چهاربخشی برای دستیابی به آن ارائه میدهد. همچنین داستانهایی واقعی از قدرت بخشش در زندگی افراد بیان میکند.
بخشی از کتاب
بخشش همیشه با عبارات تلخی آغاز میشود؛ جملاتی همچون: «هنگامیکه این کار را کردی، قسم خوردم که هرگز تو را نبخشم.»
«هنگامیکه پدر را پیش از مرگش، مجبور کردی که همهی داراییاش را به نام تو کند، میدانستی که چه کار زشتی انجام میدهی. هرگز این کار تو را فراموش نمیکنم.»
«پس از آن همه لطفی که در حقت کردم، چند نفر را دور خودت جمع و آنان را به مخالفت با من تشویق کردی. تو انسان پستی هستی و من هرگز تو را نمیبخشم.»
«تو آن زمان میتوانستی به من کمک کنی اما این کار را نکردی. تو خودت را کنار کشیدی. حالا که به پست و مقامی رسیدهام، میخواهی دوستم باشی؟ شوخی میکنی. من از تو و فرصتطلبیهایت متنفرم.»
«بههیچ عنوان نمیتوانم تو را ببخشم. من زمانی دوستت داشتم اما حالا از تو متنفرم.»
بخشش با خشم، نداشتن اعتماد و دستپاچگی شروع میشود. حتی میتوانید علاقه و اشتیاق به انتقام را هم در آن حس کنید. هنگام بخشش، این تفکر غالب است که عمل و رفتار فرد هرگز قابل چشمپوشی نیست. بخشش ممکن است در زمانها و مکانهای مختلفی اتفاق بیفتد؛ در دفتر یک وکیل، در مراسم تدفین، کنار خیابان، رستوران، هنگام ماهیگیری، در بستر بیماری، صبح زود، نیمهشب و یا در طول یک روز آفتابی...
«هنگامیکه پدر را پیش از مرگش، مجبور کردی که همهی داراییاش را به نام تو کند، میدانستی که چه کار زشتی انجام میدهی. هرگز این کار تو را فراموش نمیکنم.»
«پس از آن همه لطفی که در حقت کردم، چند نفر را دور خودت جمع و آنان را به مخالفت با من تشویق کردی. تو انسان پستی هستی و من هرگز تو را نمیبخشم.»
«تو آن زمان میتوانستی به من کمک کنی اما این کار را نکردی. تو خودت را کنار کشیدی. حالا که به پست و مقامی رسیدهام، میخواهی دوستم باشی؟ شوخی میکنی. من از تو و فرصتطلبیهایت متنفرم.»
«بههیچ عنوان نمیتوانم تو را ببخشم. من زمانی دوستت داشتم اما حالا از تو متنفرم.»
بخشش با خشم، نداشتن اعتماد و دستپاچگی شروع میشود. حتی میتوانید علاقه و اشتیاق به انتقام را هم در آن حس کنید. هنگام بخشش، این تفکر غالب است که عمل و رفتار فرد هرگز قابل چشمپوشی نیست. بخشش ممکن است در زمانها و مکانهای مختلفی اتفاق بیفتد؛ در دفتر یک وکیل، در مراسم تدفین، کنار خیابان، رستوران، هنگام ماهیگیری، در بستر بیماری، صبح زود، نیمهشب و یا در طول یک روز آفتابی...
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر