شب بی پایان
(داستان های پلیسی انگلیسی قرن 20م)
موجود
ناشر | هرمس |
---|---|
مولف | آگاتا کریستی |
مترجم | مجتبی عبدالله نژاد |
قطع | پالتوئی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 278 |
شابک | 9789647100489 |
تاریخ ورود | 1395/01/31 |
نوبت چاپ | 8 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 207 |
کد کالا | 48705 |
قیمت پشت جلد | 1,480,000﷼ |
قیمت برای شما
1,480,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
شب بیپایان نوشتهی آگاتا کریستی اولینبار در سال ۱۹۶۷ منتشر شد.
داستان این کتاب در مورد مایکل روجرز است که راننده تاکسی است و از عمارتی قدیمی متعلق به دورهی ویکتوریا به نام تاورز که به مزایده گذاشته شده، دیدن میکند. چیزی که برای او جالب است و مجذوبش شده، نه خود عمارت که زمینهای اطراف آن است که «کولیآباد» نام دارد و بین مردم شایع است که کولیها آن را نفرین کردهاند.
مایکل بیاعتنا به این هشدارها آرزو میکند که کاش عمارت تاورز متعلق به او بود. او عاقبت با دختر زیبایی به اسم الی گودمن آشنا میشود که وارث ثروت هنگفتی شده و مثل خود مایکل به «کولیآباد» علاقه نشان میدهد. مایکل و الی خیلی زود عاشق هم میشوند و ازدواج میکنند، مدت کوتاهی بعد از آن، «کولیآباد» را میخرند و معمار برجستهای به اسم سانتونیکس را استخدام میکنند تا در کولیآباد برای آنها عمارتی رؤیایی بسازد اما با تحریک و حسادت بقیه و وقوع اتفاقاتی که در ظاهر نتیجهی نفرینی است که پشت سر «کولیآباد» وجود دارد، این زندگی رؤیایی عاقبت شومی پیدا میکند.
داستان این کتاب در مورد مایکل روجرز است که راننده تاکسی است و از عمارتی قدیمی متعلق به دورهی ویکتوریا به نام تاورز که به مزایده گذاشته شده، دیدن میکند. چیزی که برای او جالب است و مجذوبش شده، نه خود عمارت که زمینهای اطراف آن است که «کولیآباد» نام دارد و بین مردم شایع است که کولیها آن را نفرین کردهاند.
مایکل بیاعتنا به این هشدارها آرزو میکند که کاش عمارت تاورز متعلق به او بود. او عاقبت با دختر زیبایی به اسم الی گودمن آشنا میشود که وارث ثروت هنگفتی شده و مثل خود مایکل به «کولیآباد» علاقه نشان میدهد. مایکل و الی خیلی زود عاشق هم میشوند و ازدواج میکنند، مدت کوتاهی بعد از آن، «کولیآباد» را میخرند و معمار برجستهای به اسم سانتونیکس را استخدام میکنند تا در کولیآباد برای آنها عمارتی رؤیایی بسازد اما با تحریک و حسادت بقیه و وقوع اتفاقاتی که در ظاهر نتیجهی نفرینی است که پشت سر «کولیآباد» وجود دارد، این زندگی رؤیایی عاقبت شومی پیدا میکند.
بخشی از کتاب
آغاز من در انجام من است. عبارتی است که بارها از زبان مردم شنیدهام. درست هم به نظر میرسد. ولی راستی به چه معناست؟
آیا نقطه بخصوصی هست که بتوان برآن انگشت گذاشت و گفت: «ماجرا همه از این روز آغاز شد، از این لحظه بخصوص و در این جای بخصوص و با این حادثه بخصوص...؟»
ماجرای من شاید از آنجا آغاز شد که چشمم به آگهی فروش افتاد که بر دیوار فروشگاه «جورج اَند دراگون» نصب بود و خبر از فروش مزایدهای ملک قیمتی و ارزشمند «بروج» میداد و ضمن توصیف جزئیات مساحت آن به میل و فرلانگ، با تصویری کاملا ایدهآل از عمارت «بروج» همراه بود. تصویری که شاید مال نخستین سالهای احداث آن در حدود هشتاد تا صد سال پیش بود.
آیا نقطه بخصوصی هست که بتوان برآن انگشت گذاشت و گفت: «ماجرا همه از این روز آغاز شد، از این لحظه بخصوص و در این جای بخصوص و با این حادثه بخصوص...؟»
ماجرای من شاید از آنجا آغاز شد که چشمم به آگهی فروش افتاد که بر دیوار فروشگاه «جورج اَند دراگون» نصب بود و خبر از فروش مزایدهای ملک قیمتی و ارزشمند «بروج» میداد و ضمن توصیف جزئیات مساحت آن به میل و فرلانگ، با تصویری کاملا ایدهآل از عمارت «بروج» همراه بود. تصویری که شاید مال نخستین سالهای احداث آن در حدود هشتاد تا صد سال پیش بود.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر