سایه ی خشکسالی و هراس در دهکده:اعتماد کردن (کودک و مهارت های زندگی)،(گلاسه)
(داستان های حیوانات،گروه سنی:ب،ج(7تا11سال)،تصویرگر:سارا صالحی،گلاسه)
موجود
ناشر | ابوعطا |
---|---|
مولف | مژگان مشتاق،بهروز واثقی |
قطع | خشتی بزرگ |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 24 |
شابک | 9789641700500 |
تاریخ ورود | 1395/04/20 |
نوبت چاپ | 5 |
وزن (گرم) | 76 |
کد کالا | 51476 |
قیمت پشت جلد | 700,000﷼ |
قیمت برای شما
700,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
کتاب «سایه خشکسالی و هراس در دهکده» یکی از کتابهای مجموعهی 30جلدی سیمرغ است که مهارت اعتمادکردن را به کودکان میآموزد. این مجموعه با هدف آموزش مهارتهای اصلی زندگی به کودکان و با بهرهگیری از آزمونهای بینالمللی پرلزPIRLS (مطالعه بینالمللی پیشرفت سطح سواد خواندن) تبیین و تولید شده است. در این مجموعه که ساختار داستانها از مفهوم عرفانی سیمرغ (خرد جمعی) عطار الهام گرفته شده است، 30 مهارت پایه و اساسی در فرایند تربیت و رشد کودکان مد نظر قرار گرفته و در قالب داستانهایی جذاب که در دهکدهی حیوانات رخ میدهند، به بچهها آموزش داده میشود.
ستاره و سیاوش دو شخصیت اصلی این مجموعه هستند که در هر داستان با مشکلی مواجه میشوند. مادربزرگ با بازگوکردن داستانی از دهکدهی حیوانات هم مشکل بچهها را حل میکند و هم مهارتی را در قالب داستان به آنها میآموزد.
این مجموعه برای گروه سنی 7 تا 9 سال منتشر شده است.
ستاره و سیاوش دو شخصیت اصلی این مجموعه هستند که در هر داستان با مشکلی مواجه میشوند. مادربزرگ با بازگوکردن داستانی از دهکدهی حیوانات هم مشکل بچهها را حل میکند و هم مهارتی را در قالب داستان به آنها میآموزد.
این مجموعه برای گروه سنی 7 تا 9 سال منتشر شده است.
بخشی از کتاب
سال تحصیلی جدید شروع شده بود و سیاوش و ستاره به کلاس بالاتر رفته بودند. بعد از مدرسه مادربزرگ دنبال بچهها رفت و آنها را با خود به رستوران برد. او میزی کنار پنجره انتخاب کرد و هرسه پشت آن نشستند. سیاوش با هیجان اتفاقات روز اول مدرسه را تعریف میکرد اما ستاره چیزی نمیگفت. مدتی گذشت. مادربزرگ رو به ستاره کرد و گفت: دخترم چرا ناراحتی؟
ستاره با بغض گفت: خام شکوری دیگر به ما درس نمیدهد و معلم دیگری برایمان انتخاب کردهاند. از کجا معلوم معلم جدید هم به خوبی او باشد؟
مادربزرگ گفت: تا غذا را بیاورند فرصت خوبی است که داستانی را بریتان تعریف کنم. بعد از آن درباره معلم جدید ستاره با هم صحبت میکنیم.
ستاره با بغض گفت: خام شکوری دیگر به ما درس نمیدهد و معلم دیگری برایمان انتخاب کردهاند. از کجا معلوم معلم جدید هم به خوبی او باشد؟
مادربزرگ گفت: تا غذا را بیاورند فرصت خوبی است که داستانی را بریتان تعریف کنم. بعد از آن درباره معلم جدید ستاره با هم صحبت میکنیم.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر