#
#
دسته بندی : رمان خارجی

ساعت گرگ و میش

(داستانهای فرانسوی،قرن 20م)
نویسنده: ژیلبرت سسبرون
مترجم: پرویز شهدی
365,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 456
شابک 9786007987254
تاریخ ورود 1396/05/08
نوبت چاپ 2
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 500
قیمت پشت جلد 365,000 تومان
کد کالا 59229
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
دو دوست، یکی سرباز دیگری دبیر، یکی جسم را به‌ کار می‌گیرد و دیگری روح را، یکی عمل‌کردن را یاد می‌دهد و دیگری فکرکردن را، یکی خشونت به‌خرج‌دادن را در پیش می‌گیرد و دیگری عدم خشونت را. اما به کجا می‌رسند؟ کتاب در هر صفحه و هر فصلش چنان از گفته‌های جان‌دار، تکان‌دهنده، گاه گزنده و گاه نوازش‌آمیز پر است که آدم به‌فکر می‌افتد آن‌ها را در جُنگی گردآوری کند، ولی چه ضرورتی دارد، کتاب خود جُنگ مفصلی است، فرآورده‌ای از ضدونقیض‌ها، ظلمت و روشنایی، خلاصه‌ای از «بودن» و «شدن»، از طبیعت، از انسان، از آن‌چه که ما برایش پا به این دنیا گذاشته‌ایم و از رسالتی که به عهده‌ی یکایک ماست. ساعت گرگ و میش، نگاهی دارد به الجزایر در دوران مستعمره. در واقع نگاهی به مردم و روشنفکران فرانسه در زمانی که الجزایر از مستعمرات آن به شمار می رفت. و تقابل دو دیدگاه متضاد است که رولان، شخصیت اصلی داستان، با افراد دیگر خصوصا جورج به‌عنوان فردی با دیدگاه متفاوت دارد. نکته‌ای که داستان را متفاوت می‌کند زاویه‌ی دید این رمان است که از فرانسه به الجزایر نیست بلکه نگاه به انسان‌ها است. انسان‌ها در الجزایر و انسان‌ها در فرانسه. این کتاب علاوه‌بر روشنگری از عنصر هیجان، عشق و دوستی بهره‌مند است. دغدغه‌ی اصلی این داستان، انسان و وظیفه‌ی انسان در قبال انسان است.
بخشی از کتاب
“خدمت سربازی مثل بیماری یرقان است: دکتر به آدم می‌گوید به زودی خیلی غمگین خواهی شد، ولی آیا می‌توان از آن پرهیز کرد؟ هر طور می‌توانم از خودم دفاع می‌کنم” رولان همقطارانش در پادگان را با این صفات معرفی می‌کند: ”آنچه که در آنها بیشتر نظرم را جلب می‌کند ناهماهنگی‌شان است. بدنشان، روحشان، احساس‌شان با بی‌نظمی و هر کدام با نواخت خاص خودش رشد می‌کند. هیچ وقت همقطارانم به اندازه زمان حاضر ورزیده نخواهند شد، ولی از نظر فهم و شعور بچه‌های شانزده ساله‌ای بیش نیستند. به‌طور انفرادی شانزده ساله و به طور دسته جمعی دوازده سال و نیم! تا ده سال دیگر ذهن‌شان شکل اصلی‌اش را پیدا خواهد کرد؛ یعنی موقعی که جسم‌شان دیگر کمتر از آنها فرمان خواهد برد. و اما احساس ـ جایی که عشق چیزی نیست جز افتضاح به پا کردن، بی‌ادبی و خودستایی، و دوستی مفهومش چیزی نیست جز همدستی- آیا می‌توان از احساس حرف زد؟
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است