داسی دایناسی 7 (ابر فیلی)،(گلاسه)
(شعر کودکان،گروه سنی:الف،ب(3تا9سال)،تصویرگر:غزاله باروتیان،گلاسه)
موجود
ناشر | هوپا |
---|---|
مولف | ناصر کشاورز |
قطع | خشتی بزرگ |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 28 |
شابک | 9786222043940 |
تاریخ ورود | 1400/03/18 |
نوبت چاپ | 7 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 88 |
کد کالا | 103908 |
قیمت پشت جلد | 600,000﷼ |
قیمت برای شما
600,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
کتاب داسی دایناسی 7 (ابر فیلی) اثر ناصر کشاورز است به تصویرگری غزاله باروتیان و چاپ انتشارات هوپا.
داسی دایناسی سبز و کوچولو، خیلی دوست دارد برای خاله اش یک نقاشی زیبا بکشد؛ قرار است امشب خاله و خانواده اش به خانه آن ها بیایند و کوچولوی دوست داشتنی به این فکر می کند که با کشیدن ابری شبیه آن چه در آسمان می بیند، خاله را خوشحال کند. اما چطور می شود با مداد رنگی ها ابر را نقاشی کرد، چرا شکل ابری که داسی دایناسی می خواهد آن را بکشد عوض می شود، اصلا ابر چرا یکهو غیب می شود؟ آیا مداد رنگی ها هم می توانند برای او خطرناک باشند؟ همه ی این سوالات در داستان روان و ساده کتاب توضیح داده می شوند و کودک فرصت لذت بردن از داستانی زیبا با گفتگوهای شعرگونه را بدست می آورد.
داسی دایناسی سبز و کوچولو، خیلی دوست دارد برای خاله اش یک نقاشی زیبا بکشد؛ قرار است امشب خاله و خانواده اش به خانه آن ها بیایند و کوچولوی دوست داشتنی به این فکر می کند که با کشیدن ابری شبیه آن چه در آسمان می بیند، خاله را خوشحال کند. اما چطور می شود با مداد رنگی ها ابر را نقاشی کرد، چرا شکل ابری که داسی دایناسی می خواهد آن را بکشد عوض می شود، اصلا ابر چرا یکهو غیب می شود؟ آیا مداد رنگی ها هم می توانند برای او خطرناک باشند؟ همه ی این سوالات در داستان روان و ساده کتاب توضیح داده می شوند و کودک فرصت لذت بردن از داستانی زیبا با گفتگوهای شعرگونه را بدست می آورد.
بخشی از کتاب
داسی دایناسی بدو رفت پیش مامی دایناسی و گفت:
«مامان! ببین مدادم
مشکلی داره یا من؟
ابر می کشم تو دفتر
دیده نمی شه اصلا!»
مامی دایناسی گفت: «خب! وایسا تا بگم! اول اینکه یادت باشد وقتی مداد توی دستت است، راه نروی و بدو بدو هم نکنی! نوک مداد تیز است. اگر خدا نکرده زمین بخوری، می رود توی چشمت.»
«باشه مامان، من دیگه
راه نمی رم با مداد
حالا بگو چه جوری
ابر بکشم، در بیاد؟»
«مامان! ببین مدادم
مشکلی داره یا من؟
ابر می کشم تو دفتر
دیده نمی شه اصلا!»
مامی دایناسی گفت: «خب! وایسا تا بگم! اول اینکه یادت باشد وقتی مداد توی دستت است، راه نروی و بدو بدو هم نکنی! نوک مداد تیز است. اگر خدا نکرده زمین بخوری، می رود توی چشمت.»
«باشه مامان، من دیگه
راه نمی رم با مداد
حالا بگو چه جوری
ابر بکشم، در بیاد؟»
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر