خورشید نیمه شب
(داستان های نروژی،قرن 20م)
موجود
ناشر | چترنگ |
---|---|
مولف | یو نسبو |
مترجم | نیما م.اشرفی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 231 |
شابک | 9786008066149 |
تاریخ ورود | 1399/02/30 |
نوبت چاپ | 6 |
سال چاپ | 1401 |
وزن (گرم) | 167 |
کد کالا | 90449 |
قیمت پشت جلد | 1,200,000﷼ |
قیمت برای شما
1,200,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
یون، قهرمان داستان خورشید نیمهشب، در حال فرار است. او به فیشرمن، بزرگترین جنایتکار اسلو، خیانت کرده است. در مسیر فرار، گذارش به شهری کوهستانی در گوشهی دورافتادهای از نروژ میافتد؛ شهری که آنقدر به قطب نزدیک است که خورشید هیچگاه در آن غروب نمیکند. یون که امیدوار است بتواند در این شهر پنهان شود، به خانهی لیا و پسرش کنوت پناه میبرد. لیا اسلحهای برایش دستوپا میکند. اما خورشید نیمهشب کمکم دارد یون را به مرز جنون میکشاند. در این حین دارودستهی فیشرمن هم نزدیک و نزدیکتر میشوند...
نیویورک تایمز دربارهی خورشید نیمهشب مینویسد: «یو نسبو استعدادش را نشان میدهد، او با ظرافت فضای سرد زمستان نروژ را با جزئیات به تصویر میکشد تا با شری که آن مردان به پا میکنند، همگام باشد.» بسیاری از منتقدان یو نسبو را از بهترین رماننویسان ژانر پلیسیجنایی و نوآر عصر حاضر میدانند. نشر چترنگ رمان خون بر برف را نیز از همین نویسنده به چاپ رسانده است. خون بر برف قسمت اول رمان خورشید نیمهشب است؛ اما از لحاظ موضوعی مستقل از آن است و تنها نقطهی اشتراک این دو رمان شخصیتهای «فیشرمن» و «هافمن»، سردمداران قاچاق و توزیع مواد مخدر در نروژ هستند.
نیویورک تایمز دربارهی خورشید نیمهشب مینویسد: «یو نسبو استعدادش را نشان میدهد، او با ظرافت فضای سرد زمستان نروژ را با جزئیات به تصویر میکشد تا با شری که آن مردان به پا میکنند، همگام باشد.» بسیاری از منتقدان یو نسبو را از بهترین رماننویسان ژانر پلیسیجنایی و نوآر عصر حاضر میدانند. نشر چترنگ رمان خون بر برف را نیز از همین نویسنده به چاپ رسانده است. خون بر برف قسمت اول رمان خورشید نیمهشب است؛ اما از لحاظ موضوعی مستقل از آن است و تنها نقطهی اشتراک این دو رمان شخصیتهای «فیشرمن» و «هافمن»، سردمداران قاچاق و توزیع مواد مخدر در نروژ هستند.
بخشی از کتاب
هیچ ابری درآسمان نبود و هوا آنقدر تمیز بود که پیش خودم گفتم میتوانم تا مسافت های دور راببینم. به قول معروف، تا جایی که چشم کار میکند. میگویند فلات فین مارک زیباست. لعنت به من اگر بدانم! از این چیزهایی که مردم درباره جاهای بی آب و علف میگویند تا خودشان را لوس کنند و ادعا کنند از دیگران سر هستند مثل آنهایی که پز میدهند موسیقی اجق و جق گوش میکنند یا ادبیات سطح بالا میخوانند. خودم هم این کار را کردهام. فکر میکردم این طوری کمبودهایم جبران میشود. شاید هم فقط برای دلخوشی افراد معدودی بود که مجبور بودند آنجا زندگی کنند.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر