خاطرات پیرمرد
(خاطرات دندانپزشکان ایران،خاطرات عباس منظرپور)درباره کتاب
دکتر عباس منظرپور یکی از جدیترین تهرانپژوهان، راوی ناگفته حکایت مردمان فرودست و یکی از کمادعاترین فرهیختگان نسل قدیم ایران بود. که علاوه بر شغل دندانپزشکی در بازار نشر نیز به عنوان یک نویسنده، مردمنگار و تهرانپژوه فعالیت داشته است. نویسنده در این کتاب یکصد یادداشت کوتاه شامل خاطرات، یادماندهها و شنیدههای خود از زندگی مردمان عادی جنوب شهر تهران را ثبت و منتشر کرده است.
منظرپور دربارهی اثر خود اینچنین میگوید:
نوشتهای که در دست دارید تاریخ شاهان نیست، تاریخ بزرگان، نامآوران و قهرمانان نیز به همچنین. اشخاصی خوب و بد، خادم و خائن و زشت و زیبا اگر گاهی در میان این سطرها دیده میشوند در لابهلای پراکندهگوییهایش جای مشخصی ندارند.
فیلمبرداری غیرحرفهای و نه چندان مجهز هر روز که از خانه بیرون میآمد گوشهای از اجتماع خود را به تصویر میکشید. او منم و دوربین او ذهن من است که کمتر چیزی را از یاد میبرد. در شروع این کار گرایش بهخصوصی نسبت به هیچیک از «سوژه»های خود نداشتم، اگرچه پس از ضبط، و بهخصوص بعد از ظاهرکردن آنچه ضبط شده بود نسبت به بعضی نظر مثبت و به دیگرانی نظر منفی پیدا کردم. در کتاب حاضر کوششم آن بوده است که اجتماع را بدون پیشداوری به تصویر بکشم، با این وجود بسیاری از سوژهها خود را بر من تحمیل کردند، یعنی خودبهخود مقابل دوربین ظاهر شدند، درحالی که کوچکترین تصوری از آنها نداشتم. دوست دارم بپذیرید ناظری که این صحنههای اجتماع را به شما عرضه میکند که پایبند بیطرفی است و نمیخواهد خواننده را به سمت معینی بکشاند. اما این علاقه، که علاقهی هر تاریخنگار دیگری نیز هست معلوم نیست که لزوما برآورده شود.
منظرپور دربارهی اثر خود اینچنین میگوید:
نوشتهای که در دست دارید تاریخ شاهان نیست، تاریخ بزرگان، نامآوران و قهرمانان نیز به همچنین. اشخاصی خوب و بد، خادم و خائن و زشت و زیبا اگر گاهی در میان این سطرها دیده میشوند در لابهلای پراکندهگوییهایش جای مشخصی ندارند.
فیلمبرداری غیرحرفهای و نه چندان مجهز هر روز که از خانه بیرون میآمد گوشهای از اجتماع خود را به تصویر میکشید. او منم و دوربین او ذهن من است که کمتر چیزی را از یاد میبرد. در شروع این کار گرایش بهخصوصی نسبت به هیچیک از «سوژه»های خود نداشتم، اگرچه پس از ضبط، و بهخصوص بعد از ظاهرکردن آنچه ضبط شده بود نسبت به بعضی نظر مثبت و به دیگرانی نظر منفی پیدا کردم. در کتاب حاضر کوششم آن بوده است که اجتماع را بدون پیشداوری به تصویر بکشم، با این وجود بسیاری از سوژهها خود را بر من تحمیل کردند، یعنی خودبهخود مقابل دوربین ظاهر شدند، درحالی که کوچکترین تصوری از آنها نداشتم. دوست دارم بپذیرید ناظری که این صحنههای اجتماع را به شما عرضه میکند که پایبند بیطرفی است و نمیخواهد خواننده را به سمت معینی بکشاند. اما این علاقه، که علاقهی هر تاریخنگار دیگری نیز هست معلوم نیست که لزوما برآورده شود.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر