جرارد:داستان من
(سرگذشتنامه فوتبالیستهای انگلستان،استیون جرارد،1980م،نامزد جایزه کتاب کراس 2016)
موجود
ناشر | گلگشت |
---|---|
مولف | استیون جرارد |
مترجم | ماشااله صفری |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 464 |
شابک | 9789645948861 |
تاریخ ورود | 1397/02/26 |
نوبت چاپ | 3 |
سال چاپ | 1400 |
وزن (گرم) | 473 |
کد کالا | 64568 |
قیمت پشت جلد | 2,750,000﷼ |
قیمت برای شما
2,750,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
استیون جرج جرارد فراتر از یک فوتبالیست است. در حقیقت تمام فوتبالیستهای خیلی خوب و شگفتانگیز، فراتر از ورزششان میروند. رخنه میکنند در رگهای مردم و فرهنگ و شهرشان. نسلی را تعریف میکنند، یا برههای از تاریخ را به نام خود سند میزنند. جرارد نماد انسانیتی است که امروز «سنتی»، «قدیمی» و حتی ازدسترفته خوانده میشود. ایستادن پای معشوقی با تمامِ ضعفهایش، چشمپوشی از موفقیتهای بیشتر و رسیدن بر قلهی دنیا، اینها مفاهیمی اساطیری هستند که در مردی مانند جرارد نمود پیدا میکنند. در روزگاری که هرکسی در هر جایگاهی بندهی پول و شهرت است، جرارد انسانیت و عشق را انتخاب میکند؛ و همین او را در شهرش جاودانه کرده است. این قصهی جاودانگی کاپیتان اسکوزرهای بندر لیورپول است.
زندگینامهی شور انگیز استیون جرارد، کاپیتان افسانهای تیم لیورپول که سالها به باشگاهش وفادار ماند ولی در آخر پایان غمانگیزی برای او رقم خورد. استیون جرارد، کاپیتان افسانهای لیورپول و انگلستان، داستان پستی و بلندیهای بیست سال فوتبال در اوج فوتبال انگلستان و دنیا را تعریف میکند. بهعنوان تنها بازیکنی که موفق به بهثمررساندن گل در جام اتحادیه، لیگ کاپ، جام یوفا و لیگ قهرمانان اروپا شده است، استیون جرارد برای طرفداران و بازیکنان فوتبال الهامبخش است. وفاداریاش به لیورپول محبوبش، که از هشتسالگی به آن ملحق شد و بیش از هفتصد بازی برای آن بازی کرد، باعث شده که نهتنها بهعنوان یکی از بزرگترینبازیکنان آنفیلد بلکه انگلستان از او یاد شود. در کتاب داستان من، جرارد تمام دوران فوتبالش را شرح میدهد. به بررسی بازیهای سرنوشتسازی مانند فینال لیگ قهرمانان در سال ۲۰۰۵ میپردازد، از 144 بازی ملیاش سخن میگوید، دربارهی کسانی که کنارشان بازی کرده یا با آنها مقابله کرده صحبت میکند، دربارهی بالا و پایینهای وفادارماندن به یک باشگاه در طول دوران بازی میگوید و ...
زندگینامهی شور انگیز استیون جرارد، کاپیتان افسانهای تیم لیورپول که سالها به باشگاهش وفادار ماند ولی در آخر پایان غمانگیزی برای او رقم خورد. استیون جرارد، کاپیتان افسانهای لیورپول و انگلستان، داستان پستی و بلندیهای بیست سال فوتبال در اوج فوتبال انگلستان و دنیا را تعریف میکند. بهعنوان تنها بازیکنی که موفق به بهثمررساندن گل در جام اتحادیه، لیگ کاپ، جام یوفا و لیگ قهرمانان اروپا شده است، استیون جرارد برای طرفداران و بازیکنان فوتبال الهامبخش است. وفاداریاش به لیورپول محبوبش، که از هشتسالگی به آن ملحق شد و بیش از هفتصد بازی برای آن بازی کرد، باعث شده که نهتنها بهعنوان یکی از بزرگترینبازیکنان آنفیلد بلکه انگلستان از او یاد شود. در کتاب داستان من، جرارد تمام دوران فوتبالش را شرح میدهد. به بررسی بازیهای سرنوشتسازی مانند فینال لیگ قهرمانان در سال ۲۰۰۵ میپردازد، از 144 بازی ملیاش سخن میگوید، دربارهی کسانی که کنارشان بازی کرده یا با آنها مقابله کرده صحبت میکند، دربارهی بالا و پایینهای وفادارماندن به یک باشگاه در طول دوران بازی میگوید و ...
بخشی از کتاب
بعد از ظهر یکشنبه در سفر همیشگیمان از هوپ استریت به سمت آنفیلد بودیم. این بازی مانند بقیه نبود. هزاران طرفدار تمام خیابان را پوشانده بودند. پرچمها و تابلوها بزرگتر به نظر میرسید و سر و صدای اطراف اتوبوس، از همیشه بیشتر بود و آسمان را دود قرمز منورها رنگین کرده بود. در حالی که به آرامی در مسیر حرکت می کردیم، شعارها و شعرها کرکننده میشد. به نظر می رسید موجهای دریای هواداران کنار می روند تا اتوبوس به آرامی در مسیرش به آنفیلد حرکت کند.
شاهد لحظاتی باور نکردنی بعد از فینال اف ای کاپ و جشن آن بودهام، از آن مهمتر زمانی که از استانبول برگشتیم و جام قهرمانی را در میان ۷۵۰ هزار طرفدار در مرکز شهر بالای سر بردم، اما تمام آن لحظات فراموش نشدنی تنها یکبار اتفاق افتادند، و تمام تنشها و ناراحتیها را تبدیل به آسودگی و شادی کرد. اما این بار متفاوت بود. امید و انتظار قهرمانی فوران کرده بود. و ما با شگفتی به هواداران و رویایشان خیره شده بودیم. تمام اینها زمانی شیرینتر میشد، که ما به عنوان یک باشگاه، بعد از مدتها خود را از اعماق چاه بیرون کشیده بودیم. چهار، پنج و حتی شش سال قبل هم این خیابانها توسط هزاران هوادار پر شده بود.
شاهد لحظاتی باور نکردنی بعد از فینال اف ای کاپ و جشن آن بودهام، از آن مهمتر زمانی که از استانبول برگشتیم و جام قهرمانی را در میان ۷۵۰ هزار طرفدار در مرکز شهر بالای سر بردم، اما تمام آن لحظات فراموش نشدنی تنها یکبار اتفاق افتادند، و تمام تنشها و ناراحتیها را تبدیل به آسودگی و شادی کرد. اما این بار متفاوت بود. امید و انتظار قهرمانی فوران کرده بود. و ما با شگفتی به هواداران و رویایشان خیره شده بودیم. تمام اینها زمانی شیرینتر میشد، که ما به عنوان یک باشگاه، بعد از مدتها خود را از اعماق چاه بیرون کشیده بودیم. چهار، پنج و حتی شش سال قبل هم این خیابانها توسط هزاران هوادار پر شده بود.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر