اگر از نو شروع کنیم (نمایش نامه)
(نمایشنامه فرانسه،قرن 20م)
موجود
ناشر | قطره |
---|---|
مولف | اریک امانوئل اشمیت |
مترجم | شهلا حائری |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 96 |
شابک | 9786001199691 |
تاریخ ورود | 1398/05/02 |
نوبت چاپ | 10 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 113 |
کد کالا | 80287 |
قیمت پشت جلد | 700,000﷼ |
قیمت برای شما
700,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
ای کاش آدمی دوبار تجربهی زیستن داشت یا اینکه لااقل یکبار میتوانست به گذشتهبازگردد و همهچیز را از نو شروع کند. شاید آنگاه فرصت این را داشته باشد که با انتخابهایی دیگر، اشتباهات گذشتهی خود را جبران کند. همهی ما زمانی آرزو میکنیم که ایکاش این خواستهی ناممکن، امکانِ شدن داشت و با بازگشت به گذشته تقدیری تازه را رقم میزدیم. نمایشنامهی «اگر از نو شروع کنیم» اثر اریک امانوئل اشمیت، با رویکردی فلسفی و زبانی همهفهم به این آرزوی دیرینه میپردازد. اشمیت با استفاده از زبانی جذاب و دراماتیزه شده، در قالب نمایشنامهای تکپردهای که همهی وقایع آن در صحنهی یک خانهی قدیمی میگذرد، تحقق این آرزوی محال را مورد واکاوی قرار میدهد.
شخصیت اصلی نمایش الکساندر، پیرمردی شصتوپنجساله است. او هنگامی که به خانهی قدیمی دوران نوجوانیاش باز میگردد؛ یکباره با هجوم خاطرات تلخ و شیرین گذشته روبهرو میشود. جوانیازدسترفته و آدمهایی که روزگاری نقش مهمی در زندگیاش داشتهاند، در برابرش تجسم یافته و زنده میشوند: مادربزرگ دوستداشتنی، دو دختری که دوستش داشتند و خودش که جوانی بیستوپنجساله است و در یکی از سرنوشتسازترین موقعیتهای زندگیاش قرار دارد. آیا این بار میتواند بر تقدیر خود غلبه کند یا اینکه دوباره تسلیم تقدیر خواهد بود؟
الکساندرای پیر میکوشد به الکساندرای جوان کمک کند که این بار انتخاب بهتری داشته باشد، زیرا گذشتهی یکی با آیندهی دیگری گره خورده است. «اگر از نو شروع کنیم» یکی از فراموشناشدنیترین آثاری است که دربارهی مفهوم فلسفی زمان نوشته شده است، بهزبانی بسیار ساده و در قالب نمایشنامهای تکاندهنده که بعید است بعد از خواندن صفحات آغازینش بتوان دربرابر وسوسهی ادامهدادن این تجربهی جذاب مقاومت نشان داد. بهخصوص که اشمیت چنان مخاطب را با انبوه پرسشهای تفکربرانگیز روبهرو میسازد که امکان ندارد تا ساعتها بعد خود را از سیطرهی تاثیرگذاری نمایش خارج کند. اوج قدرتنمایی اشمیت در این نمایش کوتاه، این است که به شکلی ناخودآگاه، مخاطب را وادار میکند آن را دوباره و چندباره بخواند.
شخصیت اصلی نمایش الکساندر، پیرمردی شصتوپنجساله است. او هنگامی که به خانهی قدیمی دوران نوجوانیاش باز میگردد؛ یکباره با هجوم خاطرات تلخ و شیرین گذشته روبهرو میشود. جوانیازدسترفته و آدمهایی که روزگاری نقش مهمی در زندگیاش داشتهاند، در برابرش تجسم یافته و زنده میشوند: مادربزرگ دوستداشتنی، دو دختری که دوستش داشتند و خودش که جوانی بیستوپنجساله است و در یکی از سرنوشتسازترین موقعیتهای زندگیاش قرار دارد. آیا این بار میتواند بر تقدیر خود غلبه کند یا اینکه دوباره تسلیم تقدیر خواهد بود؟
الکساندرای پیر میکوشد به الکساندرای جوان کمک کند که این بار انتخاب بهتری داشته باشد، زیرا گذشتهی یکی با آیندهی دیگری گره خورده است. «اگر از نو شروع کنیم» یکی از فراموشناشدنیترین آثاری است که دربارهی مفهوم فلسفی زمان نوشته شده است، بهزبانی بسیار ساده و در قالب نمایشنامهای تکاندهنده که بعید است بعد از خواندن صفحات آغازینش بتوان دربرابر وسوسهی ادامهدادن این تجربهی جذاب مقاومت نشان داد. بهخصوص که اشمیت چنان مخاطب را با انبوه پرسشهای تفکربرانگیز روبهرو میسازد که امکان ندارد تا ساعتها بعد خود را از سیطرهی تاثیرگذاری نمایش خارج کند. اوج قدرتنمایی اشمیت در این نمایش کوتاه، این است که به شکلی ناخودآگاه، مخاطب را وادار میکند آن را دوباره و چندباره بخواند.
بخشی از کتاب
الکساندر بله خانم دوکرت ـ دُمبازُن الان اونجام. چفت در گیر کرده بود، اما بالاخره باز شد. به قول شما «زنگزدگی، آرتروز قفله... (ناراحت از بیان این جمله، سرش را بالا میآورد.) اونها هم از پیری جون سالم به در نمیبرن، خب، عین ما؟ خیلی بامزهست... (با شنیدن حرفهای مخاطبش آه میکشد.) بله، بله، زمانِ که به چیزها ارزش میبخشه»... (دستگیرهی در توی دستش مانده است و کلافه به آن نگاه میکند.) منظورتون از زمان فرسودگیه؟ نه. «زمان به معنای باشکوهش!» آهان منو ببخشین نمیدونستم که زمان معنای پیشپاافتادهای هم داره. (سعی میکند دستگیره را سر جایش بگذارد.) چرا گوشم با شماست... من چی فکر میکنم؟ راستش نمیتونم به این سرعت نظر بدم خانم دوکرت ـ دُمبازُن، آخه تازه رسیدم. قبل از اینکه خونهای به این وسعت رو بگردم، دارم اتاق ته پارک رو نگاه میکنم... بله... از الان «یک مشتری پروپاقرص» دارین؟ نه، اصلا شک ندارم، تا حالا هیچ معاملات ملکیای رو ندیدم که «یک مشتری پروپاقرص» نداشته باشه!... این مشتریهای پروپاقرص هم محشرن. (مکث) آره حق با شماست، ملک به این خوبی خیلی کمه... (عصبی با خودش) درحالیکه ملکهای معمولی... (شمردهتر) بله؟ «همهچی کاملا مال اون وقتهاست»؟ (از این حرف احمقانه کلافه میشود.) آهان اینرو میگین؟ چی بگم والله خانم دوکرت ـ دُمبازُن، همهچی به نظرم کاملا قدیمی میآد، اما کدوم عهد و کدوم قدیم؟ (از اینکه مخاطبش جوابهای بیسروته میدهد، سرحال میآید.) نه عهد شارلمانی دیگه نه... ناپلئون سوم؟ اینو وقتی میگن که جوابش رو نمیدونن... شارل دو گل؟ حتما...آره حتما خودشه استیل شارل دو گُل! (بلندتر) شاید هم ابوخندر... استیل بختالنصر... ممکنه؟ آره موافقم باهاتون... راست میگین خط تلفن بده... چی «حُسنشه؟» معلومه اگه آب لولهکشی نداشته باشه قبض آبم کمتر میشه... عجب، «چون خط تلفنش کار نمیکنه محل فوقالعادهایه برای استراحت؟» بسیار نکتهی مهمیه... باید مواظب باشم تو گورستونی که قبر خریدم یک وقت تلفن همراه کار نکنه.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر