کا 30 یا
رقعی
شمیز
400
9786227808469
2
1401
303
113597
1600000
(داستان های فارسی،قرن 14)
کتاب کا 30 یا، اثر امید کوره چی است به چاپ انتشارات کتابستان معرفت.
کتاب پیش رو جلد پنجم از مجموعه هفت جن است. شخصیت اصلی داستان یک گردشگر زن به نام میرانا است که قدرت های فراوانی دارد. او در چنگال دیوی گرفتار شده است که رها شدن از آن چندان کار آسانی نیست. اما زن مشکل بزرگ تری دارد و به دیو و مکان های ناشناخته فکر نمی کند، او به دنبال علی رفته است…
مجموعه حاضر با درنظر گرفتن آیات و روایات، بر اهمیت ولایت اهل بیت (ع) اشاره دارد و داستان آن در کوه های زاگرس در استان لرستان شکل گرفته است. این اثر بر مسائل عرفانی- دینی کاذب تمرکز دارد.
طبق گفته ی دیاما، باید قبل تاریکی از دریاچه می گذشتم که اگر همین اندک نور غروب هم می مرد، محال بود ورودی معبد در زیر دریاچه پیدا شود و لعنت به اوراک! لعنت به هرچه شیطان سرگردان که با مرگ کامل روز، از دل چهار کوه دریاچه بیرون می آمدند تا فلاکت و بدبختی را در کل فلات ایران پخش کنند که با رسیدن شب، قلب زهرآگین طلسم های گذرگاه هم فعال می شد، و هشدار دیاما برای همین بود؛ طلسمی که آب دریاچه را چنین سیاه می نمود، به حتم جسم مرا نیز نابو می کرد و دیگر چاره ای نبود جز آنکه وارد دریاچه شوم.
برای آخرین بار به نامسیر حک شده به روی پوستین نگاهی انداختم؛ «نقشه ی بی خاصیت»، و بعد پرتش کردم وسط سیاهی دریاچه، اما نقشه به آب فرونرفت و همان طور بر سطح دریاچه واماند که اندک اندک از اطراف نقشه بخار سبزرنگی بیرون زد، دودی غلیظ که بر سطح دریاچه سیلان می کرد که ناگاه دریاچه سیاه در هم خروشید و هزاران هزار سایگون به شکل های عجیب و غریب در حالی که از بخار سبز فرار می کردند، از دریاچه بیرون زده و به سمت چهار کوه اطراف گریخته و در آن ها فرو رفتند.
مبهوت به نقشه ای که هر لحظه مستقیما با تصعید دود سبز بخار می شد، خیره شدم که دریاچه با سرعتی عجیب از هرچه سایگون، خالی و خالی تر می گشت انگار بخار سبز جهنم آن ها بود و بعد چند لحظه، دیگر نه اثری از نقشه بود و نه اثری از سایگون ها و آب دریاچه به کلی پاک شد و با انعکاسی آبی رنگ، پیش چشمانم درخشید.
فرصت ایستایش نبود که خورشید کاملا محو گشته و لحظاتی دیگر کلی سایگون ها از دل کوه ها بیرون می آمدند پس حواسم را خوب جمع کردم تا با یک چشم انداز ذهنی گذرگاه درون دریاچه را پیدا کنم…