اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

چرخ دنده ها (ادبیات جهان166)

وضعیت: موجود
امتیاز:
ناشر

جامی،مصدق

مولف

ژان پل سارتر

مترجم

جمشید توللی

گروه بندی

نمایشنامه

قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

192

شابک

9786001762062

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1399

وزن

185

کد محصول

92660

قیمت پشت جلد

650000


مشخصات تکمیلی :

(نمایشنامه فرانسه،قرن 20)

تاریخ ورود محصول: 1399/04/24

قیمت برای شما: 650000ریال

0مقایسه کن
توضیحات

کتاب چرخ دنده ها اثری است از ژان پل سارتر به ترجمه دکتر جمشید توللی و چاپ انتشارات جامی.

ماجرای کتاب پیش رو در مملکت نفت خیزی می گذرد که انقلابی برای ملی کردن نفت آن برپا شده است؛ داستان در دو زمان گذشته و حال روایت می شود، گذشته ای که چگونگی آغاز انقلاب و روند و پیروزی آن را به تصویر می کشد و زمان حالی که رئیس یا پیشوای حزب به جرم خیانت به انقلاب دستگیر شده و در حال محاکمه در دادگاه است.

سارتر این اثر را به صورت سناریو به نگارش درآورده و لذت بردن بیشتر از آن مستلزم به کار گیری قوه تخیل است تا بتوان هم چون فیلمی جذاب وقایع را از نظر گذراند.

گزیده ای از کتاب

پیشخدمت مخصوص، در جلو هیئت منصفه با قیافه نگرانی ایستاده و گوش فرا می دهد. صدای انفجار دیگری در فاصله نزدیک تری شنیده می شود.

پیشخدمت می پرسد: چه خبر است؟

در سالن بعضی ها بلند می شوند و برای نگاه کردن، به طرف پنجره می دوند. از خیابانی که در آن درگیری است، صدای انفجار خمپاره و تیر و تفنگ به گوش می رسد.

در سالن دادگاه ناگهان به شدت باز می شود و دو نفر شورشی مسلح وارد می شوند. یکی از آن ها در جهت جایگاه فریاد می زند:

-پادگان قلعه ی کروب keroub است.

فرانسوا می پرسد: خوب، که چی؟

شورشی جواب می دهد: پادگان موفق به خروج شده و سربازان بیرون آمده و میدان ملت و محله های غربی شهر را اشغال کرده اند. چنین به نظر می رسد که قصد حمله به کاخ را دارند.

وکیل مدافع با لبخند به پیشخدمت که کاملا مشوش است نگاه می کنند

فرانسوا می پرسد: لورنس Lerentz  و شاترن Chatrin در سر پست های خودشان هستند؟

شورشی جواب می دهد: بله.

-بسیار خب، شما می توانید بروید.

دو نفر شورشی خارج می شوند. هیئت منصفه که حالت جدی و خشمگینی به خود گرفته با قیافه استفهام آمیزی به فرانسوا نگاه می کند.

ژان که به طرف سالن نیم چرخی زده است آرام و خونسرد باقی می ماند. فرانسوا فقط می گوید:

-ادامه بدهیم.

وکیل مدافع که به پیشخدمت نزدیک شده است، قدمی به طرف فرانسوا جلو می رود.

-من میل دارم از شاهد سوالاتی بنمایم.

فرانسوا می گوید: بپرس.

محصولات مشابه