چراغ آخر
رقعی
شمیز
136
9782000692782
2
1399-11-04
1397
167
70933
280000
(داستانهای فارسی،قرن 14)
اثری است از صادق چوبک به چاپ انتشارات جامه دران. مجموعه ای از چند داستان کوتاه در موضوعات گوناگون که در روزگار گذشته اما نه چندان دور روایت می شوند. قصه ی سگی با اصل و نسب که به ناگاه در پناه مردی تنها در می آید، ماجرای دزدی نوجوان که گرفتار اهالی محل می شود، قصه ی گربه ای گرفتار شده در تیر چراغ برق و… به قلم مردی که در کنار صادق هدایت و بزرگ علوی عنوان پدر داستان نویسی ایران به او نسبت داده شده است.
سر و شانه هایم را با بی حوصلگی تکان دادم و چیزی نداشتم بگویم. اصلا بیخود پیش من آمده بود. به من مربوط نبود. علی هم نوکر من نبود. روزها، چند ساعتی می آمد برایم خرید می کرد و اتاقها را جارویی می زد و می رفت. و غیر از خانه من چند جای دیگر هم کار می کرد. به من مربوط نبود که سگ او را خوراک بدهم. و وقتی این را به او گفتم، با نیشخندی شرم زده سرش را تکان داد و رفت. به نظرم تو ذوقش خورده بود و شاید بدجوری هم با او حرف زده بودم. آخر وقتی که در خانه را زده بود من داشتم ریشم را می تراشیدم و برزخ شده بودم که دستپاچه و با صورت لک و پیس صابونی بروم در را به رویش باز کنم.