پریشان نباش (روانشناسی 9)
رقعی
شمیز
153
9789644044236
1
1399
178
89456
395000
(روانشناسی هویت،موفقیت)
کتاب پریشان نباش اثری است از تیم تبو به ترجمه مرضیه جویا و چاپ انتشارات علمی. کتاب پیش رو یک اثر روانشناسی است که در قالب روایتی داستان گونه از زندگی نویسنده حکایت می کند و مفاهیم ارزشمندی را پیرامون امید، خداوند و سرنوشت در اختیار مخاطب می گذارد؛ نویسنده نشان می دهد که چگونه در پستی و بلندی های زندگی اش هرگز در برابر سرنوشت تسلیم نشده و چطور خداوند همواره با او همراه بوده، همانطور که توجه ویژه خود را به همه انسان ها معطوف می دارد. با مطالعه “پریشان نباش” در می یابیم چگونه خودآگاهی و خودشناسی می تواند اعتماد به نفس را به دنبال بیاورد و چطور فرد می تواند به جایگاهی برسد که در هنگام فروپاشیدن همه چیز زندگی اش را در دستان خود حفظ کند.
این اثر الهام بخش، تاثیرگذار و ملموس است و پیام هایی ارزشمند را به خواننده یادآوری می کند.
خیلی اوقات نمی توانیم قدم از قدم برداریم، چونکه خودمان مانع می شویم، چونکه خودمان را با دیگران مقایسه می کنیم، سفرهایمان، شکست هایمان، پیروزی هایمان، ازدواج مان، شغل مان، رویاهایمان، خانواده مان. و در ذهن خودمان، یک جورهایی، شکست می خوریم. ما هرگز کافی نیستیم. دیگران خیلی راحت تمام کارهایشان پیش می رود. مرغ همسایه همیشه غاز است. حداقل ذهن ما که این طور نتیجه گیری می کند.
وقتی ارزش شخصی ما فرو می ریزد، وقتی که احساس اعتماد به نفس نداریم، وقتی تسلیم ناملایمات زندگی می شویم، باید به خاطر بیاوریم که ما در این دنیا به چه کسی تعلق داریم. خیلی فوق العاده است که هویت ما برای هر چیزی پایه و اساسی دارد! به خودتان گوشزد کنید که خدا چقدر عاشق شماست و به همین خاطر برنامه ای ویژه و هدفی خاص برای زندگی شما دارد. پس، از مقایسه کردن خودتان و سفرتان در این دنیا با دیگران دست بردارید.
گاهی می توانیم از شکست هایمان پلی برای موفقیت در آینده بسازیم و رشد کنیم. به جای نگاه کردن به زندگی دیگران و احساس بد داشتن نسبت به زندگی خودتان، چقدر بهتر است که به بخش هایی از زندگی خودتان نگاه کنید که قابل پیشرفت اند. شاید بهتر است روی صبوری و عصبانی نشدن و قانون مندی خودتان کار کنید.
به این فکر کنید که شش ماه یا یک سال دیگر چشم از خواب بردارید و ببینید هنوز همین آدم امروز هستید. موقعیت چیست؟ اگر بتوانید چیزی را در زندگی تغییر دهید، میتوانید از آن موقعیت بسازید. همه ی ما می توانیم. من هم همین طور!
جوان تر که بودم، خیلی از خود متشکر بودم. اما سال ها که گذشت خیلی یاد گرفتم که چطور فروتن باشم. من یک ایده آل گرا هم هستم. من همیشه در تلاشم که پیشرفت کنم، سخت کار می کنم که بهترین باشم. البته ضرورتا چیز بدی هم نیست، اما فهمیده ام که گاهی این طرز فکر باعث می شود، خوشبختی های کنونی ام را نادیده بگیرم. من باید یاد بگیرم که بتوان بین بهترین بودن در کاری که انجام می دهم و خوشحال بودن به خاطر چیزهایی که هم اکنون دارم تعادل ایجاد کنم.
اگر در زندگی تان چیزی هست که بتوانید برای تغییر دادنش تلاش کنید، همین الان دست به کار شوید.