پارس پیروز (ایران در زمان هخامنشیان)
وزیری
زرکوب
463
9789646552111
10
1401-03-31
1401
734
77313
2200000
(داستان های فارسی،قرن14،داستان شاه ایران کوروش هخامنشی،529ق.م)
کتاب پارس پیروز اثری است از منوچهر مطیعی، به چاپ انتشارات سمیر. رمان تاریخی و ارزشمند حاضر ادامۀ کتاب فرزند سرنوشت است و در شانزده فصل زندگی پرماجرای کوروش کبیر، موسس سلسله هخامنشی را به تصویر می کشد. نخستین فصل کتاب “آخرین نبردها” و فصل پایانی “در سرزمین جادوگران” نام دارند.
آستیاک باور نمی کرد کورش نوه دلبند و عزیزش که تا چند سال پیش روی زانوانش می نشست و با موهای ریشش بازی می کرد تا این درجه برای نابودی او اصرار و پافشاری داشته باشد.
تا آن موقع که دو سپاه درهم ریختند و جنگ سختی درگرفت، آستیاک پیش خود می گفت:
«کورش قدرت تحمل مقابله با سپاه مرا ندارد. از هیبت ارتش و جنگاوران من هراسان و وحشت زده خواهد شد و از مقابل من خواهد گریخت.»
ولی آن گاه که نبرد شدت یافت، آستیاک متوجه شد که کورش مانند شیری درنده روی اسب نشسته، فرمان می دهد؛ می جنگد و پیش می رود و از هیچ چیز و هیچ کس وحشت به دل راه نمیدهد. این جا بود که برای نخستین بار خویشتن را درمانده و بی چاره مشاهده کرد و تصمیم به فرار گرفت. کار از کار گذشته و شکست به هیچ وجه قابل جبران نبود، تنها کاری که از دست آستیاک برمی آمد این بود که موقتا جان خویش را نجات دهد تا شاید بعدا فرصتی پیدا شود و شکست ها جبران گردد.
به این امید دهانه اسب را در حساس ترین لحظات جنگ برگردانید و به یکی دو نفر از یاران خویش اشاره ای کرد و از میدان جنگ خارج شد. کورش سرگرم جنگ بود و خون جلوی چشمانش را گرفته بود. به هیچ کس توجه نداشت لذا فرار آستیاک را نیز ندید و نفهمید که دشمن میدان را خالی کرده است.