اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

معبد مغزهای سرخ

وضعیت: موجود
امتیاز:
گروه بندی
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

429

شابک

9781999339012

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1398

وزن

392

کد محصول

77485

قیمت پشت جلد

880000


مشخصات تکمیلی :

(داستان های کانادایی قرن21م،نامزد جایزه ملی کتاب ایالات متحده آمریکا،نامزد جایزه ادبی دوبلین،نامزد جایزه کوبو برای نویسندگان نوظهور)

تاریخ ورود محصول: 1398/02/23

قیمت برای شما: 880000ریال

توضیحات

کتاب معبد مغزهای سرخ اثری است از جوسلین پار، به ترجمۀ نیلوفر حسن زاده و چاپ انتشارات کتاب کوچه. رمان عاشقانه، تاریخی و سیاسی حاضر روایتگر زندگی زنی به نام تاتیانا اِل است که پس از مرگ لنین و ازدواج با جوانی به نام ساشا، در موسسۀ موزگا،(معبد مغزها)، برای بختیرف شروع به کار می کند. این کتاب نامزد جایزه ملی کتاب ایالات متحده آمریکا، جایزه ادبی دوبلین و جایزۀ کوبو برای نویسندگان نوظهور شده است.

گزیده ای از کتاب

وقتی ساشا و دوستانش دربارۀ روتچینکو حرف می زدند، لباس خلبانی اش را مسخره می کردند. آن ها می گفتند: «مامانی! مامانی!» و با پرتره هایی که از مادرش ترسیم می کرد شوخی می کردند. با این اوصاف، با وجود تمام این انتقادات، تک تکشان برای او کار می کردند. کارخانۀ فلزکاری ایجاد شغل کرد و این جوری، دیگر کسی کادر فلزکاری را مسخره نکرد. ساشا به این کار می گفت رنگ آمیزی. بنابراین، این همان نقطه ای بود که شباهت ما به پایان می رسید: هرچند هردوی ما برای استادان سابقمان کار می کردیم، ساشا از استادش نفرت داشت.

زمانی که اولین بار عاشق ساشا شدم، تصور می کردم آمدن ما به سمت یکدیگر دنیاهای متفاوتمان را نیز به هم نزدیک می کند. در عوض، او سوال های دور از نزاکتی دربارۀ استادان من می پرسید و من در مواجهه با دوستانش، محتاطانه برخورد می کردم. همیشه، تماشاگر بودم و به ندرت جرات گفتن چیزی را داشتم. دوستان ساشا دربارۀ هنر صحبت می کردند: زیبایی، خطوط، عمق اکریلیک سیاهی که از فرانسه وارد کرده بودند و این جور چیزها. چون من چیزی برای گفتن درمورد رنگ ها نداشتم ـ سیاه برای من فقط سیاه بود ـ برای همین، نمی توانستم در این جور بحث ها شرکت کنم. اما آن ها را مشتاقانه نگاه می کردم.

محصولات مشابه