مجموعه فرهنگی شازده کوچولو،همراه با کتاب سخنگو (سی دی صوتی)،(سه لتی،باجعبه)
خشتی بزرگ
شمیز
128
9786227418064
1
1399
990
98533
3300000
(داستان های نوجوانان فرانسه،قرن 20م،تصویرگر:آنتوان دو سنت اگزوپری،حاوی 1حلقه سی دی،2عدد استیکر،2 عدد عطر خوشبو و جذاب،1 عدد گیفت،باصدای:محمدرضا ژاله،هم خوان:نسیم شجاعی،سه لتی،باجعبه)
مجموعه فرهنگی شازده کوچولو دربردارنده کتاب داستان شازده کوچولو به قلم آنتوان دوسنت اگزوپری، کتاب گویای آن با روایت محمدرضا ژاله، دو عدد پیکسل و دو عطر زنانه و مردانه، همراه شیشه کوچک جذابی با نامه ای در آن است که از سوی موسسه 360 درجه منتشر شده است.
این اثر مجموعه ای جذاب برای هدیه دادن است.
شازده کوچولو را می توان کتابی برای تمام دوران دانست، داستانی برای بزرگ ترها و کوچک ترها از پسر کوچکی که سیاره خود را ترک کرده و پای در سیاره های مختلف گذاشته است، سیاره هایی با اهالی و ساکنان متفاوت که هر کدام دیدی نوین نسبت به انسان ها و دنیا در خواننده ایجاد می کنند و شاید هریک از آن ها خصلت آدم های سیاره خودمان، یعنی زمین را نمایان می کنند…
کتاب حاضر اثری بی نظیر است که به زبان های مختلفی ترجمه شده است.
تلاش برای شوخ طبعی کم و بیش منجر به دروغ گویی می شه. اونچه که چند دقیقه پیش درباره فانوس بان ها بهتون گفتم همه اش حقیقت نداره. می ترسم به کسائی که این سیاره رو نمی شناسن یه تصور اشتباه درباره زمین داده باشم. انسان ها فضای خیلی کمی رو روی زمین اشغال کردن. اگه دو میلیارد ساکن کره زمین مجبور بشن نزدیک هم بایستن، مثلا مثل یه رویداد جمعی بزرگ، به راحتی توی خیابونی که بیست مایل طول و بیست مایل عرض داشته باشه جا می شن. تمام بشریت می تونن روی یه جزیره کوچیک توی اقیانوس آرام جای بگیرن.
البته بزرگ ترها حرفت رو باور نمی کنن. اونا قانع شدن که فضای خیلی بیشتری رو اشغال کردن. اونا خودشون رو به اندازه درخت های بائوباب مهم می دونن. برای همین باید بهشون نصیحت کنی که خودشون حساب و کتاب کنن. اونا عاشق اعداد و ارقام هستن، و از این کار لذت می برن. ولی وقتتون رو برای این کار عبث هدر ندین. از من می شنوین لزومی نداره چنین کاری بکنید. به حرف من اعتماد کنید، باور کنید راست میگم.
بنابراین وقتی شازده کوچولو به زمین رسید، تقریبا از اینکه کسی رو ندید شوکه شد. حتی وقتی که دید حلقه مار بدون پوشش روی ماسه ها پهن شده، از این ترسید که مبادا اشتباها به یه سیاره دیگه اومده باشه.
همین جوری محض احتیاط گفت: «عصر بخیر.»
مار گفت: «عصر بخیر.»
شازده کوچولو پرسید: «من روی کدوم سیاره فرود اومدم؟»
مار پاسخ داد: «روی سیاره زمین، در آفریقا.»
-آه! خب یعنی آدمی روی سیاره زمین وجود نداره؟
مار گفت: «اینجا کویره. هیچ آدمی توی کویر زندگی نمی کنه. زمین خیلی بزرگه.»
شازده کوچولو روی تخته سنگی نشست و سر به آسمان بلند کرد.
گفت: «من میگم ستاره ها روشن می شن تا هرکدوم از ما بتونیم یه روز ستاره خودمون رو پیدا کنیم. سیاره من رو ببین… اون طرفه. ولی خیلی دوره!»