قصه های دخترانه 3 (اسیری و عروسی (فرازهایی از زندگی نرگس خاتون))
1
1394
98
45733
95000
(گروه سنی:ج(10تا11سال)،تصویرگر:سمیه صالح شوشتری)
تاليف زهرا زواريان به چاپ موسسه انتشارات قدياني است، داستاني در رابطه با بانويي از بزرگان سرزمين روم، شخصي كه در جريان جنگ اسير شده است و حال او را به كنيزي ميبرند، مليكه، دختري كه خواب هايي عجيب ميبيند و حال آن چه را كه برايش اتفاق افتاده است با دست خط زيبايش مينويسد، از مريم، فاطمه و چهره هايي نوراني كه در خواب به چشم ديده است تعريف ميكند، اما اين خواب ها خبر از چه ميدهند؟
قصه اي كودكانه و آموزنده براي دختران و البته پسران اين سرزمين.
« اينجا چه مي كنيد بانو؟»
مليكه اعتنا نكرد. خودش را بيشتر پوشاند. سوز سردي به گونه هايش مي خورد. تا چشم كار مي كرد، سياهي بود و سياهي. در انتهاي عرشه، مقداري چوب آتش زده بودند و شعله ها زير نگاه باد، قد مي كشيدند و بالا مي رفتند. ملوان ها دور آتش جمع شده بودند و سرود مي خواندند. صداي ناله بعضي اسيران به گوش مي رسيد.
هلنا گفت: « كنيزها را به جنگ مي آورند، نه…»
و خود را به طرف مليكه كشاند. به او نزديك تر شد.
گريه كنان گفت: « چطور به اينجا آمده ايد بانو؟»
مليكه باز هم اعتنا نكرد. مشغول نوشتن بود.