فرار از جزیره
رقعی
شمیز
232
9786004621243
5
1401-04-04
1401
185
63429
770000
(داستانهای نوجوانان آمریکایی،قرن 21م،در فهرست کتابهای پرفروش،مناسب برای بالای 12 سال)
اثری است از دَن گماین هارت به ترجمۀ مرجان حمیدی و چاپ انتشارات پرتقال. کتاب حاضر با داستانی هیجانی و پرکشش در سی فصل برای نوجوانان نگاشته شده است.
جاناتان گریزبی با دستانی بسته و سوار بر قایق کوچکی که با هرموجی به طرف موجی دیگر پرتاب می شود، به سمت کانون اصلاح پسران بزهکار اسلبهنج، ساختمانی بزرگ و بدهیبت که دریای مواج چهارطرفش را احاطه کرده و راه گریزی از آن وجود ندارد، در حال حرکت است!
آقای وارویک نجواکنان گفت: «سعی کن هیچ وقت توی این راه پله ی درب و داغون سر نخوری.» زیر نور زرد فانوس صورتش را به صورت جاناتان نزدیک کرد. برای اولین بار جاناتان صورت چروکیده و کاسه ی خالی چشمش را دید. لرزید و خودش را عقب کشید.
«چرا؟ مگه چی اونجاست؟»
آقای وارویک دهان بی دندانش را باز کرد و لبخند زد. «چرا؟ به خاطر دریچه پسرجون! می شه گفت یه جور دره. و پشتش مرگ و یاس و تاریکیه! دریه که جلوی ورود هیولا رو گرفته. یه هیولای باستانی، خبیث و گرسنه که به زور از اینجا دور نگهش داشتن. ولی همون جاست، در می زنه و منتظره! به جای اینکه توی ساختمون حبسش کنن، بیرون ساختمون حبسش کردن که نیاد تو… ولی شرط می بندم زیاد طول نمی کشه!»
آقای وارویک یک لحظه با یک چشمش به جاناتان خیره ماند. بعد با صدایی گوش خراش گفت: «آره!» و زبانش را روی لثه های بی دندانش کشید. «همسایه ی طبقه ی پایینت خودِ مرگه. اتاقت درست بالای همین جاست، کنار به دردنخورهای دیگه.»