عروس ناخواسته
رقعی
شمیز
370
9786229919514
3
1398-05-27
1398
388
65277
400000
(داستانهای فارسی،قرن 14)
اثری است از میترا شیرانلی به چاپ انتشارات آئی سا. داستانی که رازی از سال های گذشته را در خود پنهان کرده است، ماجرا و اتفاقاتی که همه را مجاب کرده که “توفان مایه شرمساری خانواده است و “توتیا را به جرمی نامعلوم به دختری مبدل کرده که مهر و عطوفت اطرافیانش از او صلب می شود. هرچند در این میان کسانی هستند که لطف و محبت بی دریغ خود را نثار توفان و یگانه دخترش می کنند. راز دفن شده در گذر زمان باید یک روز آشکار شود و خاطرات فراموش شده باید بعد از سالیان دراز با سفری به ده جان بگیرند تا دخترک از حقیقتی که سال ها از آن بی خبر است، آگاه شود. داستانی از دو سرنوشت مشابه که با فاصله ی زمانی بیش از بیست سال شکل می گیرند.
خدایا! با این التماس ها چیکار می توانستم بکنم؟ با این دختر ساده و بی رنگ و ریا چه طور باید رفتار می کردم؟ چه طور باید با او سخن می گفتم که دل نازکش نشکند؟ چه قدر دوستش داشتم! هنوز هم عاشقش بودم. هنوز هم در رویاهایم نقش یک پری افسانه ای را داشت. دقایقی بی حرف نگاهش کردم. اشک هایش، مروارید های قشنگ چشمانش روی شلوارم می ریختند. بازوهایش را گرفتم و بلندش کردم. یک سر و گردن از او بلندتر بودم. البته کمی بیشتر از یک سر و گردن. دست هایم را دو طرف صورتش گذاشتم.