اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

شجاعت قضاوت شدن (شیوه های مهم ژاپنی که به شما یاد می دهد چگونه زندگی خود را به سوی سعادت هدایت کنید)

وضعیت: موجود
امتیاز:
ناشر
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

192

شابک

9789646851962

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1402

وزن

198

کد محصول

119907

قیمت پشت جلد

1180000


مشخصات تکمیلی :

(راه و رسم زندگی،خودسازی،آلفرد آدلر،1870-1937م،کتاب پرفروش نیویورک تایمز)

تاریخ ورود محصول: 1401/11/10

قیمت برای شما: 1180000ریال

توضیحات

کتاب شجاعت قضاوت شدن اثر ایچیرو کیشیمی و فومیتاکه کوگا است به ترجمه آرش گروئیان و چاپ انتشارات سما.

دستیابی به سعادت و خوشحالی در زندگی خواسته ی هر انسانی است. اما گاهی اینطور به نظر می رسد که ما در دنیایی بسیار پیچیده زندگی می کنیم، دنیایی که ما را از رسیدن به شادی واقعی دور می کند و زندگی را برای مان پرچالش و دشوار می سازد.

کتاب پیش رو شیوه های مهم ژاپنی برای رسیدن به سعادت و شادی را در اختیار ما می گذارد. این کتاب در قالب گفتگویی که بین یک جوان دانشجو و استاد او جریان دارد و با تکیه بر روانشناسی آدلر به ما کمک می کند تا شخصیت واقعی خودمان را بشناسیم، دنیا را به شکل ساده تری ببینیم، ترس از قضاوت شدن را کنار بگذاریم، سعادت و شادمانی را به دست بیاوریم، خودمان را دوست داشته باشیم، از تغییر کردن نترسیم، در روابطمان با دیگران تجدیدنظر کنیم، در زمان حال زندگی کنیم، هیچ انتظاری از دیگران نداشته باشیم و… .

سبک ویژه ی این کتاب باعث می شود که ما خود را در دانشجوی جوانی که ذهنش مملو از سوال درباره زندگی و دنیای آدم هاست، احساس کنیم، بسیاری از سوالاتمان را از زبان او بشنویم و پاسخ آن را از استادی که در مقابلمان حضور دارد، دریافت کنیم. در نهایت این خودمان هستیم که تصمیم می گیریم، سخنان استاد را بپذیریم یا به زندگی گذشته ی خود بازگردیم.

گزیده ای از کتاب

دانشجو: بعد از آخرین بار، من با آرامش به همه چیز فکر کردم؛ اما هنوز نمی توانم نظریه های شما را قبول کنم.

استاد: از نظر شما چه چیزی مشکوک و غیرقابل فهم است؟

دانشجو: من در جلسه ی قبلی اعتراف کردم که از خودم بدم می آید. مهم نیست که چه کار می کنم، انگار همه ی کارهایم اشتباه است و دلیلی نمی بینم که خودم را دوست داشته باشم. البته که هنوز هم می خواهم شما همه چیز را درباره ی رسیدن به اهداف توضیح دهد اما نمی دانم چه هدفی دارم. اصلا چه فایده ای دارد که خودم را دوست داشته باشم؟

استاد: یعنی هیچ نقاط قوتی ندارید و همه ی افکار و اعمالتان اشتباه هست؟ البته این احساسی است که شما دارید؛ عزت نفس شما پایین است. چرا احساس بدبختی می کنید و چرا به خودتان احترام نمی گذارید؟

دانشجو: چون واقعیت همین است که من هیچ نقاط قوتی ندارم.

استاد: اشتباه می کنید. شما فقط کمبودهایتان را می بینید، چون تصمیم گرفتید که خودتان را دوست نداشته باشید. جنبه های مثبت خود را نمی بینید و فقط روی نقطه ضعف هایت تمرکز می کنید. اول این نکته را درک کنید.

دانشجو: من تصمیم بگیرم که از الان خودم را دوست بدارم؟

استاد: بله. برای شما، دوست نداشتن خودتان یک ارزش است. شاید خودتان باید به آن فکر کنید که فکر می کنید چه نوع کاستی هایی دارید؟

دانشجو: مطمئنم متوجه شدید که من اعتماد به نفس ندارم و درباره ی همه چیز بدبین هستم که انگار در خودآگاه هستم. نگران چیزی هستم که بقیه می بینند و بعد، من با بی اعتمادی به دیگران زندگی می کنم. من نمی توانم طبیعی رفتار کنم، این فقط شخصیت من نیست. من حتی صورت یا بدنم را دوست ندارم.

استاد: وقتی که این نقایص را لیست می کنید، چه احساسی دارید؟

دانشجو: احساس بدی دارم. مطمئنم که هیچ کس نمی خواهد با آدمی مثل من معاشرت کند چون اگر کسی این قدر بدبخت و بیچاره کنارم بود، من هم فاصله ام را حفظ می کردم.

استاد: می دانم، پس قبول کرده ای که باید خودت را تغییر بدهی و این کار راحت و آسان است؟

دانشجو: منظورتان چیست؟

محصولات مشابه