اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

سوداگران پوست (ادبیات داستانی جهان برای نوجوانان)

وضعیت: موجود
امتیاز:
ناشر
مولف
گروه بندی
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

128

شابک

9786225231672

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1401

وزن

127

کد محصول

120221

قیمت پشت جلد

550000


مشخصات تکمیلی :

(داستان های فرانسه،قرن 19م)

تاریخ ورود محصول: 1401/11/19

قیمت برای شما: 550000ریال

توضیحات

کتاب سوداگران پوست، اثر ژول ورن است با ترجمه ی محمدحسین حسن بیگی و چاپ انتشارات باهم.

رمان حاضر داستان ماجراجویانه ای را روایت می کند که در سال 1859 روی داده است. شخصیت های اصلی رمان ستوان هابسون و سایر اعضای شرکت خلیج هادسون هستند که به شمال غربی کانادا در کرانه ی اقیانوس منجمد شمالی می روند. هابسون و تمام اعضای شرکت در مکانی که خودشان ترتیب داده اند، مستقر می شوند. بعد از مدتی زلزله ای رخ می دهد که شرایط را کاملا دگرگون می کند و چرخه ی طبیعت به کلی عوض می شود. زمان زیادی نمی گذارد که آنها درمی یابند وضعیت از آنچه که فکر می کنند عجیب تر و پیچیده تر است و چاره ای ندارند جز این که برای نجات جان خود تمام تلاش شان را به کار گیرند.

گزیده ای از کتاب

مسافران همراه سروان ژاسپر مسافرت خود را به سمت شمال غربی ادامه می دادند.

سروان بیش از بقیه برای رسیدن به انتهایی ترین نقطه دریاچه خرس بزرگ عجله داشت تا به قلعه کونفی برسد.

وضعیت موجود باعث تغییر مسیر مسافران شد و به جای این که به طور مستقیم به سمت شمال بروند مسیر خود را به طرف غرب ادامه دادند، به شکلی که یک منحنی از دایره قطبی را طی کنند. روزهای سرد و یخ بندان تاثیر خوبی در حرکت آن ها داشت و گروه سروان با سرعت بیشتری روی یخ ها سورتمه می راندند، و درست در روز 30 ماه مه به محل مورد نظر خود رسیدند. دو قلعه کونفی دانس و کودهوب که در حاشیه رودخانه ماکتری بنا شده بودند مراکز مهمی بودند که کمپانی خلیج در آن زمان در اختیار داشت. قلعه کونفی دانس در شمال دریاچه واقع شده بود که در تابستان ها به وسیله کشتی با قلعه فرانکلین که در جنوب دریاچه قرار داشت در ارتباط بود.

قلعه کونفی دانس هم مانند حصارهای دیگر کمپانی خلیج شامل یک ساختمان برای درجه داران و استراحت سربازان بود و غرفه هایی برای خرید و فروش و دیوارهایی که دور تا دور آن را احاطه کرده بود. فرمانده قلعه به همراهی چند سرباز و افراد بومی به طرف مشرق رفته بود تا در آن نواحی حیوانات گران قیمت تری را شکار کنند. زیرا در فصل پیش وضع شکار خوب نبوده و به ندرت توانسته بودند به پوست های گران قیمت دست پیدا کنند.

پوست روباه آبی به اندازه کافی تهیه شده بود و تمامی آن ها را به مرکز فروش ارسال کرده بودند و در غرفه های فروش چیزی برای فروش موجود نبود.

در غیاب فرمانده، سرجوخه ای بنام فلتون که برادر همسر سرجوخه لونگ بود به سروان ژاسیر خوش آمد گفت و وسایل استراحت چند روزه سروان و همراهانش را فراهم کرد.

محصولات مشابه