اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

سوال های عوضی 2 (آخرین بار کی دیدیش؟)

وضعیت: ناموجود
امتیاز:
ناشر

تندیس

مولف

لمونی اسنیکت

مترجم

امیرمهدی حقیقت

گروه بندی

داستان نوجوان

قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

190

شابک

9786001822872

نوبت چاپ

2

تاریخ تجدید چاپ

1400-02-21

سال چاپ

1397

وزن

222

کد محصول

63545

قیمت پشت جلد

170000


مشخصات تکمیلی :

(داستانهای آمریکایی،قرن 20)

تاریخ ورود محصول: 1396/12/22

قیمت برای شما: 170000ریال

0مقایسه کن
توضیحات

اثری است از لمونی اسنیکت به ترجمۀ امیرمهدی حقیقت و چاپ انتشارات تندیس. کتاب حاضر با داستانی جذاب و پرکشش مناسب برای نوجوانان می باشد. داستان این گونه آغاز می شود: شهری بود و مجسمه ای بود و آدمی بود که او را دزدیده بودند. در مدتی که در این شهر بودم، استخدام شده بودم که این آدم را نجات بدهم و خیال می کردم که مجسمه به کلی ناپدید شده. کمابیش سیزده سالم بود و عوضی فکر می کردم. درباره ی همه ی این ها عوضی فکر می کردم. باید می پرسیدم: «چطور ممکنه آدمی که دزدیده شده، همزمان دو جا باشه؟» اما سوالِ عوضی را پرسیدم ـ راستش کم و بیش چهارتا سوال عوضی بوده. این گزارش سوال دوم است.

گزیده ای از کتاب

«لمونی اسنیکت!» او هم اسمم را به من گفت. روبروی هم ایستاده بودیم. مدت زیادی نبود که الینگتون فینت را می شناختم و نمی شد گفت خیلی وقت است که باهم دوستیم. جفتمان یکهو دیده بودیم که در شهر لکه ی ساحلی درگیرِ کارهای رازآلودیم. هر دو یک مجسمه را دزدیده بودیم و هر دو دنبال یک آدم شرور می گشتیم و حالا پرونده ی کلیو نایت ما را دوباره پرتاب کرده بود پیش هم. ولی دیو غران که از روی هیولای افسانه ای شهر لکه ی ساحلی ساخته بودند و هنگفایر که پدر الینگتون فینت را اسیر کرده بود و حتی ناپدید شدن یک شیمیدان برجسته هم ما را دوستِ هم نمی کرد. بیشتر شبیه قطعه های پازل بودیم، هر کداممان قسمتی از یک تصویر بزرگ. هرجا بروی، از این جور آدم ها هستند. بخشی از همان رازی هستند که تو هستی، ولی دقیقا نمی توانی بگویی چطور با هم جور می شوید و در پازل قرار می گیرید. دنیا یک پازل است و ما نمی توانیم تنهایی کاملش کنیم.

محصولات مشابه