اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

سر رشته

وضعیت: موجود
امتیاز:
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

104

شابک

9786227808599

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1401

وزن

114

کد محصول

120411

قیمت پشت جلد

520000


مشخصات تکمیلی :

(داستان های کوتاه فارسی،قرن 15)

تاریخ ورود محصول: 1401/11/26

قیمت برای شما: 520000ریال

توضیحات

کتاب سر رشته، اثر مژده پور محمدی است به چاپ انتشارات کتابستان معرفت.

کتاب حاضر روایت لحظه هایی از زندگی زنانی است که مادری شان با رشد معنوی آنها پیوند خورده و به این ترتیب با تلاشی مضاعف برای رسیدن به جایگاهی بالاتر حرکت می کنند. مجموعه ی پیش رو تلاشی است برای این که زنان در همه ی شرایط با تمام وجود به رشد و بالندگی برسند، نقش اجتماعی فعال و پویایی داشته باشند و در راستای تحقق اهداف انقلاب اسلامی گام های پیوسته و مستمری بردارند. این مجموعه حاصل تجربه های ناب و حیات بخش مادرانی است که شرح احوال خود را از شروع دوباره، تغییر مسیر دادن، حرکت به سوی بهتر شدن، تلاش برای بهتر ماندن و… با مخاطب در میان می گذارند.

مخاطب این اثر همه زنان هستند، زنانی که برای رسیدن به موفقیت تلاش می کنند و سختی های زندگی مانع از حرکت شان نمی شود.

گزیده ای از کتاب

توی عمرم چند بار نماز جمعه رفته ام؟ در پاسخ به این سوال باید بپرسم: «قبل از مادرشدن یا بعدش؟» قبل از مادر شدن، کمتر از انگشتان دو دست. بچه که بودم، چند باری با بابا رفته بودم. آن زمان ها رسم بود مدرسه هم سالی یک بار بچه ها را ببرد نماز جمعه که من در سال های راهنمایی اسم می نوشتم و می رفتم. دوستم اهلش بود. من هم به هوای او می رفتم. یکی دو باری هم با بچه های دانشگاه رفتیم. یادم نیست چه ماجراهایی بود که بعد از نماز جمعه برایشان تجمع برگزار می کردند و لابد من هم احساس کرده بودم که یک جای آن ماجرا به من ربط دارد و باید خودم را به جمعیت برسانم. همین. چیز دیگری یادم نیست. آهان، روزهای قدس را حساب نکردم. روز قدس معمولا به راهپیمایی می رفتیم. برایم مهم بود. برای مامان و بابایم هم مهم بود. کم کم سنت شده بود هرسال بعد از راهپیمایی و نماز جمعه، می رفتیم دم خانه، مامان پیاده می شد مواد اولیه کوفته را برمی داشت و همه با هم می رفتیم منزل مادربزرگ پدری. از عمو و عمه ها هرکس برای افطار می آمد، کوفته می خورد. هرکس هم که نمی آمد، موقع برگشتن به خانه، سر راه می رفتیم سهمیه اش را می دادیم. مامان در ایجاد نوستالژی برای آدم های دوروبرش، فرد موفقی بود. و البته هست.

محصولات مشابه