روش های تربیت اخلاقی کاربردی در اسلام (با تاکید بر دوره نوجوانی و جوانی)
وزیری
شمیز
324
9789641220510
7
1400-10-21
1400
455
102672
950000
(تربیت اخلاقی،خانوادگی اسلامی)
کتاب روش های تربیت اخلاقی کاربردی در اسلام: با تاکید بر دوره نوجوانی و جوانی، اثر محسن حاجی بابائیان امیری است به چاپ انتشارات سروش.
از آنجایی که جایگاه انسان در نظام هستی و نظام اخلاقی اسلام، در رتبه ی بالایی قرار دارد و از اهمیت خاصی برخوردار است، کتاب حاضر بستر مناسبی را فراهم می کند تا انسان با به کارگیری روش ها و تدابیری مناسب فضائل اخلاقی را در وجود خود کسب نماید و اخلاق نیک و مبارزه با ناهنجاری های اخلاقی را منشا تمام کارهای خود قرار دهد. مولف در این اثر به اساس و مبانی تربیت اخلاقی که بر پایه اعتقاد و ایمان به خداوند است و مهم ترین ویژگی اسلام یعنی پرورش اخلاقی انسان ها پرداخته است.
انسان موجودی ادراکی است و کارهای خود را با اختیار و اراده انجام می دهد تا آنجا که می فهمد آنها را براساس «باید» و «نباید» تنظیم می کند؛ اما آنجا که ادراک ندارد خود را آزاد می پندارد، مثلا می گوید من در هوای سرد باید لباس ضخیم بپوشم تا سرما نخورم و در هوای گرم باید لباس نازک بپوشم تا از گرما آسیب نبینم چنانکه در گرسنگی و سیری این چنین است.
انسان در فصلهای گوناگون، تصمیمهای مختلفی می گیرد و بایدها و نبایدهای گوناگونی دارد، حتی در شبانه روز نیز بایدها و نبایدهای گوناگونی دارد؛ زیرا حوادث یکسان نیست؛ مثلا گاهی وقت کار و گاهی وقت استراحت است. این بایدها و نبایدها از کیفیت برخورد انسان با حوادث، پیدا می شود؛ به عبارت دیگر، انسان بایدها و نبایدها را براساس روابطی که بین خود و جهان تکوین می بیند، تنظیم می کند. اینکه می گوید: «من باید این کار را انجام بدهم»، خود وظیفه و توصیه اخلاقی است؛ اما وقتی می گوید: «من اگر این کار را بکنم، چنین اثری دارد و اگر آن کار را نکنم، آن اثر را ندارد» کار اخلاقی نیست.
مدار، معیار و محور فرق بایدها، نبایدها و شایدهای حقیقی یا اعتباری تکلیف است؛ نه شعور و ادراک و اراده. نباید گفت آنجا که جای ادراک و شعور و اراده است جای باید، نباید و شاید اعتباری است و آنجا که جای شعور و ادراک و اراده نیست فقط ضرورت، امکان و امتناع فلسفی و نظری راه دارد؛ برای اینکه بسیاری موجودات که اهل درک و آگاهی و اراده و شعورند، مشمول باید، نباید و شایدهای اعتباری نیستند. علوم اعتباری مثل اخلاق و فقه- اخلاق هم از برخی جهات زیر پوشش قوانین فقهی قرار می گیرد- در محدوده مکلفهاست؛ نه در محدوده عالمان و مدرکان و صاحبان شعور.