اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

رهایی از افکار استرس زا و افسرده ساز

وضعیت: موجود
امتیاز:
ناشر
گروه بندی
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

243

شابک

9786229649084

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1399

وزن

285

کد محصول

98182

قیمت پشت جلد

850000


مشخصات تکمیلی :

(افکار مزاحم،پیشگیری اضطراب،اختلالات عاطفی)

تاریخ ورود محصول: 1399/09/19

قیمت برای شما: 850000ریال

توضیحات

کتاب رهایی از افکار استرس زا و افسرده ساز اثر دیوید ای. کلارک است به ترجمه مهدیس احمدی نژاد و چاپ انتشارات اسبار.

کتاب پیش رو اثری تکنیکی و کارآمد برای رهایی از افکار مزاحم و استرس زایی است که اغلب ما کم و بیش با آن ها دست به گریبانیم؛ این اثر ما را با کارکردهای ذهن آشفته مان آشنا می سازد و نشان می دهد که چگونه می توانیم با آن کنار بیاییم تا افکار ناخوشایند برخاسته از آن را به حداقل برسانیم و در نتیجه آن اضطراب ناشی از آن ها را خنثی سازیم.

کتاب حاضر تمرین های خودیاری، جدول ها و دیگر منابع بالینی را در اختیارتان می گذارد که کنترل شما را بر مزاحمت های ذهنی رنج آور افزایش می دهد و به دنبال آن یاری تان می کند تا کنترل زندگی تان را در دست بگیرید.

گزیده ای از کتاب

معمولا ما تفکر ناخودآگاهمان را صدای ذهنی بی اهمیتی در نظر می گیریم که می توانیم به راحتی آن را نادیده بگیریم. با این حال، اگر شما مضطرب، افسرده، یا از لحاظ هیجانی آشفته هستید، انواع مشخصی از افکار ناخواسته می تواند کانون توجه شما قرار گیرد. و اگر آن فکر مزاحم را به عنوان تهدیدی بسیار جدی برای سلامتی خود تعبیر کنید، ممکن است تلاش کنید تا مستقیما آن فکر ناخواسته را کنترل یا سرکوب کنید. این تلاش اغلب تیری است که به سنگ می خورد، و اشکال دیگری از تفکر بیمارگونه مانند نگرانی، نشخوار فکری، وسواس ها، و مانند این ها را برمی انگیزد، و شما در چرخه ای معیوب از افکار و احساسات منفی تشدید شونده گرفتار می شوید.

این چرخه معیوب آشفتگی در اضطراب اجتماعی سامانتا آشکار است. وقتی به او یادآور می شدند که در آینده ای نزدیک، یک فعالیت اجتماعی در انتظار اوست، افکار مزاحم من نمی توانم از پس این کار برآیم، به شدت دست و پایم را گم خواهم کرد، این موقعیت غیرقابل تحمل خواهد بود به  سراغش می آمدند. او بلافاصله توجه خود را معطوف به این مزاحمان می کرد، زیرا این افکار از نظر شخصی بسیار با اهمیت هستند. او باور داشت که این پیش بینی ها درباره اینکه چه احساسی در آن موقعیت خواهد داشت، بسیار صحیح هستند چون این ها همان چیزهایی بودند که در گذشته اتفاق افتاده است. سامانتا حتی تنها با فکر کردن به اضطراب اجتماعی خود می توانست احساس اضطراب کند. پس تلاش می کرد تا آن فکر را سرکوب کند. او به خود می گفت که همه چیز روبراه خواهد شد؛ شاید این بار آن قدر مضطرب نشود. اما او این موضوع را باور نداشت. او سعی می کرد حواس خود را پرت کند اما این کار بخیه به آبدوغ زدن بود. در نهایت، او با دلخوری و عصبانیت به خود می گفت که این قدر احمق نباشد. در هرصورت، سامانتا در اضطرابی تمام عیار غرق شده بود که با نگرانی ای بیمار گونه در مورد این موضوع همراه بود که او چگونه از پس این اتفاق وحشتناک برآید…

محصولات مشابه