دلم می خواد اندوهگین باشم
رقعی
شمیز
352
9786227291230
1
1399
347
93551
500000
(روانشناسی از دست دادن)
کتاب دلم می خواد اندوهگین باشم اثر مگان دیواین است به ترجمه آزاده مسعود نیا و چاپ انتشارات گویا.
این کتاب در ستایش اندوه و اهمیت فرصت دادن به خود و دیگران برای غمگین بودن سخن گفته است؛ نگارنده که خود تجربه فقدان و عشق را به شکلی عمیق احساس کرده است ضمن تاکید بر ضرورت اجازه دادن به افراد برای لمس حس اندوه و زمان دادن به آن ها برای کنار آمدن با شرایطی که غم را برایشان به دنبال آورده هم چون همراهی آگاه و کاردان مخاطب خود را که با دیواری از آتش درد و رنج رو به رو شده مشایعت می کند و او را توانمند می سازد تا خود راهنمای خویشتن باشد و به شکلی صحیح و قابل ستایش، شجاعانه موقعیتی را که ناچار به مواجهه با آن است پشت سر بگذارد.
رفتارهای عجیب همه گیری در فرهنگ ما در مواجهه با اندوه و مرگ وجود دارد. ما قضاوت می کنیم، سرزنش می کنیم، موشکافی می کنیم و تحقیر می کنیم. مردم در جست و جوی نواقص کسی هستند که در این موقعیت اندوهبار قرار گرفته است: او به قدر کافی تمرین نکرده بود؛ بدنش به قدر کافی ویتامین دریافت نکرده بود؛ خیلی کار می کرد؛ او نباید به آن طرف خیابان قدم می زد؛ بهتر بود آنها به آن منطقه که سابقه ی باد و بوران موسمی داشت نمی رفتند؛ او که می دانست این روزها چقدر اوضاع خطرناک است نباید به آن باشگاه می رفت؛ اگر از این موضوع این قدر برآشفته، حتما قبل از این اتفاق هم چندان تعادل روانی نداشته است؛ شرط می بندم که آنها دوران کودکی پر از عقده ای داشته اند؛ نگاه کن ببین چه عقده ی بازنشده ای در زندگی ات داشته ای و…
من فرضیه ای دارم که البته هنوز به صورت علمی ثابت نشده است: در بیشتر فقدان های اتفاقی یا دور از انتظار، مردم داغدار بیشترین قضاوت ها و مواخذه ها را می شنوند. شاید به این دلیل است که نمی توانیم این حقیقت را بپذیریم که کسی که سر میز صبحانه سرحال و زنده بوده حالا وقت ناهار مرده و دیگر نیست. نمی توانیم بفهمیم کسی که خوب می خورده، ورزش می کرده و به طور کلی انسان سالم و خوبی بوده است دچار سرطان شود و در 34 سالگی از دنیا برود. نمی توانیم درک کنیم کودکی کاملا سالم دچار مرگ ناگهانی شود آن هم به دلیل بیماری ای که از یک سرفه ی معمولی شروع شود…. واقعا سخت و وحشتناک است نگاه کردن به آدمی که از اندوه، روان و زندگی اش از هم پاشیده و می دانیم که ممکن است روزی برای ما هم چنین اتفاقی بیفتد.
چنین فقدان هایی ماهیت ضعیف زندگی را بر ما روشن می سازند، اینکه چقدر راحت و سریع ممکن است زندگی تغییر کند.